eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بازگرداننده‌ی از دست رفته‌ها 💔وقتی ۱۳ یا ۱۴ سالش بود ، مادرش خواب می‌بینه که مراسم تشیع عموی شهید ، هست که از شهدای دفاع مقدس بود. 💔وقتی مادرش بالای قبر می‌رود در کمال ناباوری می بیند که در قبر آرمیده است. مادرش فریاد میزنه این ، اکبر نیست این سال‌ها بعد یعنی سال ۹۴ این خواب تحقق پیدا می‌کنه و به شهادت میرسه. 💔با این حرف مادر یاد خواب خودم می‌اُفتم. چند ماه پیش خواب دیدم به مدرسه‌ی ما اومدن و گفتن: سیده‌فاطمه‌ها 💚رو جمع کنین. 💔ما جمع شدیم و آقا به من اشاره کردن که بیا جلو!!!! نمی‌دانم آقا چه چیزی به من گفت ولی هرچه بود باید تعهدی به ایشون میدادم!!! من هم تو خواب به ایشون تعهد دادم که پای عهدم می‌ایستم ولی یادم نمی‌اومد اون عهد چی بود؟؟؟؟ 💔با خودم میگم شاید اون تعهد ، تحمل مرد زندگیم باشه که باید به اون عمل کنم.
💔 تو جلسات بعدی باهم صحبت کردیم یه همسر خوب😍 می‌خواست برای رسیدن به ولی آخرین حرف‌هاش تنم رو لرزوند. 💔گفت: ازتون می‌خوام به موندنم عادت نکنین!!!🙃 اگه عادت کنین‌و من برم(شهید بشم)خیلی لطمه می‌بینید😔 درخواستم غیر منطقیه ، اما بدونید همه رو به خاطر خودتون میگم. 💔 ۱۲ اسفند ۱۳۸۰ عقد کردیم. از خونواده‌ها خواست که برن و اجازه گرفت تا من و اون کمی خلوت کنیم و قدم‌زنان به اونها ملحق بشیم. 💔 گفتم: کجابریم؟؟؟ بدون مقدمه گفت:...... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 خدایا! می‏خواهم فقیری بی‌‏ نیاز باشم، که جاذبه ‏های مادی زندگی، مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند. 🌷 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🥇 اهدای مدال طلای آسیا پهلوان یونس امامی به آقا محمدعلی، فرزند شهید صدرزاده 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
《ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ها》 💔 به گفتم: کجا بریم؟؟؟ بدون مقدمه گفت: گلزار شهدا🌹 کجاست؟؟؟ می‌خوام اولین لحظات باهم بودنمون رو کنار شهدا باشیم.😇 💔 گفت: شهیدی هست که باهاش مانوس شده‌باشی؟،، گفتم: آره!!! ۹ سال مفقودالاثر بود😔 و بعدا پیکرش پیدا شده. حالا که فکرش رو می‌کنم ، می‌بینم رابطه‌ی من و اون و تو مفقود شدن هست. 💔 از سر قبر شهید که می‌خواستیم برگردیم ، دستم رو گرفت‌و‌گفت: یه قولی بهم بده!!!!عاشورا وقتی (ع) گفت: بیعت رو از شما برداشتم و می‌تونن برن ، یه عده‌ای رفتن. اونها تو تاسوعا موندن و به عاشورا نرسیدن.🤔 💔 گفت: من نمی‌خوام تو تاسوعا بمونم می‌خوام به برسم. باید بهم کمک کنی!!! گفتم: چطوری؟؟؟ گفت: دعام کن!!!🙏 اگه یه وقتی من سست شدم تو پشتم باش و من رو به جلو هُل بده!!! 💔 بعد از عقد باید برمی‌گشت و من هم می‌رفتم ، مدرسه✍
💔 اما تو مدرسه تازه جلسات تفتیش شروع شد؟؟؟ معلم‌ها می‌گفتن:میرکریم‌پور!!!!واقعا از تو انتظار نداشتیم!! آخه دختر!!!!! با معدل۱۹/۱۸ شوهر می‌کنه؟؟؟تو رو چه به این اُمل‌بازیها آخه حیف تو نیست با این معدل می‌خوای بری کهنه‌ی بچه‌بشوری👶؟؟؟ اون موقع هنوز بچه‌ها رو کهنه می‌گرفتن و از این پوشک‌ها خبری نبود. 💔 برام عجیب بود معلم‌هایی که باید درس‌و‌زندگی و آموزگار زنان و مادران فردای کشور باشن.چرا چنین نگاهی به مقوله‌ی ازدواج داشتن؟؟؟؟!!!!! 💔 عید ۸۱ اومد لنگرود ولی یه اردوی آموزشی داشت باید برمی‌گشت. بعد از چند روز مادر تماس می‌گیره که تو بیمارستانه!!! دیگه نفهمیدم........ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi