eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 به بهانه‌ی شهـــداے امنیت این روزها ڪه مظلومانه به شهادت رسیدند یڪ‌بار دیگه داستان زندگی به روایت مــادر شهیـد در کانال گذاشته میشه🔴 داستان زندگی به روایت مادر محمد حسین متولد 1374 و دانشجوی ، مخلص و پیرو خط و به طوری که به نقل از پدر بزرگوارش جز خط رهبری را قبول نداشت و در به مردم می کرد. در های محدوده که در سال 1396توسط و با انگیزه صورت پذیرفت. محمد حسین با عنوان بسیجی ویژه داوطلبانه برای مقابله با رفت که او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته شد و به رساندند. 🛑 شـــــهدا را یـــاد کـنیــد حـتـے بـا یـڪ صـلـوات 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
❣شـهیــد‌مـحمــدحـسیــن‌حــدادیــان❣ ❣شهیـدی ڪه دراویـش گنـابـادے در قـلـب تــهــران او را اربــااربــا ڪردن❣ 🎬 قسمت: 1⃣ 🥀🌹هفت تا بچه‌ی قدونیم‌قد بودیم.یه روز که پدرم با یه کمد چوبی تو عقب موتور سه چرخش ظاهر شد ، سر از پا نمی‌شناختیم که صاحب تلوزیون شدیم.پدرم سر ساعت پخش سریال قفل درهای کمد رو باز می‌کرد.خودش بیشتر اخبار رو پیگیری می‌کرد.وقتی هم با سه‌چرخش می‌رفت بارکشی کلیدش رو با خودش می‌برد. 🥀🌹باوجود علاقه به خواننده‌ها و بازیگرای تلوزیون ، تو باطنم دنبال گمشده‌ای می‌گشتم.شب‌های جمعه می‌رفتم امام‌زاده اهل علی(ع).خونمون میدون خراسون بود.به هوای تعزیه نمی‌فهمیدم چطور جوب روده‌دراز وسط کوچه رو می‌گیرم و تا خود امام‌زاده می‌دوم.حتی زمین خاکی و ناهموار ورودی امام‌زاده جلودارم نبود.با همون سرعت از روی قبرها می‌دویدم. 🥀🌹تعزیه‌خون وقتی با شوق دست‌هاش رو بهم می‌زد و مثل امام‌حسین(ع) زانو میزد کنار پیکر علی‌اکبر(ع) ، اون وقت پا به پاش مثل ابر بهار گریه می‌کردم.خونواده‌ام مذهبی نبود.تو محیط خونه حرفی از امام‌حسین(ع) و کربلا به گوشم نرسید.پدر و مادرم فقط نمازشون رو می‌خوندند.گاهی هم نوار آقای کافی گوش می‌کردن.به قول خودشون کارشون به خیر و شر نبود ، مخصوصا سیاست.چیزی هم از اون سر در نمی‌آوردن.حتی تلوزیون یا رادیو حرفی از خرابکارها میزد.از همون یازده‌سالگی دلم می‌خواست این خرابکارها رو ببینم. 🥀🌹شب‌هایی که تظاهرات از کوچه‌ی ما سرازیر میشد به خیابون اصلی با موهای کوتاه و بلوزشلوار می‌رفتم دنبالشون.در عالم بچگی وسط جمعیت دنبال عکس آقا خمینی چشم می‌دوندم.هر شب می‌دیدم یکی برای لحظه‌ای ، مقوایی رو سر دست می‌گیره که روی اون عکس آقا خمینی چسبیده.نمی‌فهمیدم این عکس چه مشکلی داره که نگهداریش جرم هست.سر در نمی‌آوردم چرا هر کس این روداره بهش میگن خرابکار.روزها روی موزاییک ترک‌خورده‌ی وسط حیاط محکم قدم برمی‌داشتم و با مشت‌های گره کرده ، شعارهای شب قبل رو بلند بلند تکرار می‌کردم. [شاه کمر شکسته ، تو توالت نشسته ، داد میزنه بختیار ، یه آفتابه آب بیار] 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فارغ از هر هیاهو....‼️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『🖤🖇』 حاج‌قاسم‌میگفت.. ازخدا‌یڪ‌چیز‌خواستم🖐🏻.! خواستم‌ڪه‌خدایا‌اگر‌بخواهم‌به‌ انقلاب‌اسلامۍخدمت‌ڪنم بایدخودم‌راوقف‌انقلاب‌ڪنم ازخداخواستم‌اینقدر‌به‌من‌مشغله‌بدهد که‌حتۍفڪر‌گناه‌هم‌نڪنم:)! 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
❣شـهیـدمـحمــدحـسیـن‌حــدادیــان❣ ❣شـهیــدے ڪه دراویـش گـنـابـادے او را در قـلـب تـهـران اربـااربـا ڪردن❣ 🎬قسمت:2⃣ 🥀🌹مامان جمیله سریع می‌دوید و می‌گفت: این چه حرفیه؟؟شاه خدای روی زمینه!!آخر می‌برنت جاییکه عرب نی می‌ندازه!!!صبح روز ۱۷شهریور ۵۷ دوستم اومد دنبالم که که بریم ولی مامان جمیله اجازه نداد ، دادوبیداد کرد که: از کی پیاز هم شده قاتی میوه‌ها؟؟؟ 🥀🌹تا نزدیک ساعت ۱۰صبح صبر کردم و دندون رو جیگر گذاشتم.دلشوره ولم نمی‌کرد.فکر حضور تو تجمع میدون ژاله مثل راه رفتن با کفش پاشنه بلند توی مغزم صدا میداد.زیر چشمی مامانم رو پاییدم ، گرم بار گذاشتن آبگوشت بود.پدرم که حواسش رفت پی فیلم دیدن فلنگ رو بستم.میدون ژاله که رسیدم دیدم .ای دل غافل.....
🥀🌹میدون ژاله که رسیدم دیدم قیامتی به پا شده.جنازه‌ها رو برده‌بودند.تک‌توک جوان‌های زخم و زیلی و تیر خورده ، گوشه‌ی پیاده‌رو ناله سر می‌دادن.پلاکاردهای شکسته،خون‌های تازه،بوی باروت . با چشم‌های گریون برگشتم خونه.شاکی به مامان جمیله گفتم: (اگه گذاشته‌بودی منم برم الان شهید شده‌بودم)تصوری از شهادت نداشتم.اگر مامان جمیله برمی‌گشت و می‌پرسید: یعنی چی که شهید میشدی؟؟؟ جوابی بلد نبودم. 🥀🌹توی تظاهرات یه شب اون جلوها بودم. جوان‌ترها ،سربازها رو به سخره گرفته‌بودند و بلند بلند می‌خوندند:(پول نفتمونه ، یکی‌یکی در کن / پول گازمونه ، رگباری در کن/ جون ممد دماغ یکی دیگه درکن )تیراندازی شروع شد.با خانم‌ها دویدیم توی کوچه و شعار ، مرگ‌برشاه بلندتر شد. همه‌ی معلم‌هامون بی‌حجاب بودن به‌جز خانم رضوی.کت‌ودامن‌ کوتاه ، کلاه ،جوراب شلواری سفید ، با یه حلقه‌ی زرد روی آستینش می‌پوشید. یه روز رفتیم بیرون مدرسه.جلوی یه عده سرود خوندیم.کلی پز ما رو داد.تو عالم بچگی خیلی از کارش سر در نمی‌ آوردیم.فقط ذوق این داشتیم که ما رو جدی میگیره.به ما یاد میداد دست راستمون رو به حالت نظامی بالا بیاریم و بلند بگیم : (میلیشیا) .بعدها فهمیدیم این شعار سازمان مجاهدین خلق بود و از گروه جدا شدم. 🥀🌹اواخر سال ۵۷ به‌واسطه‌ی یکی از دوستام پام به مسجد سادات باز شد. از صدقه سر حشرونشر با دوستم محجبه شدم.فقط با یه روسری سرمه‌ای.مقید شدیم هر جمعه بریم نماز جمعه ، اون موقع آقای طالقانی امام‌جمعه بودند.شب‌های جمعه هم می‌رفتیم مهدیه‌ی تهران.اونجا حس خوبی به ما دست میداد.انگار به امام‌زمان(عج) نزدیکتر می‌شدیم.با همه‌ی وجود دعای کمیل رو می خوندیم.دعا که تموم میشد ، همه چپ‌چپ نگاهمون می‌کردن.شاید با خودشون فکر می‌کردن ، این دو تا بچه‌ی کم‌سن وسال چه مشکلی دارن اینطور ضجه می‌زنن.بهشون حق میدادم.از شدت گریه وقتی برمی‌گشتیم خونه، دو ساعت سردرد ولمون نمی‌کرد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشهد مقدس ۲ مهر ماه ۱۴۰۱ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi