#دانشمند.شهیدمجیدشهریاری
#قسمتآخر
📚 دستم رو بردم سمت در که #مجید رو بیرون بیارم ، بمب💥 جلوی چشمام منفجر شد.
به عقب پرتاب شدم.پام شکسته و آرنجم زخمیشد.🤕
📚 راننده اومد بالای سرم ، گفتم: برو کمک #مجید........
#مجیدعزیزم مُزد ارادتش رو به اهل بیت گرفت.😔
📚 من رو به بیمارستان چمران بردن ، یه ترکش نزدیکی قلبم رسیدهبود و پای چپم از ده تا نقطه شکستهبود.
📚 آقای دکتر صالحی(رئیسفعلیسازمانانرژیاتمی) از منپرسید: #دکتر رو کجا دفن کنیم؟؟؟؟!!!!
یکی از دوستان داخل دانشگاه رو پیشنهاد داد ولی گفتم: مادر#مجید اگه بخواد با پسرش خلوت کنه جای خوبی نیست!!!
گفتم: #امامزادهصالح دفنش کنید.
📚 روز تدفین #مجید من تو بیمارستان بودم.
دخترم #متین که دوم دبیرستان بود مجلس زنونه رو و پسرم #محسن که ترم اول دانشگاه بود مجلس مردونه رو اداره میکرد.
📚 بچهها چقدر شبیه پدرشون شدهبودن🙂
تو مجلسی که غیبت میکردن ، اون مجلس رو ترک میکردن
📚 #محسن یه ترم المپیاد درس داد ، دستمزدش رو که گرفت ، اول خمسش رو داد ، من دیگه چی میخواستم!!!!!
@Revayate_ravi
📚 دکتر صالحی تو دیدار #حضرتآقا گفتن: من استادِ آقای #شهریاری بودم
اگه نمرهی #شهریاری بین استادان هستهای کشور ۱۰۰ باشد ، نفر بعدی از نظر علمی ۵۰ است.
و
#شهریاری برای انجام محاسبات پروژهی غنیسازی اورانیوم حتی یک ریال هم نگرفت.
❤️روحش شاد و یادش گرامی باد
❤️شهدا را یاد کنید حتی با یک صلوات
@Revayate_ravi
🌹 یاد #شهیدفخریزاده هم بخیر که آسمانی شد ولی انتقامش رو گذاشتن به وقتش
#بهوقتشیعنی :: نذارید به مذاکرات ما لطمهای بخوره
#بهوقتشیعنی : انتقامی در کار نیست
#بهوقتشیعنی : سیاست ما لیبرالها همینه
#بهوقتشیعنی : هر کاری میکنیم تا کدخدا ازمون راضی باشه
#بهوقتشیعنی ........
ولی ما تو انتخابات ۱۴۰۰ انتقام فخریزاده رو میگیریم✌️
#شادیروحهمهیشهدایهستهایصلوات
@Revayate_ravi
#آیه_گرافی•
💛🔅| لا تَخَف و لا تَحزَن انّا مُنَجّوك
تا تو هستی مرا چه باک از تلاطمات ؟!🙂
[🕊سورهعنکبوت-آیهی۳۳]
@Revayate_ravi
ارباب جان💔
روزه و روضه عجب وجه تشابه دارند...
روزه داران همه، یاد لب عطشان تو اند
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#ڪربلالازممدلمتنگاست
@Revayate_ravi
🌟 #ماه_رمضـان_در_جبهه_ها
🔻 بعد از ۴۸ ساعت درگیری با دشمن
نیمہ شب به اردوگاه رسیدیم ...
🔹 مقداری آب و یک جعبه خرما باقی مانده بود ، فرمانده بچه های گردان را به خط کرد و گفت : برادرانی که خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایی که می توانند، تا فـردا صـبح تحمل کنند.
➖ جعبه خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید...
▫️ فرمانـده به جعبـه خرمـا نگاه کرد، خرما هـا دست نخورده بود، بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار کرده بودنـد
#به_فدای_لب_عطشان_حسین❤️
@Revayate_ravi
📝خاطرات شهدا | #سیره_شهدا
🔻 #مهربان بودن یعنی این..😍
🔅 باید با اتوبوس🚌 میرفت مدرسه🏢. امـا گاهی پیـاده میرفت تا پولش رو جمعکنه و برای #خواهرش چیزی بخـره❤️ و خوشحالش کنه... میگفت: دوسـت دارم زندگیام طوری باشه که اگر کسی به#فرش زیر پایم نیاز داشت ، کوتاهی نکنم👌... عروسی که کرد،#پدرش یک فرش ماشینی بهش هدیه داد 🎁 ؛ عبدالله هم فرش رو داد به یک#نیازمند و برای خودش موکت خرید...😔
📍خاطرهای از زندگی علمدار روایتگریِ شهدا حاجعبدالله ضابط
📚 کتاب شیدایی ، صفحات ۱۱ و ۱۹
@Revayate_ravi