هرگز نمیـرد ...
آن ڪـہ دلــش
جلدِ " مشهد " است ...
حتـی اگــر ڪہ
بال و پرش را جدا ڪنند ...
#سپهبد_ﺷﻬﻴﺪحاجقاسم_سلیمانی🦋
#ﺧﺎﺩﻡ_اﻟﺮﺿﺎ🌺
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@Revayateeshg
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
🔴 گوشهای از زندگی حاج احمد متوسلیان در یک نگاه🌺
انتشار به مناسبت ۱۴ تیر، سالروز ربوده شدن احمد متوسلیان💔
#حاج_احمد_متوسلیان
#شهیدانه
#عمار_ولایت
@Revayateeshg
╰─🕊──🌷──🕊─╯
پرؤردگارآ ...✨
واژه شهید چيست ....
كه روی
هر جوانی میگذاری🌸 این چنین زیبا میشود 🙃❤️
شهید بابك نوري هریس
⊰᯽⊱┈──╌♥️╌──┈⊰᯽⊱
@Revayateeshg
دلگيـــــر که شدے از زمانہ
تعطیـــــل ڪن زندگـــے را
بـــــرس به داد ِدلَــــــــــٺ
حــــــرم اگـــــر راه نیافتے
🌷شـهــــــدا🌷
هستند، گلزارشان مےشود
مأمنـــــے برای دلـــــــــــٺ
⊰🌺⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌸⊱
@Revayateeshg
⊰🌸⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌺⊱
💔
حاجی، آرام دستش را بالا آورد و به انتهای افق اشاره کرد،
و گفت:
بسیجی! آنجا انتهای افق است ...
من و تو باید پرچم خود را در آنجا در انتهای افق برافرازیم.
هر وقت پرچم را آنجا زدی زمین، آن وقت بگیر و راحت بخواب؛
ولی تا آن وقت نه!
#حاج_احمد_متوسلیان
#دلتنگتیم... برگرد💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@Revayateeshg
✳ فرمانده زیر کولر!
🔻 حسین نشسته بود داخل قایق که چند تا از نیروها پریدند توی قایق و گفتند: «ببخشید برادر اگه میشه ما رو ببر اون طرف آب.» رسیدند به وسط آب که یکی از آنها گفت: «فکر میکنید الان توی این گرما فرمانده لشکر چه کار میکنه؟» بعد هم که جوابی نشنید ادامه داد: «من که مطمئنم با یه زیرپوش نشسته توی دفترش زیر کولر.» یکی از نیروها گفت: «بهتره حرف خودمون رو بزنیم.» ولی او ادامه داد: «آخه همهی سختیها مال ماست، اونها که کاری نمیکنند.» یکی دیگر از نیروها با عصبانیت گفت: «اگه ادامه بدی میاندازیمت تو آب، مگه نه برادر؟» حاج حسین اما با خندهی روی لبش هیچ جوابی نداد.
📚 برگرفته از کتاب #فرمانده؛ خاطراتی از سردار #شهید_حاج_حسین_خرازی
مجموعهی #ستارگان_درخشان ۱
📖 ص ۵۴
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#شهدایی_ها
⊰᯽⊱┈──╌♥️╌──┈⊰᯽⊱
@Revayateeshg
خدا داره صدامون میکنه رفقا😍📿
زودتر بریم...
نماز اول وقتش میچسبه❤️😉
⊰🌺⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌸⊱
@Revayateeshg
⊰🌸⊱┈──╌❊╌──┈⊰🌺⊱