سرشپایینبود!
چندشبیمیشدمیومداینجا . . .
باحالِعجیبیاشکمیریختوزیرلبحرف
میزد؛گاهیبهاینحالشغبطهمیخوردم!
دوستداشتمبشینمکنارشودلیلاینحالِ
غریبشروبپرسم
بلاخرهدلروزدمبهدریا . .
کنارشنشستمدلیلاینحالِعجیبشروکه
پرسیدم
گفت:
منازاینگناهومستیبهکهگویماینسخنرا کهبهتوبهِگَرشناسمهمهلطفحضرتماه:)#نوشتهیاو✍🏻