eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت سوم 🌹دنیای امروز خیلی دنیای عجیب غربیه خیلی فرق کرده آدمها،حرفها،ذائقه ها،همه عوض شدن همه چی در حال تغییره با خودم فکر میکردم که چرا مردم از ما فاصله گرفتند و یا شاید فکر درست تر و بهتر اینکه ما چه کردیم که بین ما و مردم فاصله افتاده که وقتی چهار تا با عبا و قبا وارد ساحل شدیم جمعیت چند هزار نفری از دیدن ما شوکه شده بودند و با حالت های مختلف بهمون نگاه می کردند بعد از چند دقیقه ایستادن و فکر کردن صدای کسبه های بود که اومده بودن نزدیک ما و صدامون زدند کردیم جواب سلام دادند یه احوال پرسی ساده و گفتیم در خدمتیم 🔻گفتند حاجی چه خبره؟ گفتم هیچی .خبری نیست 😊 گفتند چیزی شده ؟اتفاقی افتاده؟ گفتم نه چیزی نشده که.. گفتند کسی و قراره بگیرن؟ گفتم کی و قراره بگیرن؟ گفتند حاجی از بالا داره کسی میاد اینجا؟ گفتم بالا؟کدوم بالا؟؟ گفتند حاجی امر به معروف اید؟ گفتم یعنی چی؟ گفت حاجی از طرف نهاد خاصی اومدین؟ قراره گزارش بدید؟ گفتم گزارش چی؟ 🔸گفتند حاجی ول کنید جان بچه تون بابا بذارید مردم خوش باشند😐 گفتم اخه ما که کاری نکردیم چی شده مگه 🌺ما اومدیم یه خوش و بش با مردم داشته باشیم خودمون اهل اومدیم کنار ساحل بزنیم گفت حاجی مردم از لحظه ای که شما رو دیدن استرس گرفتند😕 حاجی جان اگه میخواید قدم بزنید برید اون ساحل شماره هفت به بعد(بابلسر ده تا ورودی ساحل داره که در اسم میگن پارکینگ صفر تا ۹) 🔻گفتند حاجی برید های بعدی اونجا خلوته مسافر نیست اینجا شلوغه(ما پارکینگ دو بودیم که شلوغ ترین پارکینگ بابلسره) مردم ببینید چند تا طلبه اینجا هستند فکر میکنند حتما اینجا بگیر و ببره کار و کاسبی ما کساد میشه حاجی اگه برید بهتره جملات سخت و تکان دهنده ای بود یعنی چی؟ یعنی حضور ما باعث کسادی بازارشون میشه؟😢 یعنی ما نمیذاریم مردم تفریح کنند؟ ما مخالف شادی مردم هستیم؟ حضور ما باعث میشه مردم فکر کنند اینجا بگیر و ببنده؟ آره... جملاتی بود واقعی و در عین واقعیت برای ما گفته شد.. بهم دیگه نگاه کردیم روز اول حضورمون مصادف شده بود با حرفهایی تلخ اما در عین حال حقیقت ممکنه بگید شما هم حرفهای اون چندتا کاسب و باور کردید و میگید واقعیت؟ میگم آره واقعیت اما اینکه چرا واقعیت رو در خاطرات بعدی خواهم گفت...🌹
🔻بعد از تجربه پنج سال فعالیت عملیاتی و میدانی در سواحل شمال و جنوب🏝 تو این مدت بارها و بارها به نهادهای فرهنگی و اجتماعی و تبلیغی گفتم؛ به عنوان یکی از مکانهای مهمِ تبلیغی و فرهنگی محسوب میشه👌 و کلی کارهای جذاب فرهنگی و تبلیغی میشه انجام داد. ⛲️ویژگی که داره نه پارک داره و نه جنگل 👌👌 چرا؟! چون شمای مسافر عزیز از فلان استان کشور بلند نمیشی بیای که صرفا پارک و جنگل ببینی، پارک و جنگل تو شهر خود شما هم هست، اما دریا نه!!!🏖 🌸ولذا یکی از ویژگی های دریا🏝 اینه که از همه جای ایران مسافر داره با عقاید و نگاه‌های مختلف و یقیناً آدمهایی رو تو سواحل میبینی که تو هیچ مکان مذهبی پای منبر و سخنرانی ما نیومدن. اما کو گوش شنوا...👂😶 انواع و اقسام طرح ها رو نوشتیم،✍ مستند نشون دادیم، دلیل آوردیم ولی هیچی به هیچی...🤭 فوقش این بود که یک هفته مونده به تابستون زنگ میزنن که عاقاا طرح ساحل داری؟ چیز جدید دارید؟😐😐 یه چندتا جلسه میذارن و بعد هم تموم😐 اما ما همون سال ۹۴ به دور از همه این حرفها نشستیم گفتیم آیا ما به عنوان وظیفه ای داریم یا نه؟!!🤔 اصلا هیچ نهادی کمکمون نمیکنه، برا هیچ کس هم به فرض مهم نیست. اما ما چی؟! ما هم نمی تونیم کاری کنیم؟! ما هم بشینیم فقط نقد کنیم؟!! اعتراض کنیم که عاقاا وا‌أسفا وا اسلاما... سواحل ما شده اُم‌الفساد؟؟ سهم ما چیه؟!🤔 🔻همین شد که خودمون وارد میدان شدیم 💪💪 حالا امکانات چی چی داریم برا اجرای برنامه؟! فکر کردیم و فکرهای بکر... در ظاهر دیدیم هیچ امکانات و وسیله و بودجه ای برا کار فرهنگی تو ساحل نداریم بعد از چند ساعت تامل و تفکر دیدیم یه چیز خیلی مهمی داریم و ازش بی خبریم🙃 چی بود؟!! لباس .همین عبا وقبا و عمامه بزرگترین آبرو و سرمایه ما👌🙏 گفتیم با همین لباس طلبگی وارد میدون میشیم قدم میزنیم، هیچی هم نمیخواد میریم سمت مردم، سوال شرعی دارند یپرسند مسائل دینی و اعتقادی و هر چی که ما بلد باشیم جواب میدیم 😊 و رفتیم سمت 🔻قاعده رو عوض کردیم .البته عوض که چه عرض کنم یه جورایی کار درست و زمین مونده و اصلی رو انجام دادیم اینکه ما باید بریم سمت مردم ،و رفتیم و شروع کردیم💪💪 و با دوستان خوبم یک دل شدیم و به زدیم😍🤗 🔸کاسبهای ساحل اما همچنان با نگاه طلبکارانه و مزاحم ما رو زیر نظر داشتند 🧐 و تو چند روز اول چندین بار علت حضور ما رو جویا شدند🤔 🔻ولی همچنان باور داشتند که ما از بالا اومدیم و قراره گزارش بدیم 😕🙄 هیچ لبخند و احوال پرسی های گرم ما رو باور نداشتند که عاقا ما خودمون اومدیم و وابسته به جایی نیستیم 💪 ولی فایده نداشت گفتیم عیب نداره... ❗️برا اثبات بعضی از چیزها نیاز نیست دلیل بیاری👌 با عمل باید نشون بدیم که ما مانع کار و کاسبی شما نیستیم❕❗️ باید بگذره و مشخص بشه. فعلا از زبان کاری بر نمیاد🙏 و لذا نگاه های سرد و سخت کاسبان و جت اسکی دارها و اسب سوار ها و... پذیرفتیم و چیزی نگفتیم 🔸برا شروع یه کار جدید طبیعی هم بود که اوایل کمی داشته باشیم اصلا تبلیغ و طلبگی یعنی همین دیگه اگه قرار بود که همه چی گل و بلبل باشه ما هم با سلام و صلوات و حاج آقا بفرما بالااا 🔻یه منبر درجه یک بریم که خیلی هنر نکردیم ما نیومده بودیم که با چهار تا اخم و حرف پشیمون بشیم و بگیم خب دیگه ما مامور به وظیفه ایم تموم بریم خونه هامون.. 🔍ما دنبال یه جریان جدیدی بودیم که قطعا هزینه هایی داشت..... ✏️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
قسمت پنجم.. 🔸اولین حضور ما تو ساحل مصادف شده بود با عید سعید یعنی عصر عید فطر ۹۴ اولین حضور تبلیغی ما در بوده 🔻من با پرایدمشکی مدل ۸۱ رفتم بابل دنبال و حامد هم با ماشین خودش قرار بود بیاد حسن هم به ما اضافه شد تو مسیر گفتیم روز عیده نمیشه دست خالی بریم کنار ساحل که گفتیم چه کنیم؟ جواد گفت بخریم🍭 گفتیم خوبه.. نفری ۱۵ هزار تومن گذاشتیم وسط و دو سه کیلویی شکلات خریدیم 🍬 سعی کردیم ارزون تر بخریم تا بیشتر داشته باشیم بی تجربه بودیم و نمی دونستیم چه کنیم شکلات ها رو گذاشتیم تو یه ظرف و ورودی ساحل ایستادیم و انگار ایستگاه صلواتی بود😎 همه شکلات ها رو عرض پنج دقیقه پخش کردیم😁 خوب موقع رسیده بودیم ساعت پنج بود و موقع چایی خوردن مسافرا😍 🔺مردم هم دیدن چندتا دارن شکلات پخش میکنند خلاصه هر کی یه مشت برداشت و الفاتحه.. گفتیم ای داد بی داد شکلات چه زود تموم شد😕 ما بنا بود قدم بزنیم و مثلا پیش هر کسی رسیدیم بعد و احوال پرسی یه شکلات هم بدیم که با بی تجربگی همه شکلات ها به باد فنا رفت😭 یه کم قدم زدیم اما زیرکانه از تو ماشین وقتی در حال تقسیم شکلات بودیم از جیب های مخفی قبای خودش استفاده کرده بود و شکلات اضافه تر برداشته بود🙃 بعد مثل ما همه شکلات و هم پخش نکرد همون اول کار 🔹دیدیم علی هر جا میره وای میسته یه شکلات هم میده و خلاصه مشتری های بیشتر شدن و بیشتر هم تحویلش میگیرن😊 گفتم علی بیا کارت دارم بچه ها شکلات ندارن میشه یه کم به ما بدی دست ما هم خالی نباشه گفت نداشتیم دیگه سید😞 شما که هر چی داشتید پخش کردید رفت همون اول بهتون گفتم پخش نکنید😐 راست میگفت ولی خب دیگه 🔅خلاصه علی آقا لطف کرد و دست در جیب مبارک و یه تعداد شکلات هم به بقیه دوستان داد تا امروز و سر کنیم و از روز بعدش حواسمون باشه هر چی داریم همون اول تموم نکنیم👌 اما یادتون باشه که از شکلات بیشتر براتون بگم کارهایی که کرد این شکلات ها که نگو و نپرس...😎😉
قسمت ششم 📝همین الان که دارم از خاطرات براتون مینویسم(ده و نیم شب) صبح فردا باید برم برا پیگیری برنامه های ساحل امسال دو سه هفته ای میشه برنامه ریزی ها رو با دوستان خوبم در (عج) شروع کردیم و اگه همه چی خوب پیش بره،شب حضرت (س) اولین برنامه مون تو ساحل شروع میشه که امیدوارم خود خانم حضرت معصومه (س) که ان شاء الله اگر فردا رفتم حتما میخوام عنایت کنه تا بتونیم برنامه خوبی و شروع کنیم😊 🔻تو این پنج سال یک ذره به کاری که داریم انجام میدیم شک نداشتیم و نداریم بر و بچه های با اخلاصی که هر سال تابستون بدون هیچ چشم داشتی تو هوای شرجی شمال تقریبا هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۳ تو ساحل مشغول کار فرهنگی هستند👌 چهار پنج روز از حضورمون تو ساحل گذشت کارمون تبلیغ به چهره بود قدم زدن کنار ساحل و ارتباط با مردم قبل اینکه وارد هفته دوم فعالیت ها بشیم با رفقا نشستیم ،یه تحلیل ساده از وضعیت و برخورد مردم داشتیم و اینکه برا هفته دوم چه کنیم؟🤔 تو خاطرات قبلی اگه یادتون باشه از یه نکته مهمی صحبت کردم از اینکه مردم کنار ساحل برا شادی و تفریح اومدن حالا سوال این بود آیا ما هم میتونیم کاری انجام بدیم؟🧐 🔻برنامه ای داشته باشیم؟ چه کنیم؟ جدای از تبلیغ چهره به چهره دیگه چیکار کنیم؟ تقریبا هر چهار پنج نفرمون به این نتیجه رسیدیم که کنار ساحل برا بچه ها و مردم برنامه اجرا کنیم یا به تعبیر دیگه: گفتیم خوبه اما بازم یه شبهه همیشگی اومد تو ذهنمون که نه بودجه ای نه امکاناتی نه هیچی...😕 دست خالی بریم چی اجرا کنیم؟ بازم همگی با هم رو این موضوع هماهنگ بودیم که ما به اندازه توان خودمون برنامه اجرا کنیم توان ما چی بود تو این مرحله؟ یه اکو همراه کوچیک📢 یه میکروفون ساده و تمام🎤 دیگه هیچ وسیله ای نداشتیم جایزه هم میخواستیم که بازم خودمون از جیب پول گذاشتیم وسط و یه چندتا جایزه خریدیم🎁 رفتیم ساحل... ساعت پنج بعد از ظهر... 🔻مثل روزهای قبل شروع کردیم به قدم زدن یه ساعتی رو قدم زدیم و گفتگو یه کم که هوا خنک تر شد گفتیم حالا شروع کنیم برا اجرای برنامه 🔸مدل اجرا هم به این شکل بود که دوتا از دوستان رو گفتیم شما همین جا کنار سیستم صوتی بایستید ما هم میریم دنبال بچه ها و دعوتشون میکنیم بیان تو مسابقه ما شرکت کنند کار سختی بود قبول کنید کار آسونی نیست😊 تو اون جمعیت زیاد که همه مشغول تفریح و شادی و شنا و بازی هستند یهو دوتا طلبه برن به بقیه بگن میاید تو برنامه ما شرکت کنید؟😎 اونم چه برنامه ای آخه؟ نه سیستمی،نه استیجی،نه صندلی،نه امکاناتی هیچیییییی 😕 🔻بعد مثلا بچه ها جذابیت دریا و شنا و بازی و ول کنند بیان کنار طلبه ها مسابقه داشته باشن؟؟؟ واقعا کار سختی بود ولی رفتیم جلو پنج شیش تا بچه ها رو دعوت کردیم که بیاید مسابقه داریم و برنامه پدر مادرها تعجب میکردن😐 شروع کردیم، دست بچه ها رو گرفتیم و تشکیل دادیم 🌸 🔻جواد زارع رو گفتم جواد بخون گفت چی بخونم سید؟ گفتم عمو و شروع کن جواد صدای بلند و خوبی داره(مثل خودم😎) خلاصه جواد شروع کرد: عمو زنجیر باف؟؟؟بلههههه😍 زنجیر منو بافتی؟؟؟بلههههه😍 گفتم جواد صبر کن سیستم و راه بندازم چه سیستمی هم بود صداش تا پنج متر هم نمی رفت فکرشو کنید صدای موج دریا و فضای باز ساحل و این همه جمعیت 😁 🔸ما هم یه اکو ساده که در بهترین حالت استفاده خوبش تو یه اتاق ۱۲ متری برا روضه های خونگی جواب میداد🎤 حالا ما تو دریا داریم استفاده میکنیم تعداد بچه ها از پنج نفر رسید به ده نفر 🔻حلقه رو باز تر کردیم جواد زارع یه عمو زنجیر باف که خوبه تا سه بار خوند و بنده خدا صداش همون اول یه کم گرفت میکروفن و گرفتم و یه سه چهار باری هم من خوندم 🔸تعداد رسید به ۲۰ نفر و حلقه ها و بچه ها در حال باز شدن و بیشتر شدن.....🌀
🔻پارکینگ دو ،در فاصله ده دوازده متری با آب های دریای مشغول اولین برنامه دریایی مون بودیم کمتر کسی فکرشو میکرد که کنار دریا چشمش به چندتا بیفته که دارن برنامه اجرا میکنند 🔻اینکه برنامه مون جذاب بوده یا نه اینکه برنامه مون بود یا نه اینکه آدمهای حرفه ای بودیم برا اجرا یا نه اینا هیچ کدوم و مهم نبوده همین که مردم برا بار اول تو اون شلوغی ساحل،چندتا حاج آقا با عبا و قبا و ببینند،خودش یه جذابیت بوده❗️ 💢تقریبا تعداد بچه ها به ۳۰نفر رسیده بود تا تونستیم داد و بی داد کردیم که عاقا بیاید داریم هر چی بلد بودیم گفتیم هر چی می دونستیم خوندیم سین برنامه ای هم نداشتیم که حالا چه کنیم همه چی بداهه بود..❗️ 🔺چاره ای هم نداشتیم که از بداهه پردازی استفاده کنیم چون همچنان که در خاطرات قبل گفتم طلاب یا گروه خاصی از طلبه ها تا قبل از این سابقه‌ اجرای برنامه و حضور در را نداشتند که ما از تجربیات اونا استفاده کنیم که چه کنیم 🔹بچه ها به صورت حلقه دور هم ایستاده بودند و منتظر ادامه برنامه .. تعداد جمعیت طبیعتا بیشتر از ۳۰ نفرِ بچه ها شده بودند چرا؟ 🌹چون همراه هر بچه ای پدر و مادرشون هم اومده بودند و یه جورایی نزدیک به ۱۰۰ نفر ایستاده بودند.. اومد گفت چه کنیم؟ گفتم بذاریم میکروفون و گرفتم و برنامه رو شروع کردم جواد و حامد برا اینکه فضا یه کم جالب تر و طبیعی تر بشه رفتن بین جمعیت ،کنار بچه ها نشستند صحنه جالبی بود😊 🔸منم شروع کردم ... گفتم اول دخترها یا پسرها پسرها دست بالاااا 🤵 اگه پسرها جمعیت تون بیشتر جیغ و دست ...هوراااااا 😍 اگه دخترها جمعیتتون بیشتر دست و جیغ و هورااااا 👩‍⚕ خلاصه خواستم یک جوی ایجاد کنم بعد گفتم از اونجا که فرمودن میخرید اول به دخترها بدید،ما هم اول از دخترها شروع میکنیم☺️ تا اومدیم مسابقه رو شروع کنیم دیدم ای دل غافل الو یک دو سه....صدا میاد؟؟؟ نه نه...صدا نمیاد...😐 بعلههه...شارژ اکوی همراه ما تموم شده بود😕 همون قدر صدایی هم که ازش در میومد قطع شد...😄 هیچی دیگه..بدون صدا شروع کردم به اجرای برنامه... 🔻یه مسابقه برا دختر ها گذاشتم 🔻یه مسابقه هم برا پسرها نیم ساعتی طول کشید و برنامه روز اول و تموم کردیم انگار ده ساعت طول کشیده بود😬 جو سنگین و سخت نگاه های مردم که نمی دونستیم الان از حضور و اجرای ما اند یا تعجب میکنند یا چی... گوشی های موبایلی که از گوشه و کنار بالا اومده بود و شاید بالای صدها عکس از ما گرفته شد و نمی دونستیم این عکسها با چه هدف و نیتی گرفته شده؟؟؟📸 قراره کجا پخش بشه؟ 🔻و ده ها سوال و ابهامی که از اولین روز اجرامون تو ذهنم بود که روزهای بعد و هفته های بعد به بیشتر اونا جواب داده شد.... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
قسمت هشتم 🔻کار کنار خیلی سخته، سخت تر از اونی که فکرشو کنید. همیشه یه مثال برا دوستام زدم،گفتم یه خوب بازیگریه که کار تئاترش تعطیل نشه 🔻بازیگرهای خوب کسایی هستند که زیاد تئاتر کار می کنند چرا؟ ویژگی تئاتر چیه مگه؟ یه خاصیتش اینه که حق نداری برداشت های متعدد تو تئاتر نیست.زنده زنده است.برا همین کار سختیه و کسی تو تئاتر موفق باشه قطعا بازیگر خوبیه 🔻ولذا منم به دوستام گفتم اگه کسی بتونه تو موفق باشه و با مردم ارتباط بگیره و خوب بتونه حرف بزنه قطعا سخنران خوبی میشه،قطعا استاد خوبی میشه و هر چیز دیگه 🔻شک نکنید ای که تو ساحل بتونه یه جمعیتی دور خودش جمع کنه و مردم به حرفاش گوش بدن این طلبه تو تمام کارهای تبلیغی دیگه هم موفق خواهد بود .👌 🔻این و پس از پنج سال تجربه حضور تو ساحل دارم میگم که نزدیک به ۵۰۰ روز تو ساحل قدم زدم و برنامه اجرا کردم 🔸تو هفته سوم اجرای برنامه یه روز یه دستگاهی همراه خودمون بردیم که اجرای برنامه پرده خوانی بود .یه بنر ۵۰ متری روش نصب بود و میچرخید و هر صفحه یه قصه کوتاه داشت . 🔻بنر اون روز درباره بود .پس از مسابقه و برنامه و جمع شدن جمعیت نوبت به برنامه پرده خوانی رسید . یه جمعیت خوب جمع شده بود و منم شروع کردم به اجرای برنامه شبیه این برنامه های قدیمیه شهر شهر فرنگه و...😊 🔻چندتا از صفحه های بنر و خوندم و توضیح دادم که بله راه راست اینه راه شیطون اینه راه بهشت اینه راه جهنم اینه و... رسیدم به یه صفحه ای که داشت آدمهای جهنمی و نام میبرد با صدای بلند گفتم جهنمی جهنمی جهنمی و نفر بعدی که جهنمی بوداسم یکی از خواننده های اون ور آبی بود 🔸تا این و گفتم یه پسر جوون وسط جمعیت گفت حاج آقا از کجا میگی ایشون(خواننده مورد نظر)جهنمیه؟ یه خانمه هم بلافاصله بعدش گفت حاج آقا مگه خودت بهشتی هستی که میگی فلانی اهل جهنمه؟؟😐 🔸به نظر شما تو اون جمعیتی که ۸۰ در صدش موسیقی اون خواننده رو گوش میدادن من چه جواب و استدلالی باید میاوردم؟ اصلا آیا ارائه همچین مطلب و موضوعی تو اون فضا درست بوده؟ 🔻قطعا جواب منفیه من نباید کنار که برا بار اول تو این ۴۰ سال و ای چه بسا در طول تاریخ یه گروه طلبگی برا تبلیغ اومده بودن با کلی فکر و خیال مردم درباره حضور ما مطلبی رو می گفتم که حداقل تو ساحل خوششون نمیومد 🔸من دقت نکرده بودم که غالب کسایی که اینجا هستند شبها کنار ساحل آهنگهایی رو گوش میدن که من گفتم خواننده اون آهنگ جهنمیه ولذا با گفتن یه جمله و گفتگوی با اون جوون و خانمه کل برنامه نسبتا خراب شد و بیشتر جمعیت پراکنده شدند😐 شناسی یعنی همین ! شناسی یعنی همین ! اینکه بدونم مخاطب من کنار ساحل با مخاطب من تو مسجد و هیئت فرق داره خلاصه درسته که اون روز برنامه مون خیلی خوب اجرا نشد و یه جورایی بهم خورد 🔸اما با ارزشی نصیبمون شد که بیشتر مردم کنار ساحل و بشناسیم و اینکه با چه ادبیات و گفتمانی بتونیم تبلیغ دین داشته باشیم😊🙏
🔺روز اولی که وارد ساحل شدیم خیلی گمان نمی کردیم کارهامون رسانه ای بشه هم این ور آب هم اون ور آب از باب نباشه،خدائیش صرفا جهت انجام وظیفه و کار طلبگی خودمون رفتیم دنبال این نبودیم که حالا چهار تا عکس بگیریم و تو شبکه های اجتماعی پخش کنیم نشون به این نشون که غیر از یکی دو تا از رفقا بقیه بچه ها اصلا نه صفحه اجتماعی داشتند،نه اینستا گرامی نه کار رسانه ای به اون معنا فقط یه کانال تلگرامی داشتیم که ۱۲۰تا ممبر داشت .همین 🔻دو سه هفته ای از حضورمون گذشت که اولین تصاویر از حضور طلبه ها تو ساحل در صفحه اینستا گرامی منتشر شد تعداد فالورهای آقای زائری بالا بود و برا همین کار ما یه کم دیده شد به فاصله دو روز از خبر گذاری فارس تماس گرفتند که میخوایم از حضورتون تو گزارش تهیه کنیم روز بعدش از شبکه تماس گرفته شد که میخوایم یه گزارش ۵ دقیقه ای آماده کنیم و هفته بعدش از برنامه تلویزیونی که گفتند میخوایم یه برنامه رو اختصاص بدیم به حضور شما در عرض یکی دو هفته عکسها و تصاویر فعالیت دوستان گروه در بیشتر سایت ها و خبر گزاری های بارگزاری شد . و تیتر عکس سایت های و کانالهای تلگرامی هم این بود: 🔹حضور متفاوت ها در سواحل روزنامه تیتر اول روزنامه اش زده بود : به همراه عکسی جالب که جواد زارع داشت با گوشی مسافر ها ازشون عکس میگرفت 🔹چند روز بعدش در رادیو به مدت ده دقیقه تشریح فعالیت های گروه و داشتم و خلاصه یه چند روزی از فضای حقیقی به فضای مجازی و صدا وسیما مشغول شده بودیم همه اینها هم به خاطر این بود که حرکت تبلیغی ما حرکت نو و تازه ای بود برا همین برا رسانه ها جذابیت خاص خودشو داشت 🔺تا جایی که یادمه عکاس دو تا از خبرگزاری های معروف سر اینکه کدوم سایت خبر ما رو زودتر بارگزاری کنه رقابت می کردند به هر حال رسانه دنبال سوژه و تبلیغ خودشه 🔸یه چیز خیلی جالب تو این خاطره اینه که برا یکی از خبرگزاری ها بعد چند ماه زنگ زدیم که عاقا میشه اون عکسهایی که از ما گرفتی چند تا عکس برا ما بفرستی ؟ نزدیک به ۱۰۰ تا عکس شایدم بیشتر از ما گرفته بود دیدم یه هفت هشت تا فرستاد گفتیم بقیه رو چی؟ یه کم بیشتر بده نیاز داریم ؟ میدونید چی جواب داد: گفت بابت هر فلان قدر پول میگیرم عکس ها رو میدم😐 ای دل غافل میبینی تو رو خدا اخه عکس و خبرت ما بودیم بعد از ما پول میخوای برا عکس خودمون؟؟😁😂 اصلا ما بهت اجازه نمیدادیم میتونستی عکس بگیری از ما؟؟؟ عجبااا 🔸بعد گفتند بله این قانون رسانه هست و از این حرفااا دیدیم قانون ما ها با قانون اونا خیلیییی فرق داره 🔹درسته ما سال اول از جیب خودمون هزینه کردیم و کسی هم به ما بودجه نداد و کل اون سال و خودمون هزینه کردیم و اما بقیه برا کار خودشون پول میخوان اما طلبه اگه برا کار خودش پول و هزینه ای بخواد چی؟؟؟ هیچی... این قصه سر دراز دارد که در جای دیگه باید بهش پرداخته بشه🙃 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
سال اول حضورمون در مجموع نزدیک به ۲۰ روز بوده پس از اینکه ها به حضورمون تو ساحل واکنش نشون داده بودند،نوبت به تحلیل حضور ها تو ساحل رسید کامنت های متعدد و متفاوت نسبت به این حرکت تبلیغی که بعضی ها مخالف این حرکت بودند و دلیلشون این بود که : شان طلبه ها نیست که با عبا و قبا و عمامه برن کنار ساحل یعنی چی که طلبه با طلبگی کنار ساحل میره بعد تازه میره برنامه هم اجرا میکنه؟ طلبه رو چه به این کارها ما که مشی و روش تبلیغی شون اینطوری نبوده 🔻تو این بخش هم عده ای از طلبه ها معترض بودند هم غیر طلبه 🔻عده ای دیگر موافق بودند و این مدلی نظر میدادند که به به چه ،طلبه ها و ساحل؟؟؟باریکلا چه حرکت قشنگی ،آفرین اتفاقا باید زودتر از این ها میومدید تو این فضا و تحلیلشون هم این بود که : و تبلیغ یعنی همین طلبه که صرفا بره تو مسجد بشینه و منتظر بمونه مردم بیان سراغش که به این نمیگن تبلیغ 🔹 یعنی ما بریم سمت مردم ما دین رو به مردم برسونیم و معرفی کنیم نه اینکه مردم بیان سمت ما ساحل و پارک و تفرجگاه هم نداره هر کجا که هستند باید سمتشون رفت و تبلیغ دین انجام داد 🔺دسته سومی هم بودند که مخالف اصل حضور نبودند بلکه می گفتند خوبه این کار اما اینکه برگزار کنید و بشید شبیه مجری ها ،این درست نیست و شان طلبه ها نیست حتی یادمه میگفتند مگه شدید که میرید این کارها رو میکنید تو ساحل😄😐 🔻و اما دسته چهارمی که نسبت به این حضور عکس العمل نشون دادند: که اینم تو نوع خودش جالب بوده تحلیل اونا این بود که: حکومت در حال نابودیه 😐 امیدی به این حکومت و نظام نیست برا همین یه عده طلبه ها رو مامور کردند فرستادند این جور جاها که بگن بله مردم شاد باشید تا شاید نگاه مردم به و طلبه ها و نظام عوض بشه 🔺ولذا حضور این طلبه ها نمایشیه همش الکیه اینا رو فرستاده که این بخش از تحلیل بیشتر مربوط به اون ور آب بوده و اگر چه این وری ها هم بعضا میگفتند 🔺حتی یادمه چند باری تو خود ساحل هم بعضی ها به ما میگفتند شما رو فرستادند تا مثلا بگید ما طرفدار خوشی و شادی مردم هستیم؟؟نه عاقا شما دیگه رنگ نداره و از این حرفا همه این تحلیل ها رو بذارید کنار و یک طرف تماس گرفتن از نهاد های خاص که اسمشو نیار هم از طرف دیگر😉 که عاقا شما کی هستید از کجا هستید زیر نظر کدوم نهاد اید؟ و یه سری سوالات دیگه که خیلی خوب هم پرسیده شد و هم خوب جواب داده شد😊 🔺طبیعی هم بود که تماس بگیرند چون به هر حال یهو تو یکی دو هفته تو تمام سایت ها و کانالهای خبری معروف عکسها و تصاویر فعالیت های ما در حال دست به دست شدن بود تا جایی که حتی شبکه های ضد انقلاب هم واکنش نشون داده بودند ولذا اصل بر این بود که پیگیر بشن تا بدونن این چندتا با چه هدف و انگیزه ای ،این فعالیت ها رو شروع کردند.... اما این وسط من چه کردم؟؟؟؟ ادامه دارد.... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
.... قسمت: دوازدهم...... و اما جریان مسابقه 🍎 🔻یکی از نکاتی مهمی که در بهش اشاره کردم بحث ذائقه شناسی بوده اینکه ما باید متوجه میشدیم مردم کنار ساحل برا چه هدفی اومدن؟ اومدن سخنرانی گوش بدن؟ کلاس سبک زندگی برن یا هر چیز دیگه؟ و پاسخ هم دادیم که مردم برا تفریح و اومدن و ما هم اگر بناست برنامه تبلیغی داشته باشیم ،باید متناسب با همین نیاز مهم باشه یعنی : تفریح و که بخشی از این تفریح و نشاط را اختصاص داده بودیم به مسابقه و جنگ شادی حالا چه مسابقه ای؟ اینم خودش مهمه هر مسابقه ای رو که نمیشه کنار ساحل اجرا کرد 🔻مسابقات باید هیجانی باشه جذاب باشه چون کنار ساحل تنها چیز جذاب پس اگه بناست ما برنامه ای داشته باشیم باید جذاب و هیجانی باشه ولذا مسابقه سیب خوری و هندونه خوری و دیگر مسابقات متناسب با ساحل بوده این یه نکته 🔸بعد از پخش این کلیپ در فضای مجازی عده ای از دوستان شروع کردن به نقد کردن که عاقا یعنی چی چند تا طلبه تو ساحل بین زنها و مردها برگزار می کنند چندتا یاداشت در کانالها و روزنامه های متعدد و نقد به این کلیپ و اصل حضور ها در 🔻از گوشه و کنار با من تماس و پیام که عاقا به این نقد ها جواب بده منم پاسخ میدادم که زمانی به نقدها جواب میدم دوستان منتقد قدم رنجه کنند بیان اونجا با هم صحبت می کنیم 🔻اینکه حالا از دور هر عزیزی یه چیزی بگه و ما هم کارمون باشه پاسخ به نقد و شبهات دیگران دیگه کی وقت کنیم ایده پردازی کنیم و به کارهامون بپردازیم ولذا هر کسی نقد و شبهه داره ساحل در خدمتیم 🔻چون معتقدم تا نیان فضا رو نبینند قطعا نمیتونن نظر بدن که اینجا چه خبره و چه میکنند و چه باید کرد الغرض اینکه به اون دوست خبرنگار گفتم به جای اینکه از اصل و اساس مسابقه سیب خوری از من بپرسی از اهداف بلند ما برا سواحل دنیا بپرس که داریم روش فکر میکنیم از مدل سواحل ایران بپرس که داریم روش فکر میکنیم 🔸از مدل تبلیغی جدید بپرس که چه ظرفیت بزرگی داره ساحل برا کارهای فرهنگی و تبلیغی... و این بود که ما جواب ندادیم و حرفهای خودمون و زدیم 😊 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌹🕊 🔸آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسید جوان شغل شما چيست؟ گفت: هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به ملحق بشوی و لباس سبز💚 مقدس سپاه را بپوشی. ️ 🔹آیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست❓گفت: فرهاد. آیت الله بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان (عج) ‌به شهادت🌷 خواهيد رسيد. شما يكی از امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید💫 🔸شهید عبدالمهدی کاظمی؛ که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394📆 در سوریه به شهادت رسید🕊 ‎‎‌‌‎‎🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi