eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
998 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گسترده چمران
#وااااااااااای😱 خانوما ببینین چی آوردم #براتون😍 کانالی پر از سوتی و خاطره 🙈😻 پر از خاطره های دو نفره 😉😉🤦‍♂🤦‍♀😱🏖 انقدر کانال خوبیه آدم نمیتونه #تعریف کنه🤪😍 باید عضو شی ببینی😍👇😻✅ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆 اگه دختری وارد دنیای #دخترونت شو😉☝️
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
یکی ازشاگردان آیت الله مجتهدی تعریف میکند که استاد را برای ناهار به منزل بردم، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، خیلی تعجب کردم ، بعد از غذا پرسیدم استاد ببخشید، شما اهل غذا نیستید چطور دوبار غذا کشیدید؟ البته برای من باعث افتخار و خوشحالیست... استاد فرمودند برو جوابشو از خانومت بگیر😳 رفتم از همسرم پرسیدم.... ادامه عجیب داستان واقعی😓😭↘️ http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
✨﷽✨ ✅جواب امام زمان را چه بدهم؟ ✍شیخ زین العابدین مازندرانى از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصارى ساکن کربلا بوده است در مورد سخاوت و انفاق او نوشته اند: تا مى توانست قرض مى کرد و به محتاجان مى داد، و هر چند وقت که بعضى از هند به کربلا مى آمدند قرضهاى او را مى دادند. روزى بینوائى به در خانه او رفت و از او چیزى خواست. شیخ چون پولى در بساط نداشت، بادیه مسى منزل را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش! دو سه روز بعد که اهل منزل متوجه شدند که بادیه نیست فریاد کردند که: بادیه را دزد برده است. صداى آنان در کتابخانه به گوش شیخ رسید؛ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام. در یکى از سفرها که شیخ به سامرا مى رود، در آنجا سخت بیمار مى شود. میرزاى شیرازى از او عیادت مى کند و او را دلدارى مى دهد. شیخ مى گوید: من هیچگونه نگرانى از موت ندارم ولیکن نگرانى من از این است که بنا به عقیده ما امامیه وقتى که مى میریم روح ما را به امام عصر علیه السلام عرضه مى کنند. اگر امام سئوال بفرمایند: زین العابدین ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم که بتوانى قرض کنى و به فقرا بدهى، چرا نکردى؟ من چه جوابى به آن حضرت مى توانم بدهم؟! 💥گویند میرزاى شیرازى پس از شنیدن این حرف متاثر مى شود به منزل مى رود هر چه وجوهات شرعى در آنجا داشته میان مستحقین تقسیم مى‌کند. 📚یکصد موضوع ۵۰۰ داستان؛ سید علی اکبر صداقت 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⏰
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
اگر افسردگی روحی دارید وارد شوید. نوشته‌هایی که‌حالتان را خوب میکند.🌙 چکیده ای ازادبیات وفلسفه در مفهوم درمانی. ‌ http://eitaa.com/joinchat/4158062608C8b34fc70b1 با یک فنجان مفهوم مهمان ما باشید. 📚مجله مجازی : #سخنان_حکیمانه #پیشنهاد_فوق_الع__اده ♥️
ریحــانہ شــ🌙ــو
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان #بازگشت_گیسو #قسمت_85 نیاز سرش را زیر انداخت و گفت: _چرا داریم...فق
بسم الله الرحمن الرحیم✨ رمان جوابِ این دختر را چه بدهد...اما باید آب پاکی را روی دستش میریخت و همه چیز را تمام میکرد،قضیه نباید کش پیدا میکرد... _تا به االن هرکاری که انجام دادی فقط به ضرر من بود ،به ضرر کسی که ادعا میکنی عاشقشی.. همه چیو فراموش میکنی...منو از ذهنت بیرون کن دختر ، من هیچوقت نمیتونم تورو بپذیرم ،نمیتونم دوستت داشته باشم... نیاز با لکنت و ترس گفت: _چرا ؟؟واسه چی بهم فرصت نمیدی تا خودم رو بهت ثابت کنم ، من بخاطر تو نامزدیِ سه سالم رو بهم زدم ،کسی که حاضربود برام بمیره رو پس زدم فقط برای داشتنِ تو ،اینهمه خودم رو به آب و آتیش زدم...نه حق نداری به همین راحتی ازم بخوای فراموشت کنم... کوروش با چشمهای گرد شده به نیاز خیره بود...این دختر دیگر چه آدمی بود نامزد داشت و عاشق کوروش شد....عصبی شد، گُر گرفت اما باید خود را کنترل میکرد...نفس پر صدایش را بیرون دادو گفت: _ تو نامزد داشتی و چشمت منو گرفت؟!تا االن خیال میکردم برای بدست آوردن من از رفیقت گذشتی....اما هضمِ اینکه بخاطر من نامزدیت رو بهم زدی خیلی سخت و سنگینه دختر؟! دیگه چه کارهایی از دستت برمیاد؟! تو خطرناکی دختر خیلی خطرناک... بلند شد،دیگر حرفی نمی ماند،برگشت که برود هوای این محیط بدجوری سنگین و نفس گیر بود...هنوز قدم از قدم برنداشته بود که نیاز دستش را گرفت و مانع شد...صدایش را شنید: _صبر کن ،هرکاری که بگی میکنم ،فقط لب تر کن تا خودمو.... با عصبانیت برگشت دستش را کشید و به نیاز توپید: _ دیگه داری پا فراتر از حدِّ خودت میزاری دختر جون ،چی خیال کردی ؟! فک میکنی منم مثلِ تو امثالِ تو ام که از اطرافیانم سوء استفاده کنم؟؟! خیال میکنی چون عاشقمی به خودم اجازه میدم که بهت دست بزنم؟؟ برات متاسفانم دختر...این عشق چشمات رو کور کرده...میدونی چرا عاشقِ گیسو شدم؟! چون هیچوقت به هیچ پسری اجازه نمیداد نگاه چپی بهش بندازه...میدونی چرا هی پَسَم میزد و من بیشتر به سمتش کشیده میشدم ؟؟!چون میدونستم زن زندگیه و میشه بهش اعتماد کرد،اما تو کامال برعکس گیسویی...به راحتی داری خودتو حراج میکنی تا شاید فرجی بشه!! امروز بزرگترین اشتباه عمرت رو انجام دادی...اگه یک درصد هم احتمال داشت چشمام رو روی همه ی کارهات ببندم با همین اشتباهت دیگه محالِ... کوروش رفت و نیاز را با دنیایی آوار شده روی سرش تنها گذاشت...حق با گیسو بود تنها بازنده ی این بازی کسی نبود جز نیاز... »گیسو« حلقه را در انگشتش میچرخاند،دستش را جلو عقب میبرد و نگاهش میکرد..آذین به گیسو نزدیک شد کنار گوشش آهسته گفت: _عزیزم وارسی کردنِ این انگشتر بیچاره تموم نشد؟! اگه نپسندیدی یه دونه دیگه رو امتحان کن... نفس های آذین که به صورتش خورد گُر گرفت... میدانست اگراین نزدیکی بیش از این ادامه داشته باشد ،شُل میشود واختیار از کف میدهد...چشمانش رابست و همانطورمثل آذین آرام گفت: _فاصله بگیر ازم... لبخند روی لبهای آذین ماسید با تعجب نگاهش میکرد ، حق داشت نمیدانست دلیل این حرف چیست...از گیسو فاصله گرفت و دست به سینه با اخم ایستاد...گیسو سر به زیر انداخته بود و لبخند میزد. حلقه را از انگشتش بیرون آورد و روبه فروشنده گفت: _همین خوبه اقا ،پسندیدم... ** به همراهِ آذین از طال فروشی بیرون زدند،آذین اخم هایش درهم بود،دستانش را در جیبِ شلوارش فرو کرده بودو جلوتر از گیسو حرکت میکرد، دلخور بود...گیسو که کِرمش گرفته بودو بدش نمی آمد سربه سرِ این پسر تُخس بگذارد،جلو رفت و به آذین نزدیک شد واز پشت پیراهنش را کشید...آذین با همان اخم ایستاد و به سمتش برگشت و بی هیچ حرفی به او خیره شد...... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نویسنده: اعظم ابراهیمے ڪپے با ذڪر نام نویسنده بلامانع است🌹 @Reyhaneh_show
. قسمت جدیدمونه🌸😍🌸☝️☝️☝️ 😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍♥️😍 پرش بھ قسمت اول رمان👇👇 Eitaa.com/Reyhaneh_show/854 🌺 @Reyhaneh_show 🍃🌺
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
این طلبه ۷ ساله داره دست فروشی میکنه 🤝 الان اومده تو فضای مجازی تمام محصولات رو یا خودش تولید میکنه یا اشتغالزایی کرده برای تمام ایران هم ارسال داره 👇 http://eitaa.com/joinchat/1419706368C18ee8f2332 انواع محصولات حلال و ارگانیک
✨﷽✨ ✅برای راضی کردن خودت یا خدا؟ ✍گاهی هدف از نصیحت کردن، راضی کردن هوا و هوس است؛ نه خیرخواهی برای دیگران. اما این گاهی وقت ها، امروزه کمی زیاده شده و به همین دلیل شاید از نصیحت خاطره خوشی نداشته باشیم. اما نصیحت برای اینکه موثر باشد، دارای ویژگی هایی است که در اینجا به دو مورد آن اشاره می‌شود: ➖ پیام دهنده یا مبلغ باید محبوب، پر شور، علاقه مند، مطمئن و قابل اعتماد و صادق باشد. ➖ پیام دهنده باید به کلام خود ایمان داشته باشد. امام علی می‌فرمایند: «مسلمان آينه برادر خويش است؛ هرگاه خطايى از برادر خود ديديد، همگى او را مورد حمله قرار ندهيد؛ بلكه او را راهنمايى و نصيحت نماييد و با او مدارا كنيد...» 💥در دعای معروف حضرت مهدی از خداوند طلب می‌کنیم: خدایا بر دانشمندان ما زهد و نصیحت و خیر خواهی عطا فرما... و بر شنوندگان، تبعیت و پند پذیری تفضل فرما 📚 ١- اخلاق مهدوی، 📚٢- تحف العقول، ص ١٠٨ 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✨﷽✨ 💠هفت چیزی که مسخره دارد چیست؟💠 ✍ امام رضا علیه السّلام فرمود: 1- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده 2- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده 3- کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده 4- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده 5- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده 6- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده 7- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است. 📚 نصایح مشکینی صفحه ۲۷۴ بحارالانوار مجلسی ج۷۸ ص۳۵ 💚📖 @ayegeraphy♥️♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
فرقی نکند حسن شوی یا محمود دوری ز ولی عین زیان است نه سود از رهبر عقب نمان که رسوا بشوی از او تو جلو مزن که گردی مردود هرکس که مسیرش از ولایت کج شد در چاه ندامت افتد او خیلی زود خود را تو مدان ز رهبرت داناتر بشنو سخن خضر و سلیمان یا هود تاریخ به ما چنین گزارش داده هر کس که ز حق گشت جدا شد نابود من تابع رهبر و ولایت هستم حتی چو‌ خلاف میلم امری فرمود او نایب بر حق اباصالح ( عج) هست بر مهدی (عج) و نایبش فرستیم درود ✔ علی شیرازی
✅ آیا خود امام زمان مایل و منتظر ظهور است؟ ✍جواب: ابتدا باید بدانیم که امام زمان از همۀ ما بیش‌تر آرزوی ظهور را دارد و برای آن دعا می‌کند و بارها به شیعیان نیز فرموده‌اند برای تعجیل در ظهورم دعا کنید. آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد در دنیا، بیش از ما ناراحت می‌شود و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکم فرما نماید. طبق روایت امام صادق، منظور از مضطر (ناچار) در آیۀ ۶۲ سورۀ نمل، امام مهدی است؛ یعنی ایشان در دوران غیبت در حال ناچاری به سر می‌برند و هر آن منتظر پایان این دوران است. 📚 الاحتجاج، طبرسی، ج۲ 📚 تفسیر قمی ج۲، ص۱۲۹ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#پیام_معنوی 💠🔹 دوره آموزشی🔹💠 💢 در زندگی این دنیا ما را از تمگناهایی عبور می دهند که مهارت و ظرفیت برای کارها و سطح عالی تری از زندگی در عالم آخرت پیدا کنیم. 🔰 این دنیا یک دوره آموزشی و تمرینی است نه فقط برای پاداش گرفتن در آخرت و دیگر هیچ، ♻️بلکه برای آمادگی یافتن برای زندگی بسیار جذاب تر، که اصل زندگی در آنجاست. 🌴 علیرضا پناهیان 🌴 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•