eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
281 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
ازخداوندیڪ‌چیزخواستم، خدایااگرمن‌بخواهم بہ‌انقلاب‌اسلامۍخدمت‌ڪنم بایدخودم‌راوقف‌اسلام ڪنم ازخداخواستم‌اینقدر‌بہ‌من‌مشغلہ‌بدهدڪہ حتۍ‌فڪرگناھ‌ ھم‌نڪنم! _حاج‌قاسم‌ ِعزیز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاسدارن آگاهانه انتخاب میکنند شجاعانه میجنگند غریبانه زندگی میکنند مظلومانه شهید میشوند و بی شرمانه توهین میشوند! ✌️ 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔵 از تنگه هرمز عوارض بگیرید آفرین بر نماینده اصفهان 👋 کاش بین همه مسئولین، هوش تجاری و اقتصادی اصفهانی ها وجود داشت 😊 📣رسانه باشید... اگر نبود ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰🔰🔰🔰🔰🔰 اون‌وقتی که انگلیسی‌ها و روس‌ها در جنگ جهانی اول به حمله کردن؛ شد. قحطی بزرگی که میگن تا نیمی از جمعیت ایران تو این فاجعه تلف شدن قحطی یعنی چه؟ یعنی نه اینکه مواد غذایی باشه ولی نتونی بِخری بلکه اصلا هیچ چیز خوردنی در کار نبود؛ مردم علف می‌خوردن. گوشت خر که هیچی، دل و رودش که هیچی استخونشو آرد می‌کردن می‌خوردن. تو این شرایط، خیلی‌ها بصورت خودجوش جلوی نیروهای متجاوز خارجی‌ در اومدن. حالا یه لحظه فرض کنین؛ 🔺اون وقتی که داشت نیرو جمع می‌کرد برای مبارزه با انگلیسی‌ها که نذاره وارد شهر بشن،یکی می‌رفت بهش می‌گفت: حالا فرض کن انگلیسی‌ها رو شکست دادی فرض کن نذاشتی خونه‌ی مردمو غارت کنن این نون و آب میشه برامون؟ این غذا میشه برامون؟ با این کار چه گره‌ای از مشکلات ما باز میشه؟😂 خدایی اینجا رییسعلی چی بهش می‌گفت خوب بود؟ 🔺یا مثلاً فرض کنین وقتی میرزا کوچیک داشت با روس‌ها می‌جنگید که از شهر بیرونشون کنه یکی می‌رفت بهش می‌گفت: حالا‌ برفرض که روس‌هارو بیرون کردی برفرض که دخترای این شهرو از دست سربازان روسی نجات دادی بعدش چی؟ این غذا میشه برامون؟؟ این حلیم و گوشت میشه برامون؟ این خونه‌ میشه برامون؟😂 باور کنین هم رییسعلی هم همینطوری نگاهشون می‌کردن: 😐 قطعا اونایی که پشت میرزاکوچیک می‌جنگیدن تا یه محله رو از دشمن پس بگیرن اونایی که پشت می‌جنگیدن تا نذارن دشمن بیاد تو شهر و بالای سر زن و بچشون اونایی که در حمایت از قلم می‌زدن تا ایرانو از زیر یوغ در بیارن اونایی که تو شهر و محلشون می‌جنگیدن و از این و مجاهدت لذت می‌بردن اگه می‌دونستن یه روزی یکی میاد به اسم امام که همون اجنبی رو از این خاک پرت می‌کنه بیرون اگه می‌دونستن یه روزی یکی میاد به اسم حضرت آقا که نه توی یه محله و یه شهر بلکه بیخ گلوی اجنبی رو توی منطقه می‌گیره اگه می‌دونستن یه روزی یکی میاد به اسم که پاشو می‌ذاره بیخ گلوی اگه می‌دونستن یکی میاد به اسم طهرانی مقدم و حاجی‌زاده که سلاح این خاک رو از تفنگ قبیله‌ای به موشک فراصوت تبدیل می‌کنه حتما حسرت این روزها رو می‌خوردن حسرت می‌خوردن که چرا عمرشون قد نمی‌ده تا ببینن این عظمت رو خیلی‌ها میگن که از خوندن و اون مصیبت‌ها و دربدری‌ها که بر سر اجدادمون اومده اعصابمون خورد میشه ولی‌ من از خوندن تاریخ لذت می‌برم چرا؟ چون می‌بینم چطور گلوی اجدادم زیر چکمه‌ی اجنبی بوده و چطور الان نفس همون اجنبی‌های گردن‌کلفت رو بند آوردیم. من وقتی تاریخ می‌خونم قهرمان‌هایی رو میشناسم که پای این خاک ایستادن و با شناخت اونا میتونم قهرمانان امروزمون رو بشناسم من اینطوری با تاریخ صفا می‌کنم😉 شمام اگه نکنین،‌ ضرر کردین🤷‍♂️ ✍️عماد داوری دولت‌آبادی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انجمن راویان شهرستان بهشهر
❣﷽❣ 🔰روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصاب‌وروان ازدواج ڪرد🔰 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 9⃣1⃣ 📖از خیابان های نزدیک دانشگاه تهران رد میشدیم. جمعه بود و مردم برای نماز جمع می شدند. همیشه ارزو داشتم وقتی ازدواج کردم با بروم دعای کمیل و نماز جمعه😍 ولی ایوب سرش زود درد میگرفت🤕 طاقت را نداشت. 📖در بین راه سنگینی نگاه مردم را حس میکردم ک به ایوب خیره میشدند. ایوب خونسرد بود. من جایش بودم، از اینکه بچه های کوچه دستبند اهنیم را به هم نشان میدادند، ناراحت میشدم. 📖چند روز ماند به مراسم عقدمان، ایوب رفت به جبهه و دیر تر از موعد برگشت. به وقتی که از اقای خامنه ای برای عقد گرفته بودیم نرسیدیم😔 عاقد خبر کردیم تا توی خانه بخواند. 📖دو لازم داشتیم. رضا که منطقه بود. ایوب بلند شد"میروم شاهد بیاورم". رفت توی کوچه مامان چادر سفیدی🌸 که زمانی خودش سرش بود برایم اورد. چادر مشکی را از سرم برداشت و چادرش را سرم کرد. 📖ایوب با دو نفر👥 برگشت. -این هم شاهد از لباس های خاکیشان معلوم بود تازه از برگشته اند. یکی از انها به لباسش اشاره کرد و گفت: -اخه با این وضع؟ نگفته بودی برای عقد میخواهی! -خیلی هم خوشگل هستید، آقا بفرمایید.... 📖نشست کنارم💞 مامان اشکش را پاک کرد و خم شد. از توی قندان دو حبه قند برداشت. شروع کرد. صدا خرت خرت قندی ک مامان بالای سرم میسایید بلند شد 🖋 ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰 روایـت دختر جوانی ڪه با یڪ جانباز اعصاب‌وروان ازدواج ڪرد🔰 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 0⃣2⃣ 📖دوست هایم وقتی توی خیابان من و را با هم میدیدند، میگفتند: "تو که میخواستی با جانباز ازدواج کنی پس چی شد؟؟" هر چه میگفتم ایوب هم جانباز است، باورشان نمیشد، مثل خودم، روز اول خواستگاری. 📖بدن ایوب پر از تیر ترکش💥 بود و هرکدام هم برای یک عملیات. با ترکش های توی سینه اش مشهور شده بود. انها را از عملیات با خودش داشت. از وقتی ترکش به قلبش♥️ خورده بود تا اتاق عمل، چهل و پنج دقیقه گذشته بود و او زنده مانده بود. 📖روزنامه ها هم خبرش را نوشتند📰ولی بدون اسم تا اش نگران نشوند. همان عملیات فتح المبین تعدادی از رزمنده ها زیر اتش خودی و دشمن گیر می افتند، طوری ک اگر به توپخانه یک گرای اشتباه داده میشد، رزمنده های خودمان را میزد. 📖دکترها میگفتند: های ایوب برای ان سه تا ترکشی است که توی سرش جا خوش کرده اند. از شدت درد کبود میشد😖 و خون چشمانش را میپوشاند. برای انکه ارام شود میکشید. 📖روز خواستگاری گفتم که از سیگار بدم می اید، قول داد وقتی عمل کند و دردش خوب شود، سیگار🚬 را هم بگذارد کنار. دکتر ها موقع عمل به جای سه تا، پنج تا ترکش دیدند ک به قسمت حساسی از نزدیک بودند. 📖عمل سخت بود و یک اشتباه کوچک میتوانست بینایی ایوب را بگیرد😢 وقتی عمل تمام شد، دکتر با ذوق دور ایوب تازه به هوش امده میچرخید. عددهایی را با دست نشانش میداد✌️ و ایوب که درست میگفت، دکتر بیشتر خوشحال میشد😃 🖋 ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرصت خودسازے توصیه‌هاے رهبر انقلاب براے ماه دعا 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا