eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟راز عاقبت بخیری🌟 🌹آیت الله وحید خراسانی(حفظه الله): 🍃کسی که هر شب سوره یاسین را قبل خواب بخواند و ثواب قرائت آن سوره ی شریفه را هدیه بدهد به روح حجه الله علی الحجج حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه(س) و هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد بخواند و هدیه بدهد به روح مادر مکرمه امام زمان(روحی له الفداء) خانم نرجس خاتون(س)؛ 🔵قطعا عاقبت بخیر خواهد شد چه بخواهد و چه نخواهد! 👈بزرگواران! این مسئله مجربه و بسیار تاثیر گذاره حتماً اهتمام به این دو نکته داشته باشید.! ✅تا میتونید این مطلب رو کنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺 🌺🌿هر کس هر روز سوره یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند . 🦋همچنین دعای عهد و ثواب آن را به مادر امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند،سورة واقعه هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین علیه السلام هدیه کند . 🌼🍃چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود نخواهد هم به زور می شود! ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺🌿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ 🦋ﭘﺲ ﻧﺪﺍﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩﻳﻢ ; ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ . سوره انبیاء(٨٨) 🌿 دقیقا خدا اونجایی دستت و میگیره و نجاتت میده که متوجه میشی هیچ کس و غیر از اون نداری، تمام دار و ندارت خداست این شعر شاید قشنگترین تفسیر باشه برای این آیه 🦋طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند 🦋تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند 🦋ز بخت خفته ملولم بود که بیداری به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌟راز عاقبت بخیری🌟 🌹آیت الله وحید خراسانی(حفظه الله): 🍃کسی که هر شب سوره یاسین را قبل خواب بخواند و ثواب قرائت آن سوره ی شریفه را هدیه بدهد به روح حجه الله علی الحجج حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه(س) و هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد بخواند و هدیه بدهد به روح مادر مکرمه امام زمان(روحی له الفداء) خانم نرجس خاتون(س)؛ 🔵قطعا عاقبت بخیر خواهد شد چه بخواهد و چه نخواهد! 👈بزرگواران! این مسئله مجربه و بسیار تاثیر گذاره حتماً اهتمام به این دو نکته داشته باشید.! ✅تا میتونید این مطلب رو کنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺آیت الله حق شناس (ره): شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را! 🔷 یک آقای فرش فروش که اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یک کسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم: وقت نماز است. گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار کردم، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یک قدری که از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری که خیلی شیفته ی این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بکنم! و از خرید منصرف شد!! شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را. امیر مومنان (ع) فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد. پروردگار می فرماید: چرا این شخص نماز را تند می خواند؟! مگر رفع شداید و قضای حاجات او در دست کسی غیر از من است؟! یک صلوات بفرستید. 📙(کتاب ز ملک تا ملکوت جلد 1 ص 213). •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حجت الاسلام مؤمنی 💥 اثر عجیب سبک شمردن نماز •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣ خیمه زدی به چادر خاکی مادرت تا درس نوکری بدهی بر تبار ما ای کاش با دعای شما تا خدا رویم همراه تو زیارت کربلا رویم 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✨✨✨✨✨✨✨
💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی (ره) 📿در زمان‌های سابق بچه‌ها بازیی می‌کردند به نام «حمومک مورچه داره، بشین و پا شو خنده داره». دنیا همان حمومک است و هیچ کس ثابت و برای همیشه نمی‌تواند در آن بنشیند. امروز به آنها می‌گویند: پشت میز فلان اداره یا داخل فلان ملک و خانه و ... بنشین، و فردا می‌گویند پا شو. این نشستن و بلند شدن هر دو خنده دارند. نکند وقتی گفتند بلند شو محزون و غصه دار شوی! . 🔹 قرآن فرمود: «لکی لا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم»: تا بر آنچه که از دستتان می‌رود غصه دار و از آنچه به شما داده می‌شود خوشحال نشوید. امیر المؤمنین «علیه السلام» هم فرمود: زهد در بین همین دو جمله‌ی قرآن است. 📚 مصباح الهدی صفحه 61 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
" ﷽ ≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡ ≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡ ≡ ✅ جوانی به حکیمی گفت: وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهترند...! ✅حکیم گفت: آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟ جوان گفت: آری... حکیم گفت: اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند...! جوان با تعجب پرسید: چرا چنین سخنی می‌گویی؟ ✅حکیم گفت: چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟ جوان گفت: آری حکیم گفت: مراقب چشمانت باش...👌 ═════════════════════════ 🕊ظهـــور نـزديــڪ اســت🕊 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ 💠کانال منتظران موعود (عج)💠 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ═════════════════════════
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #در_آسمانم_برایت_جایی_نیست... #قسمت_369 _از اونجایی که نیل هنوز هم عر
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان ... _مونده تعبیرِ تو از دوست داشتن چی باشه پسرم! ولی اینو بدون اگه دوستش نداشت لحظه ای تو این خونه نمیموند! انقدر میشناسمش که میدونم میرفت... نمیموند! به رو به رو خیره شد و سخت و پردرد زمزمه کرد: _حتی بیشتر از من؟ پاسخ اش دری بود که با صدا بسته شد. شیشه را پایین کشید و صدایش زد: _خاتون؟ خاتون بدونِ اینکه برگردد سرِ جایش توقف کرد. سرش را بیرون برد و بلند و رسا گفت: _قبول میکنم... نه تنها بهار بلکه از جفتشون میگذرم.. اگه قراره اینجوری بیشتر دوستم داشته باشه این کار و میکنم. لبخندِ گرم و نفسِ آسوده ی خاتون را ندید و نشنید ولی دلش به دستی که در هوا برای خداحافطی بلند شد گرم شد و رفت! . . پشتِ چراغِ قرمز توقف کرد.. چقدر خسته بود.. دنیا برایش در همان چند جمله ی آخر به انتها رسیده بود. ایستاده بود.. به خطِ پایان نرسیده توقف کرده بود و جامِ زیبا و طالیی را به رقیبش سپرده بود. چه کسی میپرسید قهرمانِ اصلی که بود؟ چه کسی اسمش را به خاطر میاورد و میفهمید که برای چه از که گذشت؟ هه! برایش اهمیت نداشت.. او بود که میدانست چه میخواهد. جسمِ نیل را بخشیده بود تا روحش را تا به همیشه داشته باشد... غرورش را دوباره خریده بود. برای یک مشت اعتماد... یک نگاهِ عاری از ترس و نفرت و زندگیِ بی دغدغه ی عزیزش از تمامِ دارایی اش گذشته بود! تلفن همراهش برای بارِ هزارم آهنگش را از سر گرفت.. تصمیم داشت به جایِ اسمِ ایمان در این روزها سوهانِ روح را جایگزین کند. بی حوصله جواب داد: _بگو ایمان بگو! _معلوم هست داری چیکار میکنی؟ دو ساعته دارم زنگ میزنم مردِ حسابی! _ایمان ترافیکه.. بارونیه.. افسر جلو کمین کرده.. اعصابم چیزمرغیه.. هرچی میخوای بگی بگو و فحشت و نشنیده قطع کن! _بخدا آدم نمیشی تو.. بهار اینجاست.. زود بیا بیمارستان! پایش را روی ترمز گذاشت..فواره ای از آب با سرعت از جلوی ماشین به باال پرید. _چی داری میگی تو؟ بهار؟ کجا اومده؟ _اومده بیمارستان... مثلِ اینکه یواشکی اومده. به اطالعات اسمِ تورو داده بچه ها کرایه اشو حساب کردن. خیسه آبه.. نشسته میگه میخوام پارسا رو ببینم. چیکار کنیم؟ زنگ بزنم به سام یا نیل؟ _نه.. نه .نه.. واستا.. همون جا پیشش بمون تا یه ربع اونجام.. زنگ نزنی به کسی.. واستا اومدم! گوشی را میانِ زمین و هوا رها کرد و با آخرین سرعت به سمتِ بیمارستان راند. با دو از راهروی طویل گذشت تا به ایستگاهِ پرستاری رسید. نفس نفس زنان به پرستار گفت: _ایمان کجاست اتاقمه؟ _نه تو اتاقِ خانوم دکتر پروانه ان. منتظرِ... قبل از اینکه باقیِ سخنش را بشنود به طرف اتاقِ پروانه پرواز کرد.. در را به یکباره گشود.. تصویر دختری پیچیده شده در پتو رو به رویش جان گرفت. با دو قدم خودش را به تخت رساند و با تمامِ وجود در آغوشش کشید. _بهار؟ اینجا چیکار میکنی دخترم؟ بهار فین فین کنان سرش را بیشتر میانِ سینه ی ستبرش فرو برد. _نتونستم بمونم عمو.. ! کمی خودش را از او جدا کرد و به چشمهای متورم و خیس از اشکش خیره شد.. گویی نیل رو به رویش نشسته بود. اخم غلیظی کرد و به ایمان خیره شد. _چی شده؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: ناشناس ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
پارت جدیدمونه😍☝️☝️ ... 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔍 💠 هم نشینی آیات قرآن و تصاویر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•