eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
281 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
حــــــاج عبــــدالله ضــــابط در خاطراتش اینطور نقل می‌کند: در زمان حیات سیدمرتضی آوینی خیلی دلم می‌خواست اورا ببینم.. چند باری هم قرار گذاشتیم اما نشد! تا اینکه سیدمرتضی در فکه آسمانی شد .. در یکی از سفرهای راهیان نور در خواب سیدمرتضی آوینی را دیدم و با او دردو دل کردم... و گفتم خیلی دلم می‌خواست تا زنده بودید شما را ببینم ولی توفیق حاصل نشد.. سیدمرتضی آوینی گفت فردا ساعت ۸ بیا سر پُل کرخه منتظرت هستم .. صبح از خواب بیدار شدم .. منِ بیچاره که هنوز به زنده بودن شهدا شک داشتم گفتم این چه خوابی بود، حالا می‌روم ببینم چه خبر است.. بلند شدم رفتم سر قرار با نیم ساعت تأخیر .. دیدم خبری نیست.. داشتم مطمئن می‌شدم خواب و خیال است... سربازی که در آن نزدیکی در حال نگهبانی بود آمد و گفت : شما منتظر کسی هستید.. گفتم بله با یکی از رفقا قرار داشتم... گفت چه شکلی بود؟ ، مشخصات او را گفتم... گفت : رفیقت آمد اینجا، تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی.. بعد که خواست برود به من گفت : کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا به او بگو آقا مرتصی آمد خیلی منتظرت شد نیامدی ، کار داشت رفت اما روی پل با انگشت چیزی نوشت برو بخوان.. رفتم دیدم دست خط خود آقا مرتضی‌ست .. نوشته بود : آمـــــدیم نبـــــودید وعده‌‌ی ما بهشـــت سید مرتضی آوینی @Revayate_ravi
هدیــــــــه نثار علمــــــــدار روایتــــــــگرے کشــــــور حـــــــاج عبـــــــــداله ضـــــابـط و علمــــــــدار روایتـــــــــگرے استـــــــان مازنــــــــدران حـــــــاج رحیـــــــم کابلے @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ دست‌مان را گرفتند! وقتی نه الفبا بلد بودیم... نه از قافِ خبر داشتیم! راهی شدیم... و با نگاه کردن مستمعین... آموختیم بگوییم: حسین! از آن روز... کار و بارمان... فکر و ذکرمان... و نان و نام‌مان... عجین شده با حسین! این عشق را... باید نسل به نسل... به فرزندان‌مان کنیم! @Revayate_ravi
مردی چنین میانه میدانم آرزوست... زیر شیشه میزش کاغذی بود که رویش نوشته بود: « این میز نمی‌ماند؛ اگر می‌ماند، هرگز به دست من و شما نمی‌رسید». می‌گفت این نوشته همیشه باید جلوی چشمم باشد، تا حواسم را جمع کنم و امانتدار خوبی باشم. شهید سید موسی نامجو _ وزیر دفاع @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃دست به خاک که می گذاری گوشت و پوست و شهدا را میان انگشتانت حس می کنی ، دل به لرزه می افتد.اما به آسمان ِ دل خون که می نگری ، ها سراغت می آیند .شاید آسمان،سهم آنان است که در این سرزمین اند .مثل مصطفی رشیدپور که جاماند از دوستش.باهم پیمان بسته بودند که تنهایی وارد بهشت نشوند اما در ۵ ذکر یا زهرا گفتند و در پایان شهید شد و دل گله مند مصطفی را با خود برد.در خواب به او قول مردانه داده بود که منتظر اوست. 🍃حالا بعد از سال ها که در باغ بازشد و صدای در دنیا دمیده شد .مصطفی مشتاق، راهی دفاع از حریم آل الله شد. 🍃آرزو داشت پرستو شود اما زخمی حرم شد و برگشت.در مناجاتش با خدا گفته بود: "خدایا اگر از من راضی نشده ای مرا نرسان" .به قول خودش:" شهادت، شوخی نیست! قلب آدم را بو می کنند.اگر بوی دنیا و تعلقاتش را داد رهایت می کنند.میگویند برو درد بکش.پخته شو .منیّت را رها کن." 🍃مجروحیتش زیاد بود و پرستار روزهای سخت .رفیقش چشم به راه بود و خودش بیتاب .سالهای انتظار از کربلای ۵ تا دفاع از حرم با شیرینی پایان یافت و مصطفی عاقبت بخیر شد... 🍃آقا مصطفی! بوی دنیا و تعلقاتش میدهیم و دلمان سنگین از غم . دعایمان کن.... ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت : ۷ شهریور ۱۳۹۵ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀محل دفن : گلزار شهدای اهواز @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 🍃پـاڪ نگـهشـان دار، را مےگـویم؛ این چشـم ها، فـرش زیـر پـاے اسـت؛ نگهـشان دار..!🍃 @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا