eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
📚و چه زیبا گفت آن پیر فرزانه: (خدا می‌داند که راه و رسم کور شدنی‌ نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به شهیدان اقتدا خواهند کرد.) 📚 کتاب ، خاطرات است که به قلم توانای خانم مولایی تدوین شده 📚امید اینکه با مطالعه این کتاب ناگفته‌های حیات این عزیز برای مخاطب به نمایش در آید. @Revayate_ravi
🌹 شهدا را یاد کنید با یک صلوات 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤میدانم رفیق شرح را زیاد شنیده ای، غافل از شرح امامانش ... اینک برایت از اویی خواهم گفت که لقبش"علویٌ بین علویَین" است، چرا که نسبش هم به میرسد و هم . اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، ان هم در روزگاری که باید تعویض میشد اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت قرآن و واقعی ... 🖤در این روز ها لعنت و نفرین وآه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی را پدید اورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی ایشان هم در زمان فرزندشان به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود 🖤میدانی این روزگار یک کم دارد یک شکافنده ی حقایق قرانی و دانش های اسلامی؛ اصلا باقر علم الاولین یعنی این✅ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد به ایشان داده بود به ما نیز قرض می دادند تا شویم چراکه در این صندوق خبری از مال و دنیوی نیست بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله است. 🖤 ها تنها یک روز غم انگیز در تقویم نیستند تلنگـ💥ـری هستند برای ما، تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی. ✍پ.ن: گذری برکتاب انسان 250ساله ✍پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229 (ع)🏴 @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 💠وقتی واحد گزینش،افرادی روبدلیل گذشته انها رد میکرد ناراحت میشد. گفت:قبل سال57کدامیک از ما مسلمان بودیم؟ نفس امام باعث شد...... 👆 🌷 @Revayate_ravi
♦️متولد ۶۳/۱/۱ اهل گرگان ♦️از ۱۹ سالگی وارد سپاه شد. ♦️به عنوان کارمند رسمی در قسمت مهندسی تخریب شروع به کار کرد. ♦️بارها به عنوان ماموریت به مناطق مرزی برای مبارزه با گروههای پژاک و اشرار و ماموریت‌های برون مرزی سوریه / لبنان / افغانستان و پاکستان رفت. ♦️پیوند آسمانی با ایزدی در آذر ۸۸ انجام می‌شود. ♦️در واقع با برادر با هم دوست صمیمی بودند و هر دو از بچه‌های هیات فاطمیون! ♦️برای خرید عقد رفته بودند و می‌خواستند حلقه انتخاب کنن ، مادر آرام بهش گفت: مامان جان مراقب جیب شوهرت باش! اگه الان کم بخری اشکال نداره! بعدا تو زندگی بهترینش رو برات می‌خره الان با جیب شوهرت راه بیا. @Revayate_ravi
♦️موقع خوندن خطبه عقد اونجایی که داماد باید بگه ، فکر کرد که دامادها هم باید صبر کنن بعد از سه بار خطبه خوندن بله بگن😊 برای همین چیزی نگفت در حالیکه همه منتظر جواب بودن. ♦️داداش هم به شوخی گفت: داماد رفته هیات ، نیست که جواب بده همه خندیدن😂 ♦️بهد از عقد رفتن تپه نورالشهدا در جوار هشت و اونجا بود که به گفت: بزرگ‌ترین آرزوش !! ♦️ همسرش رو صدا نمی‌زند یا خانوم یا خانومی ولی یه بار خونه‌ی پدرش رو صدا کرد. پدرش بهش گفت: توی جمع همسرت رو صدا کن. @Revayate_ravi
♦️اولین ماه رمضون بعد عروسی‌شون بود ، افطاری مهمون داشتن. لیست نوشت و داد به تا خرید کنه. اون هم رفت همه رو خریدها رو انجام داد. ♦️باز چند تا چیز رو از قلم انداخت ، دوباره نوشت و هم رفت دوباره خرید. ♦️این کار شاید هفت بار تکرار شد. خودش شرمنده شد که با دهن روزه مدام این پله‌ها رو بالا و پایین می‌کنه میره خرید می‌کنه ، ازش عذر خواهی کرد. ♦️اما در جوابش گفت: خانومی اصلا اشکالی نداره اگه بازم چیزی یادت رفته بگو دوباره برم بگیرم. شاید هر مرد دیگه‌ای بود می‌گفت :خسته شدم!همه رو یک‌دفعه بنویس دیگه!!!😒 ♦️هر وقت که ماموریت می‌رفت ، لباس‌هاش رو جمع می‌کردو نمی‌شست ، می‌گفت: بذار باشه وقتی نیست ، بو کنم. ♦️وقتایی هم که سوریه می‌رفت ، یه تی‌شرت داشت که بوی و ادکلن مخصوصش رو میداد شب‌ها تی‌شرت رو می‌گذاشت روی بالشتش که احساس کنه کنارشه بو می‌کردو می‌خوابید. چند روز مونده بود بیاد لباس‌هاش رو می شست. @Revayate_ravi
ادامه دارد......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا