نام تو زندکی من
#پارت_162
در راهرویی که آراسب رو داخل اون برده بودند دوختم. کاش می دیدمش. آه
دیگه ای کشیدم و به طرف پدر و مادرش برگشتم.
- با اجازتون من دیگه برم.
آقای فرهودی نگاهی به ساعت کرد و گفت:
- صبر کن به آرسام بگم برسونتت.
لبخندی زدم.
- نه ممنون. مزاحم آقا آرسام نمیشم.
- این حرفا چیه دخترم صبر کن به آرسام میگم.
- چیو به من بگید؟!
با صدای آرسام به عقب برگشتم که آقای فرهودی به آرسام گفت:
- خب شد اومدی. داشتم می گفتم که آیه خانم رو ببری خونشون دیر وقته دیگه.
آرسام نگاهی به من کرد.
- ولی ایشون نمی تونن جایی برن!
با تعجب نگاهش کردم. خواستم چیزی بگم که آقای فرهودی کارمو آسون
کرد.
- چرا نمی تونه جایی بره؟
آرسام با لبخندی کنار مادرش نشست، اما اون لبخند به اخمی تبدیل شد و
گفت:
- چون باید به پلیس بگه چه اتفاقی افتاده.
- ولی من اصلا قیافه شون رو ندیدم!
#ادامه_دارد
نام تو زندگی من
#پارت_163
ولی اون ها شما رو دیدن. شما فقط می تونید بگید که چی دیدید.
سرمو تکون دادم که خانوم فرهودی نگاهی به من انداخت و رو به آرسام گفت:
- چه کاریه خسته است. بذار فردا میاد به پلیس میگه.
آرسام نگاهی به من کرد و گفت:
- نه نمیشه.
خانوم فرهودی اخمی کرد که آقای فرهودی رو به او گفت:
- پسر درست حرف بزن ببینم چه خبره؟
آرسام دست به سینه نشست و نفسشو بیرون داد.
- ایشون نمی تونن تنها باشن.
اخمی کردم.
- یعنی چی؟
خانوم فرهودی مشتی به بازوی او زد که آرسام اخمی کرد.
- ای بابا، مادر من چرا می زنی؟!
- درست حرف بزن ببینم چه خبره؟!
- خوب ممکنه جونش در خطر باشه! برای همین دارم میگم اون هایی که
آراسب رو زدن هر کسی که بودن آیه خانوم رو دیدن. اون ها فکر می کنن که
ایشون هم اون ها رو دیده. برای همین میگم که نمی تونن برن خونه.
با تعجب نگاهش کردم که آقای فرهودی رو به آرسام گفت:
- کیا؟
#ادامه_دارد
|بسم ࢪب القلوبِ المُنکَسِرَه|
السلام عݪیڪ یا رجاء لِقُلوبی، یامهدی!-'🖤'-
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
🌱 بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 🌱
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
*#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اوخواهدآمد...
🍂چه ظلمتیاست، ولی سیرِنور نزدیک است
قسـم به عشق و محبت، ظهور نزدیک است...
🍂بگو به منتــظرانِ نشسته در میقــات
ســوارفاطمیــان را عبــور نزدیک است...
#اللهمعجللولیکالفرج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدمازیهجاییبهبعد
دلشهیچےرونمیخواد...
بجزیہدلِسیرگریہ
روےسنگفرشاےبینالحرمین...♥️(:
#عزیزمحسین
#محرم
#اربعین
#دلتنگ_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛🌱
قسمبھعشق . .
کھنامشهمیشھپابرجاست!
نرفتھقاسمما
-اوهنوزهماینجاست:)
#حاج_قاسم
#به_وقت_دلتنگی
#محرم🖤
#استوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بعضی ها میگن حالا یه ذره با امریکا کنار بیایید...
#مرگ_بر_آمریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی حماسی میثم مطیعی در بصره به زبان عربی و فارسی
حسینیه داوودالعاشور بصره شب ۲۱ و ۲۲ ماه محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
🏴 چهلروز تاریخی
این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتّفاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است ... این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است] ... این صبر فوقالعاده خاندان پیغمبر به پیشوایی زینب کبریٰ(سلاماللهعلیها) و امام سجّاد(علیهالسّلام) بود که توانست حادثه کربلا را ماندگار کند و بهمعنای واقعی کلمه این تبیین مکمّل آن فداکاری بود.
#محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رو به اضطرار زینب، بیا آقا...
به قلب بی نوای زینب بیا آقا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکسیژن بهانه است.
ما تو را نفس میکشیم که زندهایم.
#امام_زمان
🧔🏻⃟
اونایـےکـھحسشھادتدارن،
بــےدلیلنیستا !
خدایِگوشـھازسرنوشتتون
براتونشھادترونوشتـھ،
ولـےاوندیگـھباتوعـھکـھچجوری
بھشبرسـے:)
📿|↫#هوایشهادت
گفت:باز هم شهید آوردن؟
یک مشت استخوان
شب خواب دید در یک باتلاقه!!
دستی او را گرفت...✨
گفت:کی هستی؟؟
گفت:من همان یک مشت استخوانم..!!
تلنگر🙂
#معرفۍکتابخوب📚
معرفےڪتابِمذهبۍشهدانھ♥️🔗!
- براۍزینب☁️
- مـادرایران🧕🏼
- خداحافظسالار🌿
- دُخترشینـا💛
- حاججلال📿
پ.ن :حتمابخونیدعالۍاَنچونخودمهمشونو
خوندم :)