eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 من اهل بروجرد هستم. پدرم تحصیلات حوزوی و شاگرد 📚 ۱۸ ساله بود که تازه لباس طلبگی پوشید و همراه پدربزرگم به یکی از روستاها رفت و تو گوش دختربچه‌ای که تازه به دنیا اومده بود اذان گفت. 📚 پدرم نمی‌دونست اون نوزاد کوچیک بعدها همسرش میشه.😊 مادرم ۲۵ سالگی با پدرم ازدواج کرد. ۵ ساله بودم که پدرم فوت کرد و همراه برادر بزرگم که دانشگاه تهران درس می‌خوند و معلم بود به تهران اومدیم. 📚 برادرم یه خونه تو تهران گرفت که وسطش یه حوض بزرگ داشت و دورتادورش اتاق بود. ما نُه‌تا بچه‌بودیم با مادر و زن‌داداشم میشدیم ۱۱ تا 📚 عاشق درس و رشته‌ی ریاضی بودم. سال اول کنکور قبول نشدم و رفتم تو اداره‌ی گمرک به عنوان ارزیاب مشغول به کار شدم. موقع برگشت از اداره کُل خریدای خونه رو انجام میدادم ، دیگه برای خودم یه پا مَرد شده‌بودم.😎 @Revayate_ravi
📚 هر کس من رو می‌دید متوجه میشد نسبت به همسن‌و‌سالهای خودم پخته‌ترم من رو مسئول خوابگاه کردن . خوابگاهی که ۲هزار دانشجو داشت. 📚 شده‌بودم سنگ صبور بچه‌ها همه‌کاری رو برای بچه‌ها انجام میدادم مثل:میانجیگری مشاوره حل اختلاف کم‌کم بچه‌ها تو خوابگاه من رو مادر 😍صدا میزدن. 📚 خوابگاه ما موشک خوردوبه دلیل بمباران 💥کلاس‌ها برگزار نشد. ۲ ترم شهید بهشتی خوندم. و بهمن ۶۷ دانشگاه اصفهان رو تموم کردم رفتم دنبال معلمی!!!! 📚 اون موقع خانمی که لیسانس داشته باشه و چادری و محجبه باشه برای مدارس دخترونه حکم طلا😇 رو داشت. وقتی رفتم سَر کلاس چون محجبه بودم، بچه‌ها گفتن: خانم فیزیک داریم ، زنگ دینی نیست ، اشتباه اومدین!!!! ولی خیلی زود با بچه‌ها صمیمی شدم. 📚 شغل معلمی رو دوست داشتم ولی نمی‌دونستم قراره در آینده معلم‌هایی رو ملاقات کنم که نظیرشون در عالم نباشه!!!! @Revayate_ravi