eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔶به روستا برگشتم. هم‌عروسم(جاری) ریحانه ، وقت زایمانش بود، گفتم: ماشین پیدا کنین باید ببریمش شهر مینی‌بوس🚌 همسایه رو آوردن، هم‌زمان بمباران 💥هوایی هم شروع شد. 🔸🔶به ریحان گفتم: بدو!!!!!! هواپیماهای🛫 عراقی بالای سر‌ماست غیرت داشته باش!!!! از درد داد میزد وسط مینی‌بوس🚌 درازش دادم ، دردش زیاد شد ، فهمیدم وقت زایمانشه!!!! 🔸🔶همه رو از ماشین پیاده کردم فقط زن‌همسایه برای کمک موند!!! کمی آب به صورتش زدم ، هواپیماها از بالا رد میشدن ، انگار طبل تو دل من می‌کوبیدن. 🔸🔶بچه رو به هر سختی‌که بود به دنیا آوردیم ، همه‌جا تاریک بود😰 چشم چشم رو نمیدید ، با یه کارد میوه‌خوری ناف بچه رو بریدم🙃 بچه پسر بود اون جیغ می‌کشید و هواپیماها از بالا بمباران💥 می‌کردن. 🔸🔶توی روستا امن نبود ، هواپیما دوباره بر‌می‌گشت ، مجبور شدیم بریم کوه بیچاره ، تازه زایمان کرده‌بود مجبورش کردیم از کوه🏔 بالا بره...... @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ وَتَعْلَمُ‌مَافِی‌نَفْسِی‌وَتَخْبُرُ حَاجَتِی‌وَتَعْرِفُ‌ضَمِیرِۍ ] «آنچہ‌رادردِلِ‌من‌می‏گذردمی‏دانۍ، ازنیازمن‌آگاهۍ،ضمیرودرونم را می‏شناسے...» @Revayate_ravi
•『🌱』• . فےالواقع بہ‌یہ‌ماه‌رمضون‌نیازداریم کہ‌احوالات‌سیاه‌سفیداینروزارو بشوره‌ببره.. @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 از حساب های khamenei.ir و شبکه یک سیما 🎥 «لشکر زینبی» گوشه‌ای از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌ی معزز در ۵ سال گذشته @Revayate_ravi
🌷 🍃مهدی توی وصیتنامه اش نوشته بود : رسیـدن به سن سی سال برایـم ننگ است. آخرین بار که از سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدی کنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم : چیـه مادر چرا می خنـدی؟؟؟ 🍃گفت : مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا(علیه السلام) گرفتم... بهش گفتم : اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم. مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت : مادر خداهست... @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤 توییت استاد ‏اگر از گناه "مطهری"، "رجایی" هست که "بهشتی" شوی؛ و آنگاه که "با هنر" شهادت آشنا گشتی ، "مفتح" ابواب بهشت خواهی شد؛ با "همت" تقوا پیشه کن، "صیاد" دلها می گردی و آخرت را مبنای عملت قرار ده تا خداوند متعال مُلک "سلیمانی " عطایت کند.✅ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌  ‌‌‎‌‌‌‎‌‌@Revayate_ravi
🍃 بیچاره ریحانه 😔که تازه زایمان کرده بود رو مجبور کردیم از کوه ⛰بالا بره فقط چایی براش دَم کردم ، نای حرف زدن نداشت☹️ حالا مجبور بود با بچه‌ی کوچیکش روی سنگ‌ها بخوابه!!! 🍃 یه بار تو بمباران💥 هوایی توی روستا صحنه‌ای رو دیدم که هیچوقت فراموش نمی‌کنم😰 اون‌موقع بچه‌ی دومم رو باردار بودم دختر بچه‌ای رو دیدم که جلوتر از من بدون سَر می‌دوید!!!!!! ترکش بمب💥 به گردنش خورده بود و سَرش پریده بود. 🍃 خون از محل سَرش فواره میزد مادرش در حالیکه جیغ میزد اون رو بدون سَر تو بغل گرفت و همونجاجان داد صحنه‌ای رو که دیدم باور نمی‌کردم؟؟!!!😨 مگه آدم بدون سَر میشه؟؟؟!!!😱 🍃 دخترم هم در همان خانه‌ی کوه سنگی در اسلام‌آباد به دنیا آمد. 🍃 تو روستا خواهرم که می‌خواست برای پدرم تو صحرا غذا ببره روی نشست و منفجر شد همراهش تا بیمارستان رفتم. دکتر گفت: گوشت تنش کنده شده و آنقدر ترکش ریزودُرُشت در بدنش هست که بدنش به سیاهی میزد. 🍃 ۲ ساعت فقط بخیه زدن دکتر طول کشید. آنقدر از درد🤕 ، دست منو گاز گرفت که جای دندوناش سیاه شده بود. اون رو به بیمارستانی تو اسلام‌آباد بردیم تا عملش کنن بعد از عمل دکتر یه شیشه پُر از ترکش به ما داد.😬 @Revayate_ravi
🍃 رزمنده‌ها تو روستا کنار رودخونه🌊 یه پناهگاه برای ما دُرُست کردن تا اگه بمباران💥 شیمایی زدن خودمون رو سریع تو آب رودخونه بندازیم و شستشو بدیم. 🍃هواپیماها طوری بمباران💥 می‌کردن که یک نفر هم زنده نمونه ولی پناهگاه باعث میشد ما زنده بمونیم. 🍃 تو روستای ما یه بود که موقع بمباران💥 روی سنگ ، پشت در خونش می‌نشست و توی پناهگاه نمیومد و به ما می‌خندید😂 بهش می‌گفتیم تو چرا نمیای؟؟؟!!!😳 می‌گفت: این خلبان عراقی رفیق پسرمه گفته: ما با تو کاری نداریم با اونهایی که پناهگاه میرن کار داریم😅 طوری بمباران💥 رو مسخره می‌کرد که ما دلمون قرص میشد.😎 @Revayate_ravi