✅ سال ۹۱ #حضرتآقا❤️ دیدار استانی داشت با مردم کرمانشاه
فرماندار خونهی ما اومدوگفت: شما دیدار خصوصی دارید با #حضرتآقا❤️
وقتی خدمت ایشون رسیدم ، فرماندار معرفی کرد: ایشون #فرنگیسحیدرپور هستن که یه سرباز عراقی رو کشت یکی رو هم اسیر گرفت.👊
✅#حضرتآقا❤️ گفت: چطور این کار رو کردی؟؟؟ وقتی سرباز عراقی رو کشتی نترسیدی؟؟؟
گفتم: نه!!! با تبر یکی به سرش زدم اون یکی دیگه رو هم اسیر گرفتم
#آقا ❤️خندیدوگفت: احسنت!!!✌️
مرحبا!!!✌️
زنده باشی!!!✌️
✅#آقا ❤️در حین سخنرانی برای مردم کرمانشاه هم اشاره ای به من کردن و گفتن: در شهر شما بانویی #مسلمان و #شجاع 💪در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروهای مهاجم را به خاکوخون بکشاند.
این را برای خود نگه دارید و حفظ کنید.
@Revayate_ravi
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
🚨 هدایای لوکس ، خرج فقرا شود ...
🔘 حجت الاسلام راشد یزدی:
💠 تمام چیزهایی که به مقام معظم رهبری #هدیه داده اند ، ایشان به #موزه حضرت رضا علیه السلام تقدیم کرده اند. هیچ چیزی برای خودشان نگه نمی دارند.
چندی قبل به همراه یکی از فرزندان آقا به مراسمی در #کیش دعوت شدیم . در برگشت چند دست سرویس کامل #ظروف به ما هدیه دادند.
بعد از چند روزی به دیدن #آقا رفتم ، ایشان در مورد هدیه گفتند : « نه به درد ما می خورد ، نه به درد مهمان های ما » و بعد قرار شد آن را #بفروشند و پولش را به #فقیران بدهند.
📚 جلوه آفتاب ، ص ۳۸
@Revayate_ravi
❣شـهیــدمـحمــدحـسیــنحــدادیــان❣
❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلــب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣
🎬قسمت:9⃣2⃣ #بهروایــتمــادرشـهیــد
🥀🌹حاج محمود کریمی به کسانی که دور قبر ایستاده بودن گفت: برید کنار فقط مادرش بیاد.نشستم بالاے سر محمدحسین.قبر رو عین حسینیه درست کردهبودن.دورتا دور کتیبهی سبز زدهبودن.بالشتی گذاشتن برای زیر سرش.گفتن:(خاک مقتل سیصد شهیده).بند کفن رو باز کردن.تا صورت محمدحسین روی اون بالشت قرار گرفت ، از چشمش جوی خون راه افتاد.خونی که ادامه داشت.میریخت روی بالشت خاکی زیر سرش.صداش تو سرم پیچید: مامان!!! چقدر خوبه آدم با روی خونی ، اربابش رو ملاقات کنه.
🥀🌹صبحِ ۱۵ اسفند ، تماس گرفتن که عدهای از ائمه جمعه قراره امشب مهمانتان بشوند.همراه با آقای خاتمی یا صدیقی.به فرهاد زنگ زدم جواب نداد.ظهر که اومد خونه بهش گفتم. گفت: ای کاش قبول نمیکردے.رفقای محمدحسین که تو گلستان هفتم با هم بودن ، زنگ زدن ، بعد از نماز مغرب میان خونمون.گفتم: خب اونها هم بیان،قدمشون بر چشم.میون بوی گلاب و حلوا و صدای قرآن بساط چای راه انداختم.میخواستم وقتی مهمونها رسیدن خوب دم کشیده باشه.فرهاد سراسیمه اومد داخل.نفسنفس زدنش اجازه نمیداد صداش به گوشم برسه.فقط #آقا رو شنیدم.چادر پیچید توی پام.نشستم روی مبل.چی؟؟؟#آقا دارن میان؟؟؟با فرهاد رفتیم سمت در.دوستاے محمدحسین یه سی نفری بودن.با گل و شیرینی اومدن.چند نفر که سیمهای توی گوششون گواهی میداد ،محافظ هستن جلوشون رو گرفته بودن.یکی از محافظها گفت: کلید انباری رو بدید اونها رو داخل انباری بفرستیم .فرهاد قبول نکرد .گفت: اونها مهمونهای من هستن.بالاخره تصمیم بر این شد که بچهها برن داخل اتاق محمدحسین و صدا ازشون در نیاد.هنوز دوستای محمدحسین نفهمیدن که چه خبر هست.وقتی فرهاد موبایلهاشون رو ازشون گرفت تازه متوجه شدن حضرت آقا داره میاد.التماس کردن اگه میشه گوشهی در رو باز کنید ما #آقا رو ببینیم.محافظها زیر بار نرفتن.فرهاد رو به روح محمدحسین قسم دادن که کاری کنه #آقا رو ببینن.فرهاد قول شرف داد.آروم شدن رفتن داخل اتاق محمدحسین ،صداشون هم در نیومد.
🥀🌹مثل نوار ضبط شده با خودم تکرار میکردم.الهی دورت بگردم،الهی قربونت برم،الهی فدات بشم.#آقا حرفی نمیزدند.با لبخندی سرشون رو تکون دادند.حالم دست خودم نبود.#آقا به عکسی توی دستم اشاره کردن که این عکس شهیده؟؟ وقتی عکس رو بهشون نشون دادم با دقت نگاه کردن و گفتن: بله....بله یه نوره ، واقعا یه نوره!!!بعد گفتن: خدا رو شاکر باشین برای داشتن چنین فرزندی ، خدا به هر کسی این فرزند رو نمیده.
@Revayate_ravi
❣شـهیــد مـحمــدحـسیــنحــدادیــان❣
❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلــب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣
🎬قسمت:0⃣3⃣ آخرین قسمت #بهروایــتمــادرشـهیــد
🥀🌹فرهاد از فعالیت محمدحسین در هیئت گفت.لباس خادمی محمدحسین تو دستش بود.خود #آقا از فرهاد پرسید: (این همون لباسه؟؟؟)وقتی گفتیم : بله!!!گفتند:بدید من لباسش رو ببوسم.
یاد محمدحسین افتادم.بارها با حسرت میگفت: خوش به حال شهید صیاد شیرازی.کی بود!!!که #حضرتآقا تابوتش رو بوسید.فرهاد جریان شهادت محمدحسین رو تعریف کرد.بعد به #آقا گفت: ما نمیدونیم که واقعا اول محمدحسین تیرخورده،چاقو خورده،ضربه خورده....آقا خیلی ناراحت شدن.عصایشان بغل دستشان کنار دستهی مبل بود.برداشتند گذاشتن جلویشان.با دو دست تکیه دادن به آن و گفتن: (تمام این افکاری که تو ذهن شما میگذره ، برای شهید فاصلهاش به اندازه یک افتادن از روی اسب است!!!)
🥀🌹موقع رفتن ،فرهاد به #آقا گفتن: درخواستی دارم.#آقا گفتن: بفرمایید.فرهاد گفت: آن شبی که محمدحسین تو گلستان هفتم به شهادت رسید.یک سری از بچههای هیئتی و بسیجی و سپاهی هم اونجا بودن.الان تعدادی از اونها اینحا توی اتاق هستن و میخوان شما رو ببینن.#آقا گفتن:چه اشکالی داره!!به محافظین گفتن: بگید بیان.در رو که باز کردن انگار به این بچهها بهشت رو دادن ردیف اومدن بیرون مات و مبهوت.بعضی با بغض ، بعضی با اشک دست #آقا رو بوسیدن.بعد از اینکه #آقا رفتن ، دوستای محمدحسین موندند.نشستن به روضه خوندن.
مدام اون جملهی #آقا تو گوشم بود.تمام این افکاری که توی ذهن شما میگذره،برای شهید فاصلهاش به اندازهی یک افتادن از روی اسب هست.بعد از پونزده شب برای اولینبار راحت سرم رو گذاشتم روی بالشت.ته دلم آروم شدهبود که پس محمدحسین موقع شهادت زجری نکشیده.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خـوشبهحال دل من ، مثلتودارد #آقا
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅ سال ۹۱ #حضرتآقا❤️ دیدار استانی داشت با مردم کرمانشاه
فرماندار خونهی ما اومدوگفت: شما دیدار خصوصی دارید با #حضرتآقا❤️
وقتی خدمت ایشون رسیدم ، فرماندار معرفی کرد: ایشون #فرنگیسحیدرپور هستن که یه سرباز عراقی رو کشت یکی رو هم اسیر گرفت.👊
✅#حضرتآقا❤️ گفت: چطور این کار رو کردی؟؟؟ وقتی سرباز عراقی رو کشتی نترسیدی؟؟؟
گفتم: نه!!! با تبر یکی به سرش زدم اون یکی دیگه رو هم اسیر گرفتم
#آقا ❤️خندیدوگفت: احسنت!!!✌️
مرحبا!!!✌️
زنده باشی!!!✌️
✅#آقا ❤️در حین سخنرانی برای مردم کرمانشاه هم اشاره ای به من کردن و گفت: در شهر شما بانویی #مسلمان و #شجاع 💪در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروهای مهاجم را به خاکوخون بکشاند.
این را برای خود نگه دارید و حفظ کنید.
✅ تندیس #فرنگیس تو پارک شیرین کرمانشاه و میدان مقاومت شهر گیلانغرب نصب شده.👌
✅همسر #فرنگیس سال ۸۰ بر اثر سرطان ریه فوت کرد.
و
تا به امروز کاروانهای راهیاننوری که به جبههی غرب میرن #فرنگیس میره و اون رشادتها وحماسهها رو براشون توضیح میده.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
❣شـهیــدمـحمــدحـسیــنحــدادیــان❣
❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلــب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣
🎬قسمت:9⃣2⃣ #بهروایــتمــادرشـهیــد
🥀🌹حاج محمود کریمی به کسانی که دور قبر ایستاده بودن گفت: برید کنار فقط مادرش بیاد.نشستم بالاے سر محمدحسین.قبر رو عین حسینیه درست کردهبودن.دورتا دور کتیبهی سبز زدهبودن.بالشتی گذاشتن برای زیر سرش.گفتن:(خاک مقتل سیصد شهیده).بند کفن رو باز کردن.تا صورت محمدحسین روی اون بالشت قرار گرفت ، از چشمش جوی خون راه افتاد.خونی که ادامه داشت.میریخت روی بالشت خاکی زیر سرش.صداش تو سرم پیچید: مامان!!! چقدر خوبه آدم با روی خونی ، اربابش رو ملاقات کنه.
🥀🌹صبحِ ۱۵ اسفند ، تماس گرفتن که عدهای از ائمه جمعه قراره امشب مهمانتان بشوند.همراه با آقای خاتمی یا صدیقی.به فرهاد زنگ زدم جواب نداد.ظهر که اومد خونه بهش گفتم. گفت: ای کاش قبول نمیکردے.رفقای محمدحسین که تو گلستان هفتم با هم بودن ، زنگ زدن ، بعد از نماز مغرب میان خونمون.گفتم: خب اونها هم بیان،قدمشون بر چشم.میون بوی گلاب و حلوا و صدای قرآن بساط چای راه انداختم.میخواستم وقتی مهمونها رسیدن خوب دم کشیده باشه.فرهاد سراسیمه اومد داخل.نفسنفس زدنش اجازه نمیداد صداش به گوشم برسه.فقط #آقا رو شنیدم.چادر پیچید توی پام.نشستم روی مبل.چی؟؟؟#آقا دارن میان؟؟؟با فرهاد رفتیم سمت در.دوستاے محمدحسین یه سی نفری بودن.با گل و شیرینی اومدن.چند نفر که سیمهای توی گوششون گواهی میداد ،محافظ هستن جلوشون رو گرفته بودن.یکی از محافظها گفت: کلید انباری رو بدید اونها رو داخل انباری بفرستیم .فرهاد قبول نکرد .گفت: اونها مهمونهای من هستن.بالاخره تصمیم بر این شد که بچهها برن داخل اتاق محمدحسین و صدا ازشون در نیاد.هنوز دوستای محمدحسین نفهمیدن که چه خبر هست.وقتی فرهاد موبایلهاشون رو ازشون گرفت تازه متوجه شدن حضرت آقا داره میاد.التماس کردن اگه میشه گوشهی در رو باز کنید ما #آقا رو ببینیم.محافظها زیر بار نرفتن.فرهاد رو به روح محمدحسین قسم دادن که کاری کنه #آقا رو ببینن.فرهاد قول شرف داد.آروم شدن رفتن داخل اتاق محمدحسین ،صداشون هم در نیومد.
🥀🌹مثل نوار ضبط شده با خودم تکرار میکردم.الهی دورت بگردم،الهی قربونت برم،الهی فدات بشم.#آقا حرفی نمیزدند.با لبخندی سرشون رو تکون دادند.حالم دست خودم نبود.#آقا به عکسی توی دستم اشاره کردن که این عکس شهیده؟؟ وقتی عکس رو بهشون نشون دادم با دقت نگاه کردن و گفتن: بله....بله یه نوره ، واقعا یه نوره!!!بعد گفتن: خدا رو شاکر باشین برای داشتن چنین فرزندی ، خدا به هر کسی این فرزند رو نمیده.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🚨 نگران آقای #خامنهای نباش!
⭕️ عزیزی نقل میکرد در بهشت زهرا🌷 تهران بودم، پیرمرد باصفایی دیدم که با ادب خاصی بالای این #مزار ایستاده و دعا میخونه، نگاهم بهش بود و مدّتها که دور زدم دیدم دست به سینه هنوز بالای مزار هست، بعد پایان دعا و ذکر متوجه من شد.
صدام کرد و گفت: پسرم ازت میخوام هروقت اومدی برای این #شهید فاتحه بخونی. گفتم چشم، میشه خواهش کنم دلیلش رو بگید‼️
گفت من سالها بود بعد از #فتنه۸۸ برای حضرت آقا و سلامتی جسمی و تعرض احتمالی به جانشان خیلی نگران بودم و اضطراب درونی😰 داشتم، روزی شهیدی با همین شمایل به خوابم اومد و شماره ردیف و قطعه هم بهم گفت.
ازم پرسید چرا نگران آقای خامنهای هستی⁉️ نگران نباش من خودم #محافظش هستم. بار اوّل توجهی به خواب نکردم تا اینکه دوباره همان خواب تکرار شد، همان هفته پنجشنبه با حفظ کردن شماره ردیف و قطعه اومدم بهشت زهرا و دقیقاً همان چهره👤 رو روی قبر دیدم، دیدم تو توضیحات شهید نوشته « #محافظ رئیس جمهور محترم حجت الاسلام سید علی خامنهای♥️».
⭕️ از اون موقع به بعد دیگه خوفی از تعرض به جان #آقا ندارم و در عوض مدام به این شهید سر میزنم و دعاگوش🤲 هستم، به هرکسی هم که بتونم میگم.
💐 شک نکنیم که #عنایت_الهی و نگاه شهدا کشور ما🇮🇷 را از خطرات محافظت میکند.
🌷 حضرت امام فرمودند: #مسلم خون شهدا🌷 اسلام و انقلاب را بیمه کرده است.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
❣شـهیــد مـحمــدحـسیــنحــدادیــان❣
❣شـهیــدے ڪه دراویــش گـنـابـادے او را در قـلــب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣
🎬قسمت:0⃣3⃣ آخرین قسمت #بهروایــتمــادرشـهیــد
🥀🌹فرهاد از فعالیت محمدحسین در هیئت گفت.لباس خادمی محمدحسین تو دستش بود.خود #آقا از فرهاد پرسید: (این همون لباسه؟؟؟)وقتی گفتیم : بله!!!گفتند:بدید من لباسش رو ببوسم.
یاد محمدحسین افتادم.بارها با حسرت میگفت: خوش به حال شهید صیاد شیرازی.کی بود!!!که #حضرتآقا تابوتش رو بوسید.فرهاد جریان شهادت محمدحسین رو تعریف کرد.بعد به #آقا گفت: ما نمیدونیم که واقعا اول محمدحسین تیرخورده،چاقو خورده،ضربه خورده....آقا خیلی ناراحت شدن.عصایشان بغل دستشان کنار دستهی مبل بود.برداشتند گذاشتن جلویشان.با دو دست تکیه دادن به آن و گفتن: (تمام این افکاری که تو ذهن شما میگذره ، برای شهید فاصلهاش به اندازه یک افتادن از روی اسب است!!!)
🥀🌹موقع رفتن ،فرهاد به #آقا گفتن: درخواستی دارم.#آقا گفتن: بفرمایید.فرهاد گفت: آن شبی که محمدحسین تو گلستان هفتم به شهادت رسید.یک سری از بچههای هیئتی و بسیجی و سپاهی هم اونجا بودن.الان تعدادی از اونها اینحا توی اتاق هستن و میخوان شما رو ببینن.#آقا گفتن:چه اشکالی داره!!به محافظین گفتن: بگید بیان.در رو که باز کردن انگار به این بچهها بهشت رو دادن ردیف اومدن بیرون مات و مبهوت.بعضی با بغض ، بعضی با اشک دست #آقا رو بوسیدن.بعد از اینکه #آقا رفتن ، دوستای محمدحسین موندند.نشستن به روضه خوندن.
مدام اون جملهی #آقا تو گوشم بود.تمام این افکاری که توی ذهن شما میگذره،برای شهید فاصلهاش به اندازهی یک افتادن از روی اسب هست.بعد از پونزده شب برای اولینبار راحت سرم رو گذاشتم روی بالشت.ته دلم آروم شدهبود که پس محمدحسین موقع شهادت زجری نکشیده.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#ساعت_به_وقت_عاشقی
#سلام آقا! شبتان مهتابی
روز میلاد شما در پیش است
عرض تبریک #آقا و کمی بی تابی
چشم عالم به دقایق نگران خواهد شد
کوچه ها منتظر بانگ قدمهای شماست
دشتها حوصله سبزه ندارند دگر
پس چرا دیر #آقا؟!
ای نفسها به فدای کف نعلین شما
اندکی تند قدم بردارید...
عمرمان کوتاه!
وقتمان تنگ است!
اندکی تند قدم بردارید....
#چشم_نرگس_به_دقایق_نگران_خواهد_شد
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
می رسد از راه آن #آقا و زائر می شود
در سرای حضرت خورشید، حاضر می شود..
وعده دیدار: اول فروردین ۱۴۰۲؛ ساعت ۱۵؛ حرم مطهر رضوی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیدنی #نریمانی
#قول_به_آقا | در کنار عمودها در راه
جایتان یک سلام خواهم داد...✋🏻
اربعین را آمدم با #یا_علی
در دلم شوق #شهادت منجلی
بر لبم ذکر #فرج شد زمزمه
از نیاب رهبرم #سید_علی
🖌 #ف_سلطانزاده
☘سلامتی #آقا و همه زائران اربعین صلوات
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi