eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.5هزار دنبال‌کننده
53.7هزار عکس
37.6هزار ویدیو
616 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: «اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟»🤔 داوود فرمود: «خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. ☝️سپس فرمود: «مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟»🧐 . زن گفت: «من پیرزنی هستم که سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى‌بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده‌اى آمد🦅 و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم 😔و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم.» . هنوز سخن زن🧕 تمام نشده بود که در خانه حضرت داوود را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر👥👥 به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) 💰💰نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: «این پول ها را به مستحقش بدهید.» حضرت داوود از آن ها پرسید: «علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟🧐» گفتند: "ما سوار کشتى 🚢بودیم که طوفانى🌊🌬 برخاست؛ کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم.😶🤭 ناگهان پرنده اى🦅 را دیدیم که پارچه سرخ♥️ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم.🏝 ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار 💰بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده‌ایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى.😌 حضرت داوود رو به سمت زن🧕 کرد و فرمود: پروردگار تو در دریا🌊 براى تو هدیه 🎁مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟😒 سپس هزار دینار💰 را به آن زن داد، و فرمود: « این پول 💰را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه‌تر از دیگران است.