eitaa logo
ٖؒ﷽‌ریحانة الحسین(ع)‌﷽ؒ
2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
31 فایل
حجاب تو نشانه ریحانه بودن توست🧕🌱 جزئی ازبخشِ قشنگ زندگیِ اکیپ چهارتا دهه هشتادی❤️👭 کپی از پست ها؟حلالت رفیق‌ فقط یک ذکر استغفار‌ به نیت ما‌ کپی‌از روزمرگی‌؟ راضی نیستم شروع نوکری ۱۴۰۲/۸/۱۸ ارتباط با خادم کانال: @reyhane_al_hosseyn «2k... 🛩 ...3k
مشاهده در ایتا
دانلود
🤍بھـٰاࢪ عـٰاشقۍ‌🤍 مهمانی آن شب با تیکه و طعنه های آنیتا به پایان رسید شب بدی بود حداقل برای من شاید برای مهدی اینطور نبود به خودم تشر میزنم نباید زود قضاوت میکردم روی تخت دراز میکشم و ساعدم را روی سرم قرار میدهم قلبم شکسته بود و بغض به گلویم چنگ میزد بی اختیار اشک هایم روی گونه ام جاری میشود و هق هق های بی صدایم شروع میشود با صدای در اشک چشمانم را پاک میکنم و به سقف زل میزنم _بفرمایید از قدم های محکم و با آرامشی که برمی داشت متوجه میشوم شخصی که وارد اتاق شد مهدی بود. _کاری داری؟ صدایش خش دار است و دلم را میلرزاند +اومدم ببینمت در چشمان قرمز و خسته اش خیره میشوم ته دلم خالی میشود من به این مرد با تمام ویژگی هایش دل بسته بودم سرم را به تاج تخت تکیه میدهم و با صدای ضعیفی می گویم: تو .. به خاطر اجبار خانوادت با من ازدواج کردی؟ جمله ای که گفتم قلب خودم را هم به درد آورد حالت چشمانش عوض میشود +کی بهت گفته؟ _مگه مهمه؟ تو از روی ترحم با من ازدواج کردی آره؟ میدونم به دخترعمت علاقه داشتی +آنیتا این چرت و پرتا رو بهت گفته نه؟ با بغض سرم را تکان میدهم که قطره ای از اشک روی گونه ام جاری میشود مهدی روبه روی من زانو میزند و با دستش اشک چشمانم را پاک میکند دست گرمش که با صورتم برخورد میکند لبخندی بی اختیار روی لبانم نقش میبندد بریده بریده می گویم: مهدی..من..من دوست دارم! گنگ به من زل میزند که سرم را پایین میاندازم و با هق هق ادامه میدهم _میدونم دوستم نداری ببخشید دست خودم نبود نمیخواستم ناراحتت کنم بهت زده پاسخ میدهد: تو چی گفتی؟ _هیچی..فراموشش کن چیز مهمی نبود +دوباره تکرار کن ریحانه لحنش چنان جدی است که جرئت مخالفت کردن را ندارم _گفتم.. دوست دارم چیه همینو میخواستی؟ میخواستی تحقیر بشم؟ دور از انتظارم روی موهایم بوسه میزند متعجب نگاهش میکنم از خجالت زبانم بند آمده که در جوابم لبخند میزند +من به اجبار خانواده یا از روی ترحم باتو ازدواج نکردم یا به آنیتا علاقه ای نداشتم منتظر نگاهم را به چشمانش میدوزم + اعتراف میکنم من از تمام وجودم تو رو دوست دارم ریحانه به اندازه تمام ستاره های توی آسمون بهت علاقه دارم با موهایم بازی میکنم که از چانه ام میگیرد و سرم را بالا میاورد +عاشقتم نویسنده:سرکار‌خانم‌مرادی ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn