#خاطرات_شهدا
📍خرید دفتر و مداد برای فرزندان فقرا...
🌟یک روز دیدم علیرضا با محمدرضا دعوا میکند، علی را تهدید کرد و گفت «اگر کوتاه نیایی به بابا میگویم در مدرسه چهکار میکنی.» من با شنیدن این حرف کمی ترسیدم، اما آن موقع به روی خودم نیاوردم. آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و با اوضاعی که آن روزها داشت، حسابی هوایشان را داشتم.
محمد را مدتی بعد کشیدم کنار و گفتم «بابا، علیرضا در مدرسه چهکار میکند؟» محمد گفت «بابا نمیدانی با پولتوجیبی که بهش میدهی چه میکند؟» من ترسم بیشتر شد و مضطرب شدم. گفتم «خوب بابا بگو با آن پول چه میکند؟» جواب داد «با آنها دفتر و مداد میخرد و میدهد به بچههایی که خانوادههایشان فقیر هستند.»
🌷شهید علیرضا موحد دانش🌷
#فرماندهان_جبهه_غرب_کشور
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
《ای بازگردانندهی از دست رفتهها》
#شهیدسیداحسانمیرسیار
#قسمتچهارم
💔 دیگه نفهمیدم چطوری خودم رو به تهران و بالای سر #احسان تو بیمارستون رسوندم
وقتی بههوش اومد ، دستاش🤝 رو گرفتم و گفتم: بگو چه بلایی سر خودت آوردی؟؟؟؟🤕
💔 توی اردو ، یک روز ۵۴ کیلومترپیادهروی با تجهیزات جنگی تو بیابون انجام دادن و وقتی برگشتن #احسان از خستگی بیهوش میشه!!!☹️
ولی همون شب عملیات نظامی و خشم شب میزنن و همگی رو میبرن میدان تیر
💔 #احسان بعد از مسلح کردن سلاح به دلیل خوابآلودگی ، قبل از اینکه اسلحه رو بالا بیاره ، شلیک میکنه و تیر دُرُست روی پای راستش فرود میاد.😬😨
💔 قسمت تلخ این ماجرا اونجا بود که اطلاع دادن به دلیل مشکوک بودن این حادثه تو میدون تیر که شاید این کار از روی عمد باشه.
تا اطلاع ثانوی از اشتغال در سپاه معلق شده🧐
حالا #احسان باید جلسات دادگاه نظامی رو هم بره.
💔 خونوادهی شوهرم رسم نداشتن عروس دورهی نامزدی خونهی شوهر بره ولی من به دلیل مجروحیت #احسان مجبور بودم.
بعضی اقوام از این فرصت بیشترین استفاده رو کردن که چه معنی میده که دختر قبل از عروسی👸 خونهی شوهر باشه؟؟؟
چرا ازدواج عقب اُفتاده؟؟؟
💔 با این اوصاف مجبور شدیم ۳ ماه بعد از عقد ، عروسی👸 کنیم.
#احسان مجبور بود به خاطر آتل توی پاش با دمپایی وارد مجلس بشه
ولی
باز این دولت در سایه اونقدر فشار آوردن و حرف از آبرو زدن که #احسان مجبور شد آتلش رو باز کنه و پایی👣 که گلولهی جنگی ازش عبور کرده و استخوناش خرد شده رو توی کفش فرو ببره🤢
💔 #احسان با سختی و لنگلنگان مراسم رو تحمل کرد.
بعد از مراسم #احسان به مادرم گفت: نمیخواد جهیزیهی من رو با خودش ببره
دلیلش هم این بود که میخواست مستقل باشه و روی پای خودش بایسته!!!
💔 این موضوع خوشایند خونوادهها نشد ولی خوب!!! مرغ #احسان فقط یه پا داشت!!!😎
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
مطالعات نشان داده که بهترین سن برای علاقه مند کردن بچه ها به کتاب و کتابخوانی بین 4 تا 6 سالگی است! بعد از سنین 6 و 7 سالگی کتابخوان کردن کودکان ده ها برابر سخت خواهد بود!
#نمایشگاه_بینالمللی_کتاب
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
💔
اگر در راه خدا #رنج را تحمل نکنید
مجبور خواهید شد در راه شیطان
رنج را تحمل کنید
#شهید_پورمرادی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
دڪتر به او گفت : به اندازه یک دَم و بازدم
با مُردن فاصله داشتی . . . !
مصطفـٰے جواب داده بود :
شما بہ اندازه یڪ دم و بازدم مۍبینید
اونـے ڪھ باید شھادت را مۍداد ،
یڪ ڪوه گناه دیده ؛💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
💚شهید #سیف_الله_شیعه_زاده💚
از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک _زیر پیراهن_ راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی *بیسیم چی* بودن را قبول کرده بود.🙂💜
سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وي ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم سینه و شکمش رو شکافتند ولی چیزی نصیب آنها نشد ...!😇💔
یادمان باشد روي سفره چه کسانی نشسته ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است!!!💔💛
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi