انجمن راویان شهرستان بهشهر
#شهید_محسن_حججی
#قسمت_۵
"خاطراتی از شهید حججی"
#حجت_خدا
خانه اش #طبقه ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖
یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز.
گفتم: "ای والله آقا #محسن. عجب کار توپی کرده ای."😜
لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻
☜✧✧✧✧✧✧
خیلی زهرایم را #دوست ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.
اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود #کوتاه_می_آمد.😇
بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞
از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍
هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇
دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻
~~~~~~~~~
حساس بود روی #نماز صبح هایش.
اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز #ناراحت و پکر بود.😞
بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، #حدیث_کسا و #دعای_عهد و #زیارت_عاشورا میخواند.😔
هر سه اش را.
برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد.
میخواست چشمانش #گرم نشود و خوابش نبرد.
میخواست بتواند دعاهایش را #باحال و با #توجه بخواند..
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد.
بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای #فرهنگی، دست و بالم بسته میشه. "
با این وجود، یکبار پیشنهاد #سپاه رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال #شهادت میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."
این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد.
افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه. 😍
در به در دنبال #شهادت بود.😇
.
°°°°°°°°°
سپاه قبولش نمی کرد.😢
بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."😐
برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.
خیلی این طرف و آن طرف رفت.
آخرش هر جور بود درستش کرد.😍
این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"
آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.
آخر سر قبولش کردند.
خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت. رفته بودم #گلزارشهدا سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."😍😎
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
برای گذراندن دوره ای از طرف سپاه رفته بودیم #مشهد. تا دم ظهر کلاس بودیم.
بعد از ظهر که میشد، دیگر محسن رو نمی دیدم. بر میداشت و میرفت حرم تا فرداش.
یکبار بهش گفتم: "محسن. اینهمه ساعت توی حرم چیکار میکنی؟ شامت چی؟ استراحتت چی؟"
#بغض راه گلویش را گرفت. گفت: "وقتی برگشتیم حسرت این روزها رو میخوریم. روزهایی که پیش علی بن موسی الرضا علیه السلام بودیم و خوب #گدایی نکردیم. "
فرداش قبل نماز صبح رفتم حرم. توی یکی از رواق ها یکدفعه چشمم بهش افتاد.
گوشه ای برای خودش نشسته بود و با گردنی کج داشت زیارت میخواند. 😇
ایستادم و نگاهش کردم. چند دقیقه بعد بلند شد و مشغول شد به #نمازشب. مثل باران توی قنوت نماز شبش #اشک می ریخت.
آنروز وقتی برگشتم محل اسکان، رفتم پیشش نشستم. سر صحبت زیارت و امام رضا علیه السلام را باهاش باز کردم.
#حال_معنوی عجیبی داشت. بهم گفت: "از امام رضا فقط یه چیزی رو خواستم. اونهم اینکه تو راه امام حسین علیه السلام و مثل امام حسین علیه السلام شهید بشم."
بهش گفتم: "محسن خیلی سخته آدم مثل امام حسین علیه السلام شهید بشه. خیلی زجر آوره!"
گفت: " به خود امام رضا علیه السلام من راضیم چون خیلی لذت داره.
#ادامهدارد...
@Revayate_ravi
💢سعید از #نوجوانی اهل مسجد، خواندن زیارت عاشورا📖 و دعای توسل بود و گاهی اوقات برای اقامه نماز تکبیر هم میگفت از زمانی که نماز به وی واجب شد تمام سعیش براین بود که نمازهایش را در مسجد🕌 بخواند. قرآن #حفظ میکرد.
💢وقتی با #سعید هیات میرفتیم این قدر اشک میریخت😭 که چشمهایش مثل کاسه خون سرخ میشد. ولی #آرام و بی صدا مانند سیل بهار اشک میریخت. آن قدر آرام که کسی متوجه نمیشد
💢به تفریح اهمیت میداد✅ وقتی برای انجام کار #فرهنگی و تبلیغی به دانشگاه باهنر رفته بود، تعدادی از دانشجویان را برای خوردن غذا با هزینه خودش به پیتزا فروشی🍕 دعوت کرده بود و در معروف ترین پیتزا فروشی #کرمان از آنها پذیرایی کرده بودند. خیلی دست و دل باز بود. اهل حساب کتاب مادی نبود به مسائل #بالاتری می اندیشید👌
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
#شهید_مدافع_حرم 🌷
@Revayate_ravi
#از_کشمیر_تا_کاراکاس سفرنامهای منحصر به فرد از #سرباز_روح_الله_رضوی است که جهان مقاومت را به تصویر کشیده است.
او در سفرهایی که به کشورهای مختلفی همچون عربستان، مصر، و حتی #میانمار و #فلسطین داشته، مشاهدات جالب خود را به رشته تحریر درآورده است.
نویسنده متولدایران نیست اما در #ایران رشد یافته و تلاش کرده نگرش جهان وطنانه خود را در سفرنامه هایش به نوار محاصره شده #غزه، کمپ آوارگان #روهینگا و... بازنمایی کند.
او از تعامل با آدمهایی گفته که اختلافات #فرهنگی و #اعتقادی با یکدیگر دارند اما حول محور ایستادگی در برابر #ظلم با هم همراه میشوند.
این کتاب از سویی شیفتگان سفرنامهها را جذب خود میکند و از دیگر سو، در دل خود حرفهای بسیار جدی و عمیقی را برای مخاطبان روایت میکند.
او به طور خلاصه، توانسته نمای نسبتا دقیقی از جایگاه جهانی #انقلاب اسلامی در کتاب خود تصویر کند.
#سوره_مهر
🛑قیمت ۵۰۰۰۰تومان
🛑باتخفیف ۴۵۰۰۰تومان
@ketab_hesan سفارش
@Revayate_ravi
زِندگیاتونو وقفِ امامزمان کنین
وقفِ جبهِهی #فرهنگی
وقفِ ظهور ...
وقتی زندگیاتون این شِکلی بشه، مجبور میشین #گناه نکنین!
وَ وقتی که گناههاتون کمُ کمتر شد؛
دریچهای از حقایق به روتون باز میشه...!
اونوقته که میشین شبیهِ #شهدا ...
اول شبیه بشین بعد #شهید بشین.. !
#استادپناهیان
@Revayate_ravi
#خاطرات_ساحل
قسمت دهم...
▪️برنامه های #شهادتی در سواحل....
ما بچه مذهبی ها خیلی از اوقات فکر می کنیم چون ما مثلا میدونیم امشب شب #شهادت امام جواد ع هست حتما بقیه مردم هم خبر دارند و دلیل مون هم صرفا گاهی به خاطر اینه که میگیم مگه میشه تو مملکت #اسلامی ندونی امشب شب شهادته؟
▪️مثلا همین امشب که خودم با اسنپ از دریا برمی گشتم خونه ،راننده #اسنپ ازم پرسید امشب خبریه؟
گفتم اره #شهادت امام جواده،
گفت فردا تعطیله ؟ گفتم نه تعطیل نیست
بعد یه کم حرف زدیم گفتم آره هفته بعد #عرفه است و عید قربان گفت عرفه؟؟
گفتم آره عرفه
گفتم نمیدونی چیه؟
گفت نه .عید #قربان و میدونم ولی عرفه رو نه
🔺فکر کردم داره شوخی میکنه
ولی خب دیدم کل اطلاعاتی که از ولادت و شهادت ائمه داره فقط امام حسین و #محرمه
ولذا واقعا نمی دونست عرفه یعنی چی!!
تو ساحل هم شما فکرشو کنید مسافر مثلا از دو روز قبل اومده اینجا
نه برنامه #فرهنگی تو ساحله
نه مسجدی کنار ساحل
نه بلندگویی که صدای اذان حتی پخش کنه
بعد تازه یه آدم نوازنده هم هر شب کنار ساحل بنوازد ،اصلا مسافر فکرشو نمیکنه که #شهادت باشه
🔻خدائیش انصاف و رعایت کنیم
خود ما که ادعا داریم یادمون میره شهادت دیگر ائمه رو ...
🔺سه چهار سال قبل یادمه شهادت امام #جواد علیه السلام بود و مصادف شده بود با برنامه های #شاد کنار ساحل ما
🔹گفتیم خب فردا که شهادته چه کنیم؟
بیایم ؟نیایم؟ چه کنیم؟ برنامه مسابقه و جنگ شادی که نمیشه داشت !!
رفقا پیشنهاد دادن
گفتند ایستگاه #صلواتی بزنیم و شربت بدیم
#ایستگاه صلواتی که حتما نباید تو امام زاده و #مسجد باشه
چه فرقی داره
یه بنر هم میزنیم ایستگاه صلواتی به مناسبت شهادت امام جواد ع
خلاصه بساط شربت و جور کردیم
دو ساعت مونده بود به اذان مغرب شروع کردیم
یه دو سه تا نماهنگ و مداحی زیبا هم پیدا کردیم که به هر حال متناسب با ساحل باشه
🔺چون مردم اینطور نبود که حالا چون شهادته شنا نکنند،نه
همه هم مشکی پوشیدیم
شربت دادن و شروع کردیم
نصف مردم سوالشون این بود مگه امروز #شهادته؟
خبر نداشتیم...!!
🔸بعد فکرشو کنید مردمی که کنار ساحل تو اون هوای گرم و شرجی بعد شنا و خستگی چشم شون به ایستگاه صلواتی و شربت خنک بیفته که چند تا طلبه ایستادن دارن شربت میدن
چقد اینکار واقعا میتونه #اثر گذار باشه؟
کنار ساحل که نمیشد دسته و سینه زنی راه بندازیم
🔺اما شربت و میشد داد
همه هم میومدن
چه اونی که قبول داشت
چه اونی که قبول نداشت
🔻شربت نذر اهل بیت هم میتونه اثر کنه
همچنان که چایی روضه امام حسین ع انسانها ساخت ...
▪️آره مهم اینه که نیت و هدفت چی باشه
حالا شربت بدی یا چایی
ما کارمون و درست انجام بدیم اهل بیت خودشون نظر می کنند
🔻آره کنار ساحل هم میشه یکی مریض داشته باشه و بیاد بگه حاج آقا میشه شربت نذری بدی ببرم برا مادر بزرگم که اونجا نشسته و حال خوبی نداره
▪️ولذا تو همه #شهادت ها سعی کردیم ایستگاه صلواتی راه بندازیم و اینطوری به مردم اعلام کنیم که امروز ،روز شهادته و حرمت اون روز و نگه داشته باشند..
انجمن راویان شهرستان بهشهر
❣﷽❣
🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصابوروان ازدواج ڪرد🔰
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
1⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ویکم
📖ایوب که به در رسید، نگهبان آن را بسته بود و داشت #اشکهایش را پاک میکرد. ایوب میله ها را گرفت. گردنش را کج کرد. و با گریه گفت: شهلا......تورا ب خدا......من را ببر #توروبخدا.....من را اینجا تنها نگذار😢
📖چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بلند نشود😭 نمیدانستم چه کار کنم. اگر او را با خود میبردم حتما به خودش صدمه⚡️ میزد. قرص هایش را انقدر کم و زیاد کرده بود که دیگر یک ساعت هم #ارام و قرار نداشت. اگر هم میگذاشتمش آنجا ...
📖با صدای ترمز ماشین🚙 به خودم امدم، وسط خیابان بودم، راننده پیاده شد و داد کشید: های #چته خانم؟ کوری؟ ماشین به این بزرگی را نمیبینی؟😡
توی تاکسی یکبند گریه کردم تا برسم خانه.
📖انقدر به این و آن التماس کردم تا اجازه دهند #مسئول_بنیاد را ببینم. وقتی پرسید "چه میخواهید؟" محکم گفتم: میخواهم همسرم♥️ زیر نظر بهترین پزشک های خودمان در یک #اسایشگاه خوش اب و هوا بستری شود که مخصوص جانبازان باشد
📖دلم برای زن های #شهرستانی میسوخت که به اندازه ی من سمج نبودند. به همان بالا و پایین کردن های قرص ها💊 رضایت میدادند. مسئول بنیاد نامه ی درخواستم را نوشت. ایوب را فرستادند ب اسایشگاهی در #شمال، بچه ها دو سه ماهی بود که ایوب را ندیده بودند.
📖با اقاجون رفتیم دیدنش. #زمستان بود وجاده یخبندان. توی جاده گیر کردیم. نصف شب🌙 که رسیدیم، ایوب از #نگرانی جلوی در منتظرمان ایستاده بود. اسایشگاه خالی بود.
📖هوای شمال توی ان فصل برای #جانبازان شیمیایی مناسب نبود. ایوب بود و یکی دو نفر👥 دیگر، سپرده بودم کاری هم از او بخواهند. انجا هم کارهای #فرهنگی میکرد. هم حالش خوب شده بود و هم دیگر سیگار🚬 نمیکشید
🖋 #ادامه_دارد...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🇮🇷
📝 موضع جدید امام خامنهای پیرامون کشف #حجاب
🍃🌹🍃
🔻رهبر حکیم انقلاب در دیدار نیمه فروردین ۱۴۰۲ هشت نکته اساسی در مورد #حجاب بیان کردند که همراه پی نوشت تحلیلی تقدیم می شود:
🔻۱-مساله کشف حجاب #قطعا_حل_خواهد_شد.
🔸پ.ن: این #مهمترین نکته امیدبخش بیانات امام خامنهای در حوزه فرهنگ و حجاب بود.
🔻۲- کشف حجاب حرام شرعی است
🔸پ.ن: حجاب حکم الهی است و قابل عقب نشینی نیست.
🔻۳-کشف حجاب حرام سیاسی است.
🔸سیاسیون و مسئولان سابق و کنونی ساختار سیاسی کشور به تناسب توان، موظفند در برابر هجوم به حکم الهی حجاب اقدام کنند.
🔻۴- حجاب، امری قانونی است.
🔸پ.ن حتی کسانی که اعتقاد دینی به حجاب ندارند، موظف به رعایت حجاب در محیطهای عمومی هستند.
🔻۵-پشت پرده کشف حجاب دستگاههای جاسوسی هستند.
🔸پ.ن:کوتاهی دستگاههای امنیتی در برخورد و افشای دستهای پشت پرده جریان ضد حجاب قابل قبول نیست
🔻۶- خیلی از کشف حجاب کنندگان، اگر بدانند دستگاههای جاسوسی پشت سیاست مبارزه با حجاب هستند، قطعا این کار را نمی کنند.
🔸پ.ن: ابتکار و هم افزایی متقابل دستگاههای #فرهنگی، #اطلاعرسانی و #امنیتی برای آگاهی بخشی در افکار عمومی بخشهایی از جامعه واقعا ضغیف است.
🔻۷- دشمن با نقشه و برنامه وارد کار شده است مسئولین هم باید برنامه داشته باشند و دارند.کارهای بی قاعده نباید انجام گیرد.
🔸پ.ن: اگر برنامه نظام برای مبارزه با کشف حجاب قویتر و سریعتر از برنامه دشمن نباشد، کارهای هزینه ساز، شتابزده و نمایشی موجب می شود پازل برنامه دشمن تکمیل شود.
🔻۸- جزو اولین کارهای امام در هفتههای اول انقلاب،بیان قاطع و الزامی حجاب بود.
🔸پ.ن: برخی از معممین و کت شلواری هایی که در دو جناح سر سفره انقلاب به مراتب علمی و اجتماعی و اقتصادی رسیدند باید در دفاع و تبیین حکم الهی حجاب وارد میدان شوند نه اینکه عافیت طلبانه سکوت کنند یا خائنانه راه دیاثت و شهوت را برگزینند و در حمله دشمن به حجاب، همدست شیطان شوند.
✍حمیدرضا ابراهیمی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختری که سه ماه تمرین مداومِ گروه سرود را خراب کرد و موقع اجرا در مراسم اصلی، آبروی مربیشان را برد!!!
#فرهنگی
حتما گوش بدید
بسیار عالی👏👏👏
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi