❣شـهیــدمـحمـدحـسیـنحــدادیــان❣
❣شـهیــدی ڪه دراویـش گـنـابـادے در قـلـب تـهـران او را اربـااربـا ڪردن❣
🎬 قسمت :3⃣ #بهروایــتمــادرشـهیــد
🥀🌹یه دختر چهارده،پونزده ساله ، تنها نصفشب از این مجلس به اون مجلس .
پدرم مستقیم سیمجین نمیکرد،که کجا میری و کی میای؟؟ از اخم و تَخمهاش متوجه ناراحتی و نگرانیش میشدم
کمکم روسری رو با مقنعهی مشکی چونهدار عوض کردم.وقتی میپوشیدم ،فقط چشم و بینیام معلوم بود.
🥀🌹وقتی همراه دوستم به مسجد میرفتم عذاب وجدان داشتم که نباید بدون چادر برم اونجا.بالاخره یه روز دلم رو به دریا زدم و یکی از چادرهای مامان جمیله رو بردم کوتاه کردم تا بتونم سرکنم.خجالت میکشیدم با چادر برم داخل خونهمون.داخل خونه تا برادرهام من رو میدیدن میزدن زیر خنده(حالا مثلا چی؟؟ میخوای بگی من آدم شدم،بزرگ شدم)دخترهای همسایه هم کم مسخرم نمیکردن ولی من پای همهچی وایستادم.
🥀🌹اول دبیرستان رفتم .با دوستامون قرار گذاشتیم سطح علمی خودمون رو بالا ببریم.ساعتها با هم مباحثه میکردیم.کتاب گناهان کبیرهی آیتالله دستغیب ، داستان و راستان و مسئلهی حجاب استاد مطهری و فاطمهفاطمهاست دکتر شریعتی.خارج از مدرسه هم تو کلاسهای اخلاقی و معاد آیتالله مشکینی شرکت میکردم که روم تاثیر گذاشت.افتادم تو وادی زهدوتقوی.کم غذا میخوردم ، کم صحبت میکردم، کم میخوابیدم ، شبها رو با نماز و مناجات صبح میکردم.مباحث اعتقادی آیتالله مشکینی عطش دیدار و سربازی امام زمان(عج) رو در من ایجاد کرد.
🥀🌹تابستون ۵۹ بود که جمکران رفتنمون شروع شد.مراسم که تموم میشد تکوتنها ساعت ۴صبح برمیگشتم.
یه شب که از جمکران برگشتم ، پچوواپچهای پدر و مامانجمیله و خواهرم شروع شد.میگفتن: این دختره چشه؟؟ چرا اینطوری میکنه؟؟خواهرم یواش گفت: (نکنه ، عاشق شده)خیلی ناراحت شدم .من تو چه فضایی بودم اونها چی فکر میکردن.
🥀🌹دعوت شدیم عروسیِ دخترعموم.میدونستم آهنگ پخش میکنن.سفت و سخت ایستادم که من عروسی بیا نیستم.مادرم پیله کرد که زشته و برامون حرف در میارن.سرم رو انداختم پایین.از زیر روسری گوشم رو محکم چسبیدم.همه بدجور نگام میکردن.وقتی برگشتیم ،مامان جمیله گفت: پروینخانم ، عروس عمو ، تو رو برای داداشش پسندیده.اینطور که مامان جمیله میگفت: پرویز پسر مذهبی و انقلابی بود که از نظر فکری و اعتقادی هیچ سنخیتی با خونوادش نداشت.وقتی خواهرش دید من از عروسی فراریم ، من رو به مادرش نشون داد و گفت: این باب دندون پرویزه.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#تلنگر⚡
تو ۲۳ سالگیش به جایی رسید که
دشمن میترسید از مقابله باهاش دست به ترورش زدن..!
۲۳ سالگی تو رد کردی؟
یا مونده برسی؟
راستی کجایی؟!
#شهیدجهادمغنیه
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌹از نسل همانها که مقابل لشگریان صدام ایستادند و امنیت ناموس ایرانی را حفظ کردند؛
امروز مقابل اوباش اغتشاشگر ایستادهاند تا امنیت ناموس ایرانی را حفظ کنند.
مردان بی ادعا همین جا هستند...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
#تلنگر
● قضیه امان نامه ثابت کرد عباس هم که باشی دشمن برای جدا کردن تو از ولایت طمع میکند
فلذا باید حواسمان تمام و کمال به ولی امرمان باشد.
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعارهای جالب یک جوان قمی در تجمع علیه آشوبگران☺️
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
رفقای ما خیابونهای سوریه رو آزاد کردن
خیابونهای ایران که دیگه مال خودمونه!