#فرنگیس
#قسمتهفتم
🔸🔶برادرم ستار به خاطر #مین یک انگشتش قطع و بقیهی انگشتانش زخمیو تکه تکه شده بودن
تمام بدنش پر از ترکش بود.
🔸🔶در اصل #مین ما رو بیچاره کرد،نه هواپیما
هر چه هشدار میدادن ، فایده نداشت
بچهها برای بازی میرفتن و گرفتار #مین میشدن
#جنگبینماومینتازهشروعشدهبود.
🔸🔶بمباران💥 گورسفید ادامه داشت تا اینکه دوباره آواره ی کوه 🏔شدیم
خوشحال بودم تو اسلامآباد خونهای توی کوه دارم
رحمان رو بغل کردم و به اونجا رفتیم.
🔸🔶یکروز علیمردان با ناراحتی😔 اومد و گفت: برادم #جمعه روی مین رفتوشهید شد.اون فقط ۱۶ ساله بود
رفت به پدرم تو نگهداری گوسفند کمک کنه که رفت روی #مین
🔸🔶مین روی مین ، هر روز یک نفر روی مین میرفت.
مرداد۶۳ خبر آوردن برادرم #جبار ، مین توی دستش منفجر شده و یک دست چپش از آرنج قطع شده ، اون موقع #جبار فقط ۱۰ ساله بود.
دندونهاش شکسته بود و تمام بدنش پر از ترکش بود ، سه شبو سه روز بهوش نیومد.
@Revayate_ravi
🌀فـرنگیــس،زن قهـرمان ایـرانے🌀
📚قسمت:هفتم
🔸🔶برادرم ستار به خاطر #مین یک انگشتش قطع و بقیهی انگشتانش زخمیو تکه تکه شده بودن
تمام بدنش پر از ترکش بود.
🔸🔶در اصل #مین ما رو بیچاره کرد،نه هواپیما
هر چه هشدار میدادن ، فایده نداشت
بچهها برای بازی میرفتن و گرفتار #مین میشدن
#جنگبینماومینتازهشروعشدهبود.
🔸🔶بمباران💥 گورسفید ادامه داشت تا اینکه دوباره آواره ی کوه 🏔شدیم
خوشحال بودم تو اسلامآباد خونهای توی کوه دارم
رحمان رو بغل کردم و به اونجا رفتیم.
🔸🔶یکروز علیمردان با ناراحتی😔 اومد و گفت: برادم #جمعه روی مین رفتوشهید شد.اون فقط ۱۶ ساله بود
رفت به پدرم تو نگهداری گوسفند کمک کنه که رفت روی #مین
🔸🔶مین روی مین ، هر روز یک نفر روی مین میرفت.
مرداد۶۳ خبر آوردن برادرم #جبار ، مین توی دستش منفجر شده و یک دست چپش از آرنج قطع شده ، اون موقع #جبار فقط ۱۰ ساله بود.
دندونهاش شکسته بود و تمام بدنش پر از ترکش بود ، سه شبو سه روز بهوش نیومد.