eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر شهید 🌷احمد محمد مشلب 🌷 "اگر احمد دوباره زنده شود، باز هم به او خواهم گفت که برو و در راه حضرت زینب فداکاری کن. این رسم عاشقی برای اهل بیت است. @Revayate_ravi
🏴شعار محرم 1400 ▪️زیر علمت امن ترین جای جهان است ☑️ شعار مشترک هیئت های کشور در ایام محرم ۱۴۰۰ @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نخستین فیلم از رشادت‌های لشکر فاطمیون در سینمای ایران اکران شد 🔺 در این فیلم اعضای لشکر فاطمیون خود به نقش آفرینی پرداخته‌اند! 😊 @Revayate_ravi
شهید محمدهادی امینی متولد بهمن ۱۳۷۸ در حینِ انجام ماموریت به ضرب گلوله به شهادت رسید..! + میگن رفیق شهیدش شهید معزغلامی بوده و امروز پایین پایِ حسین آروم می‌گیره.. :)💔 ♦️شهید دهه هشتادی سپاه 🔹مجاهد پاسدار محمد هادی امینی دو روز پیش در حین تمرینات میدانی جهت خدمت به جبهه مقاومت دچار مجروحیت شد و امروز بر اثر شدت جراحات پس از دو مرحله عمل جراحی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣پا قدم خوب بود. چند روز بعد از تولد زینب زنگ زدن که برنامه دیدار با رهبری رو داریم. ❣نماز ظهر و عصر رو پشت سر حضرت آقا خوندیم. حضرت آقا یکی یکی اسم خانواده‌ها رو می‌خوندن و با اونها صحبت می‌کردن. ❣فضا که سنگین میشد حضرت آقا یک شوخی می‌کردن و همه از طنازی کلام آقا می‌خندیدند. ❣نوبت ما که شد ، زینب کار خرابی کرد تا من بیام مادر شوهرم صحبت کرد. تا اومدم حضرت آقا گفتن: من در وصیت نامه خوندم که اگر شما نبودید من این راه رو نمی‌رفتم. شما بودی که کمک کردی من این راه رو برم.......این طوره خانم!!!!!! ❣مادر شوهرم به جای من گفت:بله از آقا خواستم دم گوش زینب اذان و اقامه بخونه. ❣حضرت آقا وقتی می‌خواستن به ما قرآن رو هدیه بدن ، جلو رفتم و گفتم: ❣دایی شهید انقلابها ❣عموی شهید دفاع مقدسه ❣خود شهید مدافع حرم دعا کنید بچه‌های ما برن و قدس رو آزاد کنن. ❣آقا لبخندی زد و گفت: براشون دعای مجاهدت می‌کنم. @Revayate_ravi
❣بعد از شهادت یکی از دوستان برای عرض تسلیت آمده بود. لابه لای حرف‌هاش گفت: که راه خودش رو پیدا کرد و رفت. ❣بیچاره بچه‌هاش!!! اونها بی سرپرست شدن. ❣اینکه گفتن این حرف‌ها چه به روز خانواده میاره، بماند😔 ❣روز بعد همون خانم زنگ زد. خواب دیده #/محمد اومده بالای سرش و او رو صدا میکنه. از خواب پرید. متوجه شد پتو روی صورت نوه‌اش اُفتاده و بچه در حال خفه شدن بود. پتو رو از روی صورت بچه برداشت. ❣نماز صبح رو خوند و دوباره خوابید. باز هم #/محمد به خوابش اومد و گفت: (من حتی مواظب بچه‌های شما هستم چه برسه به خونواده خودم.) @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا