eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 رزمنده‌ها تو روستا کنار رودخونه🌊 یه پناهگاه برای ما دُرُست کردن تا اگه بمباران💥 شیمایی زدن خودمون رو سریع تو آب رودخونه بندازیم و شستشو بدیم. 🍃هواپیماها طوری بمباران💥 می‌کردن که یک نفر هم زنده نمونه ولی پناهگاه باعث میشد ما زنده بمونیم. 🍃 تو روستای ما یه بود که موقع بمباران💥 روی سنگ ، پشت در خونش می‌نشست و توی پناهگاه نمیومد و به ما می‌خندید😂 بهش می‌گفتیم تو چرا نمیای؟؟؟!!!😳 می‌گفت: این خلبان عراقی رفیق پسرمه گفته: ما با تو کاری نداریم با اونهایی که پناهگاه میرن کار داریم😅 طوری بمباران💥 رو مسخره می‌کرد که ما دلمون قرص میشد.😎 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 به جز از علی (ع) نباشد 🖤به جهان گره گشایی 🥀طلب مدد از او کــن 🖤چو رسد غم و بلایـــی 🥀چو به کارخویش مانی 🖤در رحمت علی(ع) زن 🥀به جز او به زخم دلها 🖤ننهد کسی دوایــــی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
3.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 حیدر حیدر🖤🥀 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋تهذیب نفس به سبک شهید هادی ✨جعفر جنگروی تعریف می‌کرد که یک‌بار بعد هیئت داشتیم با بچه‌ها حرف می‌زدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچه‌ها رفتن. اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هرچند لحظه یک‌بار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش می‌زنه. یک‌دفعه گفتم: “چیکار می‌کنی داش ابرام؟!” ✨انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: “هیچی، هیچی، چیزی نیست”. ✨گفتم:”به جون ابرام ولت نمی‌کنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت” مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدم‌هایی که بغض کرده‌اند گفت: ♨️“سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.” ✨اون زمان نمی‌فهمیدم که ابراهیم چکار می‌کنه و این حرفش چه معنی داره! ولی بعدها وقتی تاریخ زندگی بزرگان رو می‌خوندم. دیدم که اون‌ها برای جلوگیری از آلوده شدن به گناه (حتی فقط یک نگاه به نامحرم که برای خیلی‌ از ماها عادی شده)چنین تنبیه‌هائی برای خودشون داشتن. # به بهانه اول اردیبهشت ، سالروز تولد شهید هادی 🌿 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خط امير كبير در شب قدر: بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا، خداوندا، امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان شاگرد آشپز است. معبودا، رو به سوی تو دارم، هدایتی فرما تا گره از کار مردم بگشایم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به قدر یک لیوان آب 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀فـرنگیــس،زن قهـرمان ایـرانے🌀 📚قسمت‌:آخر ✅بعد از اولین نفر بودم که به خونه برگشتم ، اما چشمتون روز بد نبینه!!!😳 همه چیز رو غارت کرده بودن ، تلوزیون و یخچال رو هم بردن از گوساله و گاو🐄 هم خبری نبود لباس‌هایمان را تکه‌تکه کردن ✅ گوشواره‌ام را فروختم و از بنیاد وام گرفتم و با آن دو تا گاو 🐄خریدم و اینجوری خرج زندگیم رو درمی‌آوردم. ✅ 💥 هر روز تعدادی از مردم رو شهید می‌کرد ، سراسر منطقه پُر از بود. ✅پدرم با نارحتی یه روز خونه اومدوگفت: بنیاد شهید فرزندم رو شهید حساب نکرده😔 ، حق‌و‌حقوقش به دَرَک!!!!! می‌خوام بدونم پسرم شهید بوده یا نه؟؟؟؟ گفت: میرم پیش هرچه اصرار کردیم که نرو ، قبول نکرد و گفت: کسی با من نیاد خودم تنها میرم!!! ✅پدرم با خوشحالی😊 بعد از ۵ روز برگشت با نامه‌ای توی دستش و مدام می‌بوسیدوگریه😭 می‌کرد همه‌ی مردم روستا دورش جمع شده‌بودن پدرم‌گفت: آدرس جماران رو سخت پیدا کردم ولی من رو داخل راه ندادن. ✅ همونجا روی زمین نشستم و تا ۳ روز فریاد زدم: من رو به خونت راه نمیدن!!!من از مرز اومدم از گورسفید✌️ پسرم شهید شده✌️ دخترم یه قهرمانه✌️ تا اینکه خبر رسید و اجازه دادن گریه 😭کردم و دست رو بوسیدم و قضیه رو براش توضیح دادم. ✅ نامه‌ای نوشت و گفت: برو خیالت راحت!!! خواستم بلند بشم خم شد و پیشونی من رو بوسید.☺️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅ سال ۹۱ ❤️ دیدار استانی داشت با مردم کرمانشاه فرماندار خونه‌ی ما اومدوگفت: شما دیدار خصوصی دارید با ❤️ وقتی خدمت ایشون رسیدم ، فرماندار معرفی کرد: ایشون هستن که یه سرباز عراقی رو کشت یکی رو هم اسیر گرفت.👊 ✅❤️ گفت: چطور این کار رو کردی؟؟؟ وقتی سرباز عراقی رو کشتی نترسیدی؟؟؟ گفتم: نه!!! با تبر یکی به سرش زدم اون یکی دیگه رو هم اسیر گرفتم ❤️خندیدوگفت: احسنت!!!✌️ مرحبا!!!✌️ زنده باشی!!!✌️ ✅ ❤️در حین سخنرانی برای مردم کرمانشاه هم اشاره ای به من کردن و گفت: در شهر شما بانویی و 💪در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروهای مهاجم را به خاک‌وخون بکشاند. این را برای خود نگه دارید و حفظ کنید. ✅ تندیس تو پارک شیرین کرمانشاه و میدان مقاومت شهر گیلانغرب نصب شده.👌 ✅همسر سال ۸۰ بر اثر سرطان ریه فوت کرد. و تا به امروز کاروان‌های راهیان‌نوری که به جبهه‌‌ی غرب میرن میره و اون رشادت‌ها وحماسه‌ها رو براشون توضیح میده. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi