eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 عنوان کتاب:کمی درنگ کن 🔻شهیدرضانادری از نخبگانی بود که برای تغییر و تحول هرجامعه به امثال آنها نیازمندیم، اوج هنرنمایی او، زمانی بود که منافقین کوردل، وارد کشور شدند و تا نزدیک کرمانشاه پیش آمدند.اما این جوان نخبه، برای بعد از خودش نیز برنامه‌ریزی نمود، او برای سنگ مزارش جملاتی را آماده کرد که هر وجدان پاکی را به تفکر وامیدارد...کمی درنگ کن زندگینامه و خاطرات این شهید بزرگوار است. ✍ نویسنده:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
جہاد💜که رفتہ بود مشهد از شانس منم مشهد بودم😁 و هتلمون دقیقا بغل کوهسنگی بود.🏢 زنگ زدم به رفیقش گفتم کجائین! گفت مشهدیم داریم میریم🚶‍♂ کوهسنگی منم دیگه نگفتم منم مشهدم وقتی دیدمشون و سلام علیک کردیم دیدم جهاد عین این آهو ها از مسیر اصلی نمیره 😄!❗️ بعدها فهمیدم بخاطر اینکه تو اون مسیر خانم زیاد بود مسیرشو تغیبر داد..!☝️🏻(: 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تولد:اول آذر‌ماه ۱۳۶۵ ازدواج:فروردین‌ماه ۱۳۸۷ دانش آموخته‌ی دانشگاه افسری امام حسین(ع) دارای دو فرزند شهادت: چهارم آذر ۱۳۹۴ ، خان طومان بازگشت:پس از پنج سال در مهرماه ۹۹ ✍ این شب‌ها مهمان در کانال هستیم یا علی✌️
مادرانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم و خاطرات به روایت مادر شهید است ✍معتقدم پنجره‌ای عاشقانه بود برای از خود گذشتن و پنجره‌ای مادرانه برای از کجا آمدن است. مادرانه‌ایست برای همه‌ی نسل‌هاست آینده‌ای روشن از همه‌ی مادرانی که از جگر‌گوشه‌هایشان گذشتند تا ما طعم تلخ ناامنی رانچشیم روایت تربیت حمیدها و زکریاهاست که چگونه در دامان خود را تربیت کنیم روایت همه‌ی مادران شهدای سرزمین ماست. ✍نویسنده‌ی کتاب
🔷خـاطرات شهیـد زڪریا شیـرے🔷 🔷به روایـــــت مــــادر شـــهیــــد🔷 🔷قسمت:‌اول🔷 🍃🍂ما اهل روستای حسین‌آباد زنجانیم. 🍃🍂 فرزند دوم من هست و دخترم صغری فرزند اول 🍃🍂سختی زندگی من از زمانی آغاز شد که کربلایی(پدر زکریا) به جبهه رفت. 🍃🍂صبح که از خواب بیدار میشدم،زکریا رو به پشت می‌بستم و با همون وضع به طویله می‌رفتم گاو رو می‌دوشیدم به گوسفندها علوفه میدادم صبحانه نخورده ناهار میگذاشتم بعد پای دار قالی می‌نشستم. 🍃🍁 از بچگی مریض بود و خیلی بی‌قراری می‌کرد. مجبور شدیم به دلیل بیماریش اون رو به بیمارستان ببریم و عمل کنیم. 🍃🍂پرستار گفت:خانم برادرت رو روی تخت بگذار. گفتم:برادر کجا بود ، پسرم هست اون موقع من ۱۸ ساله و کربلایی ۲۲ ساله بود. 🍃🍂از همون بیمارستان برای سلامتی نذر کردم که هر سال تاسوعا براش گوسفند قربونی کنم. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیاده روی اربعین با شهدا شهید مدافع حرم شهید محمد بلباسی در پیاده روی اربعین 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi