🥀🌹 بین خواب و بیداری ، مهدی رو دیدم که از شونههاش بال درآوردهبود.بالبال میزد و صورتم خنک شدهبود.مهلت نداد زبون باز کنم.یه دفعه جیغ کشیدم.مثل خوابزدهها دوروبرم رو نگاه کردم.خواهرم اومد دستم رو گرفت و گفت: چیشده؟؟؟گفتم: مهدی شهید شده.پشت دستش رو زدوگفت: چه حرفیه میزنی؟؟دور از جونش!!!!!!
🥀🌹سروکلهی بقیه هم پیدا شد.مادرم،خاله،داداش.دم گرفتم: (مهدی شهید شده).چند روز بعد فریده، خواهر مهدی اومد دنبالم که مهدی مجروح شده بیا بریم بیمارستان.ولی توی ماشین بهم گفت: #مهدیشهیدشده
از شدت بیتابی بیهوش شدم.وقتی چشمم رو بازکردم.دیدم تو خونهی دایی ،مهدی هستم.پشت دستم میسوخت.دیدم بهم سرم وصل کردن.
تازه ۲۱ سالم شدهبود.
@Revayate_ravi
🥀🌹 بین خواب و بیداری ، مهدی رو دیدم که از شونههاش بال درآوردهبود.بالبال میزد و صورتم خنک شدهبود.مهلت نداد زبون باز کنم.یه دفعه جیغ کشیدم.مثل خوابزدهها دوروبرم رو نگاه کردم.خواهرم اومد دستم رو گرفت و گفت: چیشده؟؟؟گفتم: مهدی شهید شده.پشت دستش رو زدوگفت: چه حرفیه میزنی؟؟دور از جونش!!!!!!
🥀🌹سروکلهی بقیه هم پیدا شد.مادرم،خاله،داداش.دم گرفتم: (مهدی شهید شده).چند روز بعد فریده، خواهر مهدی اومد دنبالم که مهدی مجروح شده بیا بریم بیمارستان.ولی توی ماشین بهم گفت: #مهدیشهیدشده
از شدت بیتابی بیهوش شدم.وقتی چشمم رو بازکردم.دیدم تو خونهی دایی ،مهدی هستم.پشت دستم میسوخت.دیدم بهم سرم وصل کردن.
تازه ۲۱ سالم شدهبود.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi