📝 #یادداشت| #منافقین
ملت انقلابی ما سیلی خود را به منافقین در #عملیات_مرصاد و با جزغاله کردن تفالههای وطن فروش رجوی زد...
بگذارید آنها هم در مقابل، بعد از سی و چند سال دلخوش به چند ثانیه پخش تصویر از تلویزیون باشند...
از فتح ۴۸ ساعته تهران، رسیدن به هک ۳ ثانیه ای صداوسیما
#مرگ_بر_منافق
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅شهید مدافع حرم حامد جوانی
✅معروف به شهید ابوالفضلی
✅متولد ۱۳۶۹
✅اهل تبریز
✅حامد و برادر بزرگش امیر از کودکی هیئتی بودند ...
✅ترک ها به کسانی که زیاد اهل هیئت و روضه باشند #حسین_چی می گویند ، یعنی عاشق امام حسین (ع)
هردو برادر از همان اول #حسین_چی شده بودند ...
✅حامد شیفته ی حضرت عباس بود و میگفت اگر روزی مسئول هیئت شدم به همه ی روضه خان ها می گویم روضه ی حضرت عباس را بخوانند ...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅حامد دیپلم گرفت و مانند برادرش امیر وارد سپاه شد ...
✅و بعد وارد دانشکده ی افسری توپخانه سپاه شد ..
✅در مسابقات کشوری تیراندازی توپخانه ی سپاه مقام اول را آورد ...
✅حامد آنقدر ماهرانه گرا میداد که همه میگفتند : [ حامد میتونه استکان رو از راه دور نشونه بگیره و با توپ بزنه ]
✅برای رفتن به سوریه ثبت نام کرد اما نمیدانست چطوری به مادرش بگوید ..
✅ولی وقتی قضیه را گفت مادرش گفت من راضیم ، من به این نیت اجازه دادم لباس سپاه رو بپوشی که راه امام حسین (ع) رو ادامه بدی ...
✅من اگر ده تای مثل توراهم داشتم به هیچ کدامتان نمیگفتم نرین
✅حامد همانجا از مادرش قول گرفت که اگر مجروح یا شهید شد نگذارد کسی اشکهایش را ببیند ...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅در سوریه وقتی فرمانده اش فهمید که حامد ۲۴ ساله است و هنوز ازدواج نکرده گفت دفعه ی بعد که آمدی حتما باید حلقه ی نامزدی دستت باشد و همانجا فرمانده اش کت شلوار دامادی اش را برایش خرید ...
✅از سوریه که برگشت قرار خواستگاری گذاشتند ، تمام صحبتهایشان را هم زدند ..
✅آن روزی که قرار بود مادرش برود و تاریخ عقد را مشخص کند حامد گفت من حرفی ندارم ولی اگر عقد کنیم ، اسم من میرود داخل شناسنامه اش و اگر رفتم سوریه و برنگشتم دختر مردم باید پاسوز من شود ، به دلم افتاده اینبار که بروم سوریه برگشتنی درکار نیست و دختر مردم گناه دارد ..
✅همینطور هم شد و ازدواجش را بهم زد ...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅موقع ارتقاع درجه اش رسیده بود.
✅همه ی دوستانش رفته بودند دنبال کار ترفیع درجه شان .. مدام به حامد هم میگفتند تو برو ولی حامد میگفت : ( درجه دادن و درجه گرفتن بازی دنیاست ، اصلش اونه که درجه رو خدا به آدم بده ، و شما خواهید دید که من توی سوریه درجم رو از دست خودش میگیرم )
✅حوالی ظهر روز ۲۴ اردیبهشت سال ۹۴ بود که حامد رو موح انفجار پرت کرد و در چشم برهم زدنی سرتا پایش را پر از ترکش های داغ فولادی ..
✅به دلیل وضعیت مجروحیتش در بیمارستانی در لاذقیه بستری و به کما رفت ..
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅از طرف سپاه آمدند تا خبر مجروحیت حامد را به خانواده اش اعلام کنند و گفتند: که حامد چشم ها و دستهایش مجروح شده است ..
✅مادرش پرسید آیا چشم های حضرت آقا سالم هستند؟
✅مسئولین سپاه با تعحب گفتند بله!!!!
✅مادرش گفت : خداروشکر!!!! چشم های حضرت آقا طوری نشده است .. چشم های حامد من فدای چشم های رهبرم🤲
✅صدتای مثل حامد راهم داشتم میدادم تا رهبرمون سالم بمونه!!!
✅اول قرار شد برادرش امیر بره سوریه و اون رو ببینه!!!!
✅مادرش به امیر گفت : وقتی رفتی سوریه بالا سر حامد به جای من اول چشم هاشو ببوس😘😘
✅امیر تو لاذقیه به هرکس میگفت: حامد جوانی کسی نمشناخت .. همه اورا به #شهید_ابوالفضلی میشناختند ..
✅امیر بعدها که بالاسر حامد رسید تازه متوجه شد که چرا حامد بین مجروحان ایرانی معروف به #شهید_ابوالفضلی است ...😔
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
حقا که مرادی و مریدت شدهام من
حقا که تو خورشید زمینی و زمانی
#جانم_فدای_رهبر
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi