فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو اوج سختیات ...🤍
✎Join∞❤️∞↷
@Reyhana_Al_Hosseyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظم اعداد بهم ریخته از رفتن تو
یک نفر رفته ولی هیچکسی اینجا نیست. .
#شهید_جمهور
-
ٖؒ﷽ریحانة الحسین(ع)﷽ؒ
نظم اعداد بهم ریخته از رفتن تو یک نفر رفته ولی هیچکسی اینجا نیست. . #شهید_جمهور -
[استراحت نکرد تا ما آب و برق داشته باشیم
و درراه خدمت به مردم به شهادت رسید
ولی پزشکیان در کمال پرویی می گوید:
مثل من در خانه لباس گرم بپوشید. .]
#داغیکهسردنخواهدشد
مراقب حرفایی که میزنیم باشیم
چون نمیدونیم چند بار قراره تو ذهن کسی تکرار بشه
🤍بھـٰاࢪ عـٰاشقۍ🤍
#پارتصدسیششم
زمزمه میکنم:
منم همین طور
+دلم خیلی براش تنگ شده
_همه چی درست میشه بسپارش به خدا
آه بلندی میکشد و در چشمانم خیره میشود
+تو چی؟
_من چی؟
+دلت براش تنگ نشده
_چرا،خیلی
💞💞
روی صندلی مینشینم و با اخم وحشتناکی نگاهم را به چشمانش میدوزم
با تنفر به او خیره میشوم و نفسم را عصبی بیرون میفرستم
_الان خیلی خوشحالی مگه نه؟
دستانش را مدام و با استرس تکان میدهد
_چرا حرف نمیزنی؟قبلا که خیلی خوب بلدی بودی حرف بزنی
با لکنت می گوید
+من..نمی خواستم اتفاقی برای اونا بیوفته
دستم را محکم روی میز میکوبم که با ترس چشمانش را روی هم میفشارد
_پس چکار میخواستی بکنی احمق؟ها
+فقط قرار بود بترسونمش قرار نبود کسی آسیب ببینه
با فریاد می گویم
_تو آدم کشتی تو الان یه قاتلی میفهمی؟
حتی به عمه ی خودتم رحم نکردی عوضی دلت خنک شده؟
انتقامتو گرفتی حالت خوبه؟
+نه...نه
پاهایش را تکان میدهد و این نشان از استرس و اضطراب احسان میدهد
یقه اش را محکم میگیرم و با دستم بلندش میکنم
_پس چی؟به خواسته ات رسیدی چرا خوشحال نیستی ها
چرا این کارو کردی عوضی
+همه چی تقصیر اون سعید بود نقشه ی اون بود
_تو چرا عملیش کردی لعنتی
مشتی حواله ی صورتش میکوبم که جواد وارد اتاق میشود
+چکار میکنی؟
من را با زور از احسان جدا میکند و دستم را میگیرد و به سمت بیرون میبرد
_ولم کن،جواد
+که بری سراغش؟
_من خوبم لازم نیست نگران من باشی
+تو دیوونه شدی نمیفهمی
روی صندلی مینشینم و سرم را بین دو دستانم میگیرم
_حالم بده خیلی
دستش را روی شانه ام قرار میدهد
+درکت میکنم
_نه هیج کس درکم نمیکنه دارم نابود میشم جواد دلم میخواد بمیرم
+این حرفا رو نزن مطمئنم یه روز بهم میگی ریحانه خانم هم بهوش اومده نگران نباش
سرم را تکان میدهم
+برو خونه استراحت کن ..
#رمان
#بهارعاشقی
نویسنده:سرکارخانممرادی
✎Join∞❤️∞↷
@Reyhana_Al_Hosseyn