👈امیرالمومنین علی عليه السلام: اعتماد به خدا، محكم ترين اميد است
📚غررالحكم حدیث۶٠۵
#روایت
@Reyhanatorasooll
هیئتریحانةالرسـۜـول
📣 #روایت | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد
🖼 در حاشیهی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شدهاند
🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقاتکنندهاش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و بهقول خودشان سیدقائد است. به احترامش نیمخیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشمهای عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمیبیند. فقط از جهت صدا میتواند مکان مخاطب را تشخیص دهد.
🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعهی لبنانی! حاج آقا که میرسد با همان چشم و پلکهای بخیه و پانسمان شده بغضش میترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخمهایش میپرسد میگوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!»
🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک میریزد. قفل کردهام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچههایی که در خردسالی زخم صهیون به تنشان نشسته و این هم از بزرگترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش.
🔹️عبدالله دارد با گریهای که معلوم نیست اشکهایش باید چطور از لای زخمها، بخیهها و پانسمانها راهشان را باز کنند ادامه میدهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست دادهایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایهی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.»
🔹️حاج آقا میگوید به امر آقا راهی شدهاند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیهای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله میدهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرفهایش را میزند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!»
🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها میشوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر میکند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه میکند که زن جوان یکهو میپرد توی صحبتها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز میکنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»
🔹️سرم را میگیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیهی عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش میگوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک میریزد و با چشمهای بسته حرفهایش را میزند.
🔹️پرتاب میشوم به سکانسهای از کرخه تا راین و سعید، رزمندهی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک میریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشمهایش ضرر دارد میگفت بگویید بدوزندشان. سعید نمیدانست عبدالله با چشمهای دوخته شده هم گریه میکند.
#روایت
الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیهالسلام:
لَیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَةُ الصّیامِ وَالصَّلاةِ
وَ إنَّمَا الْعِبادَةُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ
عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با #تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف میباشد.
📚به نقل از مستدرک الوسائل/ج۱۱ ص۱۸۳
┄┅┅┅┅❁🦋❁┅┅┅┅┄
@Reyhanatorasooll
#روایت
🚨 غوطهور در بـــــــلاء...
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
هرگاه خداوند بندهاى را دوست داشته باشد، او را در بــــلاء غوطهور میسازد و بارانِ بــــلاء را بر سر او میريزد. وقتی بنده دعا میكند، خداوند فرمايد: لبيک بندهٔ من! میتوانم به زودی خواستهٔ تو را برآورده کنم، ولى اگر برايت ذخيره كنم، براى تو بهتر است.
📚 به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۵۳
┄┅┅┅┅❁🦋❁┅┅┅┅┄
@Reyhanatorasooll
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت
امام باقر علیهالسلام:
از دشمنی بپرهیزید، زیرا فکر را
مشغول کرده و مایه نفاق میگردد.
🏴 شهادت حضرت امام محمد باقر علیهالسلام را تسلیت عرض میکنم
🌻
╰┈➤ @Reyhanatorasooll
#روایت
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
عبادتبهبسیار اندیشیدن در کار خداوند است
🌻
╰┈➤ @Reyhanatorasooll
#جنگ_اراده_ها
این رخداد را کامل مشاهده کنید
زن مگو مردآفرین روزگار✌️🇮🇷
نباید این شجاعت ناقص #روایت بشه
لحظات قبلی رو باید کامل مشاهده کنید
تا متوجه شجاعت ایشون بشید ✌️🇮🇷
┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄
@Reyhanatorasooll
#روایت
امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام:
هر که #گناهی را مرتکب شود،
🧠#عقلی از او جدا شود که
دیگر هرگز به او باز نگردد.
📚بهنقل از محجّةالبیضا، ج۸، ص۱۶۰
🌻
╰┈➤ @Reyhanatorasooll