🦋تهذیب نفس به سبک شهید هادی
✨جعفر جنگروی تعریف میکرد که یکبار بعد هیئت داشتیم با بچهها حرف میزدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود.
وقتی بچهها رفتن. اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هرچند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش میزنه. یکدفعه گفتم: “چیکار میکنی داش ابرام؟!”
✨انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: “هیچی، هیچی، چیزی نیست”.
✨گفتم:”به جون ابرام ولت نمیکنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت”
مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدمهایی که بغض کردهاند گفت:
♨️“سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.”
✨اون زمان نمیفهمیدم که ابراهیم چکار میکنه و این حرفش چه معنی داره!
ولی بعدها وقتی تاریخ زندگی بزرگان رو میخوندم. دیدم که اونها برای جلوگیری از آلوده شدن به گناه (حتی فقط یک نگاه به نامحرم که برای خیلی از ماها عادی شده)چنین تنبیههائی برای خودشون داشتن.
# به بهانه اول اردیبهشت ،
سالروز تولد شهید هادی 🌿
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
خط امير كبير در شب قدر:
بار پروردگارا، الهی، ملکا، قادرا، خداوندا،
امیر تویی، کبیر تویی، تقی همان شاگرد آشپز است.
معبودا، رو به سوی تو دارم، هدایتی فرما تا گره از کار مردم بگشایم...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به قدر یک لیوان آب
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🌀فـرنگیــس،زن قهـرمان ایـرانے🌀
📚قسمت:آخر
✅بعد از #عملیاتمرصاد اولین نفر بودم که به خونه برگشتم ، اما چشمتون روز بد نبینه!!!😳
همه چیز رو غارت کرده بودن ، تلوزیون و یخچال رو هم بردن
از گوساله و گاو🐄 هم خبری نبود
لباسهایمان را تکهتکه کردن
✅ گوشوارهام را فروختم و از بنیاد وام گرفتم و با آن دو تا گاو 🐄خریدم و اینجوری خرج زندگیم رو درمیآوردم.
✅ #مین💥 هر روز تعدادی از مردم رو شهید میکرد ، سراسر منطقه پُر از #مین بود.
✅پدرم با نارحتی یه روز خونه اومدوگفت: بنیاد شهید فرزندم #جمعه رو شهید حساب نکرده😔 ، حقوحقوقش به دَرَک!!!!! میخوام بدونم پسرم شهید بوده یا نه؟؟؟؟
گفت: میرم پیش #امامخمینی
هرچه اصرار کردیم که نرو ، قبول نکرد و گفت: کسی با من نیاد خودم تنها میرم!!!
✅پدرم با خوشحالی😊 بعد از ۵ روز برگشت با نامهای توی دستش و مدام میبوسیدوگریه😭 میکرد
همهی مردم روستا دورش جمع شدهبودن
پدرمگفت: آدرس جماران رو سخت پیدا کردم ولی من رو داخل راه ندادن.
✅ همونجا روی زمین نشستم و تا ۳ روز فریاد زدم: #امام من رو به خونت راه نمیدن!!!من از مرز اومدم
از گورسفید✌️
پسرم شهید شده✌️
دخترم یه قهرمانه✌️
تا اینکه خبر رسید و اجازه دادن
گریه 😭کردم و دست #امام رو بوسیدم و قضیه رو براش توضیح دادم.
✅ #امام نامهای نوشت و گفت: برو خیالت راحت!!!
خواستم بلند بشم #امام خم شد و پیشونی من رو بوسید.☺️
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
✅ سال ۹۱ #حضرتآقا❤️ دیدار استانی داشت با مردم کرمانشاه
فرماندار خونهی ما اومدوگفت: شما دیدار خصوصی دارید با #حضرتآقا❤️
وقتی خدمت ایشون رسیدم ، فرماندار معرفی کرد: ایشون #فرنگیسحیدرپور هستن که یه سرباز عراقی رو کشت یکی رو هم اسیر گرفت.👊
✅#حضرتآقا❤️ گفت: چطور این کار رو کردی؟؟؟ وقتی سرباز عراقی رو کشتی نترسیدی؟؟؟
گفتم: نه!!! با تبر یکی به سرش زدم اون یکی دیگه رو هم اسیر گرفتم
#آقا ❤️خندیدوگفت: احسنت!!!✌️
مرحبا!!!✌️
زنده باشی!!!✌️
✅#آقا ❤️در حین سخنرانی برای مردم کرمانشاه هم اشاره ای به من کردن و گفت: در شهر شما بانویی #مسلمان و #شجاع 💪در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروهای مهاجم را به خاکوخون بکشاند.
این را برای خود نگه دارید و حفظ کنید.
✅ تندیس #فرنگیس تو پارک شیرین کرمانشاه و میدان مقاومت شهر گیلانغرب نصب شده.👌
✅همسر #فرنگیس سال ۸۰ بر اثر سرطان ریه فوت کرد.
و
تا به امروز کاروانهای راهیاننوری که به جبههی غرب میرن #فرنگیس میره و اون رشادتها وحماسهها رو براشون توضیح میده.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
مرحوم حاج اسماعیل دولابی (ره):
اگر در شب های قدر، همه مردم کسانی را که به گردنشان حقی دارند را ببخشند، مشکل #حق_الناس همه در یک شب حل میشود.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
#داستان
«...اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند...» در تمام طول هشت سال دفاع مقدس این وعده الهی محقق شد و با اینکه به ظاهر دشمن توانایی غلبه بر ما را داشت اما به لطف خدا رزمندگان اسلام پیروز جنگ شدند. در ادامه یک نمونه از نصرت الهی را به نقل از همسر شهید میخوانیم.
🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻
📚«شما نباید زحمت بکشید!»
به نقل از:همسر شهيد(عبدالحسین برونسی)
يک بارخاطره اي از جبهه برام تعريف کرد.مي گفت: کنار يکي از زاغه مهمات ها سخت مشغول بوديم. تو جعبه هاي مخصوص،مهمات مي گذاشتيم. ودرشان را مي بستيم.گرم کار،يک دفعه چشمم افتاد به يک خانم محجبه،با چادري مشکي!داشت پابه پاي ما مهمات مي گذاشت توي جعبه ها.
با خودم گفتم:حتماً ازاين خانم هاييه که مي يان جبهه.اصلاً حواسم به اين نبود که هيچ زني را نمي گذارند وارد آن منطقه بشود.به بچه ها نگاه کردم. مشغول کارشان بودند وبي[توجه] مي رفتند ومي آمدند،انگارآن خانم را نمي ديدند. قضيه، عجيب برام سؤال شده بود.موضوع،عادي به نظرنمي رسيد.کنجکاو شدم بفهمم، جريان چيست!رفتم نزديک تر، تا رعايت ادب شده باشد.سينه اي صاف کردم وخيلي با احتياط گفتم:خانم!جايي که ما مردها هستيم،شما نبايد زحمت بکشيد.رويش طرف من نبود.به تمام قد ايستاد وفرمود:«مگرشما درراه برادرمن زحمت نمي کشيد؟»يک آن ياد امام حسين(علیه السلام) افتادم واشک توي چشمام حلقه زد.
خدا بهم لطف کرد، که سريع موضوع را گرفتم وفهميدم جريان چيست. بي اختيار شده بودم ونمي دانستم چه بگويم خانم، همان طور که روشان آن طرف بود، فرمود:«هرکس که ياور ما باشد. البته ما هم ياري اش مي کنيم»
💡منبع:کتاب «خاک هاي نرم کوشک» سعيد عاکف
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi