🔴 نظر رهبر معظم انقلاب در مورد مذاکرات وین / مذاکره نباید فرسایشی شود
🔻رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه باید مراقبت شود که مذاکره فرسایشی نشود، گفتند:
نباید جوری باشد که طرف مقابل این مذاکره را کش دهد.
🔻البته آمریکاییها مذاکره می کنند که یک حرف باطلی را تحمیل کنند.
🔻اروپایی ها در بخشی از این جلسات اقرار می کنند که حق با ایران است اما در مقام تصمیم گیری تابع آمریکا هستند.
🔻آمریکا زورگو و تحمیل کننده است، بنابراین پیشنهاد های آنها متکبرانه بوده که حتی ارزش نگاه کردن ندارد.
@Revayate_ravi
•°•°•°
قشنگےِ سجــ🧎🏻ــده اینہ کھ ؛
تو گوشزمین پچ پچ میڪنی ؛<🌍>
ولے توآسمونصداتومیشنون . . :)♥️
@Revayate_ravi
سحر دوم ماه است مدد یازهرا
تو بده رزق #شهادت به همه نوکر ها
@Revayate_ravi
زندگی کردیم اگرچه با ابوحمزه ولی؛
روضهخواندن از مناجات سحـر بالاتر است...
#صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحســـین
@Revayate_ravi
💢آیت الله خامنه ای:
اگر بخواهیم در یک جمله ماه رمضان را تعریف کنیم :
باید عرض کنیم ماه فرصت ها ✅
فرصت های فراوانی
در این ماه برابر من و شماست😍
۶۸/۶/۲۳
#نائب_برحق_مولا
@Revayate_ravi
موقع افطار حتما به این فرمایش آیت الله کشمیری عمل کنید
🔮 عکس رو باز کنید
برا خدا ناز کنیم 😊😉
@Revayate_ravi
#دانشمندشهیدمجیدشهریاری
#قسمتهفتم
📚 #مجید تو هیچ عروسی آمیخته به گناه شرکت نمیکرد ، حتی اگر فرزند برادر و خواهر خودش بودن.
📚 #مجید سال ۷۷ مدرک دکترای خودش رو تو رشتهی فناوری هستهای گرفت.😎
📚 شبها که از سَرکار برمیگشت با اینکه جونی براش نمونده بود وقتی شبها میومد میز ناهارخوری رو کنار میگذاشت و با محسن کُشتی میگرفت
یا
میز ناهارخوری رو به میز تنیس تغییر میداد.
📚 #محسن دومراهنمایی بود که قرار شد راز زندگیشو بهش بگیم.
بهش گفتم: من همسر دوم پدرت هستم
محسنگفت: میخواین بگین من پسر شما نیستم؟؟؟!!!
محسن من رو بغل کرد و گفت: عیبش چیه مامان؟؟؟؟
من که مامانم رو ندیدم....از وقتی چشم باز کردم شما رو دیدم ، پس شما مامان😍 واقعی من هستید
#مجید محسن رو به شیراز پیش پدربزرگ و مادربزرگ واقعیش برد.
📚 #مجید بچهها رو مثل خودش بار آورده بود.هیچ توقعی نداشتن؟؟؟
برای خرید لباس باید التماسشون میکردی؟؟؟
اگه یه جفت کفش و لباس داشتن ، اجازه نمیدادن باز براشون بخرم!!!!
@Revayate_ravi
📚 #مجید خرداد ۸۹ استاد تمام شد.
بعد از شهادت #دکترعلیمحمدی زنگ خطر جدی برای ما به صدا در اومد.😨
📚 با هر اصراری که بود رفتیم شهرک #شهیدمحلاتی
اونجا دوربین داشت و امنیتش بهتر بود.
یه رانندهی مسلح و یه ماشین در اختیارش قرار دادن.
📚 دوشنبه ، ۸ آذر با همدیگه با ماشین داشتیم میرفتیم دانشگاه
تو اتوبان ارتش یه موتوری🏍 بهمون نزدیک میشه ، یه چیزی مثل آنتن تلفنهای بیسیم رو به ماشین وصل کرد.
📚 راننده ترمز زد و گفت: دکتر برید بیرون......
به سرعت بیرون پریدم
#مجید داشت کمربند ایمنیش رو باز میکرد ، دستم رو بردم سمت در که بیرون بیارمش که.....
@Revayate_ravi