#شهیدمحسنحججی
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌱
@Revayateeshg
خدایااگرمۍدانستمبامرگمن
یڪدختر در دامانحجابمیرود،
حاضربودمهزارانباربمیرم،
تاهزاراندختردر دامانحجاببروند.🌸
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#روایت_عشق
#شهیدانه
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
@Revayateeshg
هیچوقتیادمنمیرودعلاقهاش
رابهساداتواینموضوعراکه
چقدردلشمیخواستسیدباشد!
یکبارذوقزدهبرایمانتعریفکرد
کهخوابحضرتزهرا(س)رادیده✨
درخوابحضرتزهرا(س)عمامهی
مشکیرویسرشگذاشتتندوگفته
بودند:
اینقدرغصهنخورتوهمسیدی!💕
#شهیدمصطفیصدرزاده🕊
#روایت_عشق 🌱
#شهیدانه♥️
@Revayateeshg
۳۰ نفر زمینش زدند
هزاران نفر بلندش کردن
#شهیدآرمانعلیوردی
#روایت_عشق
#شهیدانه
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌼
@Revayateeshg
#آیت_الله_فاطمینیا
#روایت_عشق
#کلام_بزرگان
چند گناه هست که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند.
۱- عمدا نماز نخواندن
۲- عاق والدین
۳- آبرو بردن
@Revayateeshg
─•♡•──♥️──•♡•─
🌸وضو قبل از خواب...
قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم.
داشتم توی آشپزخانه برایش کتلت درست می کردم.
ساکش را که بستم از فرط خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم.
حمید داشت قرآنش را می خواند.
وقتی دید آنجا خوابم گرفته، آمد بالای سرم و گفت:
«تنبل نشو.
بلند شو وضو بگیر راحت بخواب.»
با خنده و شوخی می خواست بلندم کند.
گفت:
به نفع خودت است که بلند شوی و با وضو بخوابی وگرنه باید سر و صدای مرا تحمل کنی.
شاید هم مجبور شوم پارچ آبی را روی سرت خالی کنم.
#حدیث داریم بستر کسی که بی وضو می خوابد مثل قبرستان مردار و بستر آنکه با وضو بخوابد همچون مسجد است و تا صبح برایش ثواب می نویسند.
آنقدر گفت و سرو صدا کرد که به وضو گرفتن رضایت دادم .
#شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
جان را سپردید و رفتید
عقیدهتان این بود
از سر مَباد کم شودش
تارِ مویِ وطن...💕
#شهداشرمندهایم
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد.
یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود. نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند؟! نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت.
و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به خُرد کردن نان نمود. حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! چند دقیقه بعد کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
#شهیدابراهیمهادی
#اخلاق_شهدایی
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg