💥 مـیـن دزد خـمـیـنـے 💥
💥خـاطـرات همسـر شهیـد محمـدرحیـم بـردبـار 💥
🎬 #قسمتهشتم
🔳همه چی خوب بود تا وقتی جنگ تموم شد.
کار از وقتی خراب شد که بچهها بزرگ شدن و دانشگاه رفتن ، اونوقت توی چشمای ما زُل میزدن و میگفتن : بچههای شهدا سهمیه دارن!!!میبرن سفر!!!همه چی براشون مجانیه!!!
🔳فکر میکردن بچههای شهدا بیسوادن فقط با سهمیه میرن دانشگاه
اونها نمیدونن صدها میلیون تومن از اینها هم با یک تار موی #رحیم برابری نمیکنه.
حاضر بودم همهی دارایی خودم رو بدم یه لحظه لبخند #رحیم رو ببینم
🔳جنگ برای خیلیها تموم شد ولی برای ما هیچ وقت تموم نشد چون یه جای خالی هست که هیچ وقت پُر نمیشه
🔳عزمم رو جزم کردم که ادامه تحصیل بدم . لیسانسم رو گرفتم و سال ۷۰ به عنوان معلم پرورشی مشغول به کار شدم
🔳گاهی اوقات بچهها رو میبردم لاکتراشان
پدر شوهرم میگفت: وقتی سکینه و بچهها از پله پایین میان که برن ، قلب من رو میکنن که ببرن
هر وقت میخواستیم مسافرت بریم
مادر شوهرم پیشونی من رو میبوسید
این کار برای ما خیلی معنی داشت
من هیچ وقت از اونها بیحرمتی ندیدم.
🔳بالاخره تصمیم گرفتم خونه جدا بسازم اون هم نه یه گوشهی شهر بلکه توی باغ
ولی همین فاصلهی کوتاه هم برای پدرشوهرم سنگین بود و میگفت: من طاقت دوری شما رو نداریم به خاطر همین کمرش شکست و دو ماهی تو خونه اُفتاده بود.
🔳به هر سختی بود خونه رو تموم کردم ولی پنج سال اول خیلی بهمون سخت گذشت ، بهترین غذامون سیبزمینی سرخ کرده با برنج بود.
گاهی هم رُب گوجه تفت میدادم با برنج میخوردم ولی نذاشتیم کسی بفهمه
همهی حقوق من و #رحیم میرفت پای بدهیها
بعضی اوقات پول نون نداشتم ولی مردم نمیدونستن و دَر خونه ما رو میزدن و کمک میتواستن
معلوم نبود از ما چه افسانهای تو ذهنشون ساخته بودن.
🔳مدتی بود که میدیدم رُحما مدام میپرسه مامان این ماه وضعمون خوب میشه؟؟؟
گفتم : چرا اینقدر میپرسی؟؟؟ گفت: آخه کفشم پاره شده!!!
اونقدر سرگرم پرداخت بدهیها بودم که اصلا متوجه پاره شدن کفششون نشدم.
🔳پدر شوهرم وقتی فوت کرد ما تنهاتر شدیم ، یک روز بعد از نماز صبح قلبش از کار ایستاد.
🔳یه بار از بچهها سوال کردم بین بابا#رحیم و بابابزرگ اگه یه نفر بخواد برگرده شما کی رو انتخاب میکنین؟؟؟
گفتم: بابابزرگ
از بس که پدر شوهرم به ما محبت داشت.
🔳پدر شوهرم از ۱۹ سالگی نماز شبش ترک نمیشد ، خیرش به همه میرسید
اوضاع مالیش خوب بود از باغ مرکبات تا شالیزار و گندمزار
گاهی میخوام به اونهایی که میگن شما برای پول و سهمیه به جبهه رفتین بگم:
#رحیم اگه فقط پای درختهای باغ پدرش رو بیل میزد میتونست تمام عمر در رفاه باشه.
قصهی ما به سر رسید اما غُصهی ما(خانوادههای شهدا)تموم شدنی نیست🌺
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب:مجید شریف واقفی
🔻زندگینامه داستانی مهندس شهید مجید شریف واقفی
به بررسی فعالیت مذهبی - سیاسی شریف واقفی میپردازد، او فعالیتهای خود را از دوران دبیرستان، در یکی از تشکلهای مذهبی اصفهان آغاز کرد و در بدو ورود به دانشگاه از فعالان جنبش دانشجویی گردید.
✍ نویسنده:جلیل امجدیان
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
~🕊
برادرم ..
تمام عالم هم اگر برایت زلیخا شدند،
تو بندگی کن و به حرمت خدایت
بگذار و بگذر ..
اینگونه که باشی شهیدت میکنند .. :)
#شهیدعبدالحسینبرونسی🌷
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#طنز_جبهه😂
داشتم تو جبهه مصاحبه میگرفتم
کنارم ایستاده بود که یهو یه خمپاره اومد و بوممممم....🙆🏻♂
نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین دوربینو 📹 برداشتم رفتم سراغش.
بهش گفتم تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی صحبتی داری بگو..😢
در حالی که داشت اشهد و شهادتین رو زیر لب زمزمه میکرد گفت:
من از امت شهید پرور ایران یه خواهش دارم.
اونم اینکه وقتی کمپوت میفرستید جبهه خواهشا پوستشو اون کاغذ روشو نکَنید😁
بهش گفتم:بابا این چه جملهایه قراره از تلویزیون پخش شه ها یه جمله بهتر بگو برادر...
با همون لهجه اصفهونیش گفت:اخوی آخه نمیدونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجهفرنگی افتاده
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰 #کلام_شهید | #حجاب
🔻 از خواهران می خواهم که، حجابشان را مثل حجاب حضرت زهــرا(س) رعایت بکنند نه مثل حجاب هاۍ روز...! چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) را نمیدهد!
امام زمان(عج) را تنها نگذارید.
از برادرانم میخواهم که غیر حضرت آقا حـرف کـس دیگرۍ را گوش ندهند، جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست....
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔗جای #شهید_مصطفی_چمران خالی که در وصیت نامه ی خود چنین گفته بود:
خوش دارم هیچکس مرا نشناسد، هیچکس از غمها و دردهایم آگاهی نداشته باشد، هیچکس از راز و نیازهای شبانه ام نفهمد، هیچکس اشکهای سوزانم را در نیمه های شب نبیند، هیچکس به من محبت نکند، هیچکس به من توجه نکند، جز خدا کسی را نداشته باشم، جز خدا با کسی راز و نیاز نکنم، جز خدا انیسی نداشته باشم، جز خدا به کسی پناه نبرم!🙃♥️
#شهدا🌹
#جای_شهدا_خالی✨
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
در مراسمی برای شهدا سردار سلیمانی رو کرد به خانوادهها و گفت: از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند.
دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند و کم کم گردنها خسته شد. همان زمان سردار سلیمانی گفت: خسته شدید؟ برخی از رزمندگان ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط میتوانند سقف را نگاه کنند.
📚راوی: همسر شهید هادی کجباف
#یادشھداباذڪرصلوات
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi