eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصاب‌وروان ازدواج ڪرد🔰 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 0⃣5⃣ 📖مجبور شدم سراغ بیمارستان اعصاب و روانی بروم که مخصوص نبود. دو ساختمان مجزا برای زن ها و مرد هایی داشت که بیشترشان یا مادرزادی بیمار🤒 بودند یا در اثر حادثه مشکلات پیدا کرده بودند. 📖ایوب با کسی اشنا نبود. میفهمید با انها . میدید که وقتی یکی از انها دچار حمله میشود چه کارهایی میکند، کارهایی ک هیچ وقت توی بیمارستان مخصوص جانبازان ندیده بود❌ 📖از صبح کنارش مینشستم👥 تا عصر، بیشتر از این اجازه نداشتم بمانم. ها هم خانه تنها بودند. میدانستم تا بلند شوم مثل بچه ها گوشه چادرم را توی مشتش میگیرد و با میگوید  من را اینجا 🚷 طاقت دیدن این صحنه را نداشتم😔 📖نمیخواستم کسی را که برایم بزرگ بود♥️ عقایدش را دوست داشتم. بود، پدر بچه هایم بود را در این حال ببینم. چند بار توانسته بودم سرش را گرم کنم و از بیمارستان بیرون بروم. 📖یک بار به بهانه ی دستشویی رفتن، یک بار به بهانه ی که با ایوب کار داشت و صدایش میکرد. اما این بار شش دانگ حواسش به من بود👀 با هر قدم او هم دنبالم ، تمام حرکاتم را زیر نظر داشت. 📖نگهبان در را نگاه کردم، جلوی در منتظر ایستاده بود👤 تا در را برایم باز کند. را زدم زیر بغلم و دویدم سمت در، صدای لخ لخ دمپایی ایوب پشت سرم امد. او هم داشت میدوید.... " .....شهلا ......تو را به خدا ....." 📖بغضم ترکید😭 اشک نمیگذاشت جلویم را  درست ببینم که چطور از بیماران عبور میکنم. نگهبان در را باز کرد، ایوب هنوز میدوید🏃‍♂ با تمام توانم تا قبل از رسیدن او به من ،از در بیرون بروم. 🖋 ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روحیه‌ای که ما را تا الان نگه داشته 🔹یک ‌سال ‌و نیم اول جنگ، همۀ انبارهای شاه تمام شده بود و حتی سیم‌خاردار هم نداشتیم. هیچ‌چیزی نمی‌توانستیم بخریم. می‌خواستیم برویم لباس غواصی از ژاپنی‌ها بخریم که آنها هم نداده بودند. این شد که لباس‌های غواصی را از طریق سوغاتی تهیه کردیم! 🔹آن ‌زمان، اگر از بی‌سیم استفاده می‌کردیم دشمن امواج را می‌گرفت و خمپاره را روی سنگر بی‌سیم می‌زد. چه کار می‌کردند؟ چهار پنج کیلومتر سیم تلفن می‌کشیدند. کل مسیر این سیم هم باید گِل‌مالی می‌شد که دشمن رد سیم را نبیند. یا مثلاً موشک مالیوتکا سیمی‌ است، ما چطور با این مقابله می‌کردیم؟ بین خاکریز خودمان و خاکریز آنها می‌خوابیدند، وقتی موشک شلیک می‌شد، بلند می‌شدند و سیم را با چوب قطع می‌کردند که دشمن دیگر نتواند آن را کنترل کند. 🔹این، همان چشم‌های خیرۀ عباس علیه السلام به لشکر عُمرسعد است. این همان دندان روی هم فشار دادنِ علی‌اکبر علیه السلام است، این همان پا به زمین کوبیدنِ قاسم علیه السلام است. این روحیه، همان روحیه‌ای‌ است که آقا موسی‌بن‌جعفر علیه السلام را چهارده سال، در زندان انفرادی، اثرگذار نگه‌ می‌دارد. الان هم چه چیزی این انقلاب اسلامی را نگه داشته است؟ همین روحیه‌‌ها. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 آرزوی ۶ ماهه که حالا ۴۳ ساله شد‼️ 🔴 | رهبر انقلاب (امروز۱۴ خراد۱۴۰۱) : در اول انقلاب وعده می‌دادند جمهوری اسلامی ۶ ماه بیشتر دوام نمی‌آورد اما الان بیش از ۸۰ تا ۶ ماه گذشته است 🔻 چند نمونه از خواب های آشفته دشمن: 1⃣ سال هاست که از دار زدن او میگذرد‼️ 🔻صدام تکریتی سال ۱۳۶۱ خواب فتح هفتگی خوزستان را می‌دید، فقط در خرمشهر ۵۰ روز زمین‌گیر شد و سرانجام پس از نرسیدن به خواسته‌هایش خواهان صلح شد. سال‌هاست که از دار زدن او می‌گذرد! 2⃣ ریشه اش سال ۱۳۸۵ خشکید‼️ 🔻 کاسپار واینبرگر در سال ۱۳۶۶ وزیر دفاع دولت ریگان در آمریکا بود. او در آن سال صراحتاً اعلام کرد: ریشه ایرانیان را خواهد خشکانید! ؛ از آن روز تاکنون ۳۶ سال می‌گذرد. کاسپار واینبرگر مغرور در سال ۱۳۸۵ درگذشت ولی ملت ایران همچنان پابرجاست و نفوذ منطقه‌ای آنان تا سواحل مدیترانه گسترده شده است. 3⃣ آرزویش را به گور برد‼️ 🔻جان بولتون سال ۱۳۹۶ در گعده منافقین از آرزوهایش برای ختم انقلاب ایران و خوردن خرمای آن می گوید ؛ " انقلاب سال ۱۹۷۹ آیت‌الله خمینی تا جشن چهل‌سالگی‌اش دوام نخواهد آورد" ؛ اما اکنون جان بولتون در خلوت جنون آمیز خود در در حال تاباندن سبیل های گنده و نوشتن آرزوهای بر بادرفته اش در کتاب خاطراتش است! 4⃣ خوراک موریانه ها شده اند؛ 🔻سال ها شارون و شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی علیه موجودیت ایران لفاظی کرد ؛ ایران مقتدر هست ولی دیگر خبری از موجودیت جناب پرز و قصاب صبرا نیست! 5⃣ میهمان حجاج بن ثقفی شده‼️ 🔻ابوبکر بغدادی خلیفه خودخوانده داعش و رهبر گرگ های تکفیری در یک فایل صوتی مدعی شد : عناصر داعش همان‌گونه که در موصل، رقه، حماه و دیرالزور جنگیدند و خون‌ها ریختند، در آینده نیز ایران را شکست خواهند داد. اکنون ابوبکر بغدادی همراه صدام و چنگیزخان مغول و هیتلرو ... در آن دنیا میهمان سفره حجاج بن یوسف ثقفی هستند! 6⃣ ترامپ قمارباز بازنده قمار با ایران 🔻 برایان هوک (نماینده ترامپ در امور ایران) مدعی شده بود به دستور ترامپ آنقدر تحریم ها را افزایش خواهیم داد تا ایران آخرین حکومت انقلابی روی زمین باشد. ترامپ با باخت در رقابت های سیاسی عمر حیات سیاسی دولتش ۴ سال به پایان رسید ولی انقلاب ایران اسلامی همچنان در گام دوم سرافراز مانده است 7⃣ بنی صدر: 🔻 بنی صدر دهه فجر ۹۷ برای چندمین بار مدعی شد سقوط جمهوری اسلامی محتمل نیست بلکه قطعی است.. اکنون در حالی ۱۴ خرداد گرد شمع امام چرخیدیم که دیگر خبری از استخوان های بنی صدر هم نیست. 8⃣ براندازان و توهم نابودی انقلاب 🔻پاییز ۱۴۰۱ براندازان خارج نشین و اپوزیسیون که با سوء استفاده از بستر و زخم های اقتصادی و اعتراضات و مطالبات بحق ملت میخواستند به بهانه تار موی مهسا امینی کنسرت براندازی را در جمهوری اسلامی راه بیاندازند و مدعی بودند که جمهوری اسلامی برف زمستان ۱۴۰۱ نخواهد دید ، ولی الان چشمان شان با دیدن برف های سفید، سیاه و تار شده است. برف آمد و هنوز هست ولی انقلاب ادعایی آنان در شبکه های اجتماعی نیامده رفت😉 🖌 | رهبر حکیم‌ انقلاب: 🌸 دشمنان جمهوری اسلامی، بدن هایشان در زیر خاک خوراک کرم ، مور و مار خواهد شد و جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ویژه برنامه صعود چهل ساله🏔 ❤️به مناسب ۴۴ امین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی 🇮🇷 ⭕️ همراه با اجرای 🔹 روایتگری خاطرات اول انقلاب 🔸گروه سرود قرار رضوی 🔹سیره نمایشگاهی « مدرسه انقلاب » 🔸 نمایشگاه کتاب 🔹سخنران : سید امیر سادات کرمی «مسئول بسیج دانشجویی استان مازندران» 🕘 پنجشنبه ۲۰ بهمن ماه ساعت ۱۹ 🔺خیابان مهدیه ، مدرسه شاهد دکتر امیدی 🌹 فردا از آن ماست . . . هیئت‌دانش‌آموزی‌انصارالمهدی عج اتحادیه‌انجمن‌های‌اســـــــلامی دانش‌آموزان‌شهرســـتان‌بهشهر 💢 نشانی ما در ایتا 🆔 https://eitaa.com/beh_anjomaneslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انجمن راویان شهرستان بهشهر
❣﷽❣ 🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصاب‌وروان ازدواج ڪرد🔰 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 1⃣5⃣ 📖ایوب که به در رسید، نگهبان آن را بسته بود و داشت را پاک میکرد. ایوب میله ها را گرفت. گردنش را کج کرد. و با گریه گفت: شهلا......تورا ب خدا......من را ببر .....من را اینجا تنها نگذار😢 📖چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بلند نشود😭 نمیدانستم چه کار کنم. اگر او را با خود میبردم حتما به خودش صدمه⚡️ میزد. قرص هایش را انقدر کم و زیاد کرده بود که دیگر یک ساعت هم  و قرار نداشت. اگر هم میگذاشتمش آنجا ... 📖با صدای ترمز ماشین🚙 به خودم امدم، وسط خیابان بودم، راننده پیاده شد و داد کشید: های خانم؟ کوری؟ ماشین به این بزرگی را نمیبینی؟😡 توی تاکسی یکبند گریه کردم تا برسم خانه. 📖انقدر به این و آن التماس کردم تا اجازه دهند را ببینم. وقتی پرسید "چه میخواهید؟" محکم گفتم: میخواهم همسرم♥️ زیر نظر بهترین پزشک های خودمان در یک خوش اب و هوا بستری شود که مخصوص جانبازان باشد 📖دلم برای زن های میسوخت که به اندازه ی من سمج نبودند. به همان بالا و پایین کردن های قرص ها💊 رضایت میدادند. مسئول بنیاد نامه ی درخواستم را نوشت. ایوب را فرستادند ب اسایشگاهی در ، بچه ها دو سه ماهی بود که ایوب را ندیده بودند. 📖با اقاجون رفتیم دیدنش. بود وجاده یخبندان. توی جاده گیر کردیم. نصف شب🌙 که رسیدیم، ایوب از جلوی در منتظرمان ایستاده بود. اسایشگاه خالی بود. 📖هوای شمال توی ان فصل برای شیمیایی مناسب نبود. ایوب بود و یکی دو نفر👥 دیگر، سپرده بودم کاری هم از او بخواهند. انجا هم کارهای میکرد. هم حالش خوب شده بود و هم دیگر سیگار🚬 نمیکشید 🖋 ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصاب‌وروان ازدواج ڪرد🔰 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣5⃣ 📖مدت کوتاهی زندگی کردیم، ولی همه کار و زندگیمان تهران بود. برای عمل های ایوب تهران میماندیم. ایوب را برای بستری🛌 که میبردند من را راه نمیدادند🚷 میگفتند: برو، همراه مرد بفرست. کسی نبود اگر هم بود برای چند روز بود. هر کسی زندگی خودش را داشت و هم ایوب♥️ بود. 📖کم کم به بودنم در بخش عادت کردند. باد کرده بود از بس سر پا ایستاده بودم. یک پایم را میگذاشتم روی تخت ایوب تا استراحت کند و روی پای دیگرم می ایستادم. پرستار ها عصبانی میشدند😡 "بدن های شما استریل نیست. نباید اینقدر به تخت بیمار نزدیک شوید" 📖اما کار خودش را میکرد، کشیک میداد که کسی نیاید. انوقت به من میگفت روی تختش🛏 دراز بکشم. شب ها ایوب روزنامه پهن میکردم و دراز میکشیدم، رد شدن سوسک ها را میدیدم. از دو طرف تخت ملافه اویزان بود و کسی من را نمیدید✘ 📖وقتی پرزهای تی میخورد توی صورتم، میفهمیدم که شده و نظافت چی داد اتاق را تمیز میکند. بوی الکل و مواد شوینده و انواع تا مغر استخوانم بالا میرفت. 📖درد قفسه سینه و پا و دست نمیگذاشت ایوب یک شب بدون قرص💊 بخوابد. گاهی قرص هم افاقه نمیکرد. تلویزیون📺 را روشن میکرد و مینشست روبرویش، سرش را تکیه میداد به پشتی و را می بست. 🖋 ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا