مثل این دوتا آیه سوره آل عمران... خودمونیا! ولی خیلی کار بلده‌ها! :) دعوت به تفکر در خلقت: هم باور و ایمان آدمو قوی می‌کنه هم عبادتشو بهتر می‌کنه هم خود آدم کیف می‌کنه هم خداشو بیش‌تر می‌شناسه که عجب وجود با عظمتیه و ما یادمون می‌ره در محضر کی‌ هستیم...

توجه: این مطالب برای نماز خون کردن کسی نبودا چون کسی که بخواد نماز خون شه اول باید بره مبنای فکریشو بسازه و بعد سخنرانی و کتاب درباره اصل نماز و فلسفه نماز گوش کنه و بخونه (سخنرانی‌های ساده هم مثل استاد وکیلی و آقای امینی‌خواه) این پیاما بیش‌تر واسه این بود که اگه کسی نماز می‌خونه ولی خب یه سری ایرادات داره، شاید این روشا براش کاربردی باشه همین🩵

حالا اگه خوندی، نظر یا تجربه‌تو بهم می‌گی؟ :) https://daigo.ir/secret/26550851 اگه چیزی بود که بهمون کمک می‌کنه، حتماً بگو‌ که از تجربه‌ی تو هم استفاده کنیم💛

خیلی قشنگ توصیف کردین، خیلی :) #رنشایی_تراز

#رنشایی_دقیق✅ کلیک‌کنید (پ.ن: اعضای کانال تلگرام)

۱- بنظرم بیا اول اینارو‌ از استاد وکیلی ببین و گوش بده، خیلی قشنگن: مورد اول مورد دوم مورد سوم و بعد سرچ بزن سلسله سخنرانی‌های آقای امینی خواه درباره نماز اونا هم‌ چیزای خوبین کمکت می‌کنن🌸

حالا طبیعت یه مثال بودا، یه بنده خدایی گفت من یه وقتایی رو پشت بوم می‌خونم‌ 😄 و دقیقاً همین حسو دارم! چون آسمونِ بالا سرش خیلی تو حس و حال و توجهش اثر می‌ذاره... یکی دیگه تو یه پارک خلوتی چیزی هر از گاهی می‌خونه یکی اتاقش یا زیرزمینو ریسه آبی و سبز می‌زنه و محیطو نیمه تاریک می‌کنه خلاصه گفتم که محیطی که نمازمونو توش می‌خونیم اثر داره حالا دیگه هر کی بگرده ببینه چطوری می‌تونه یه محیط خوب واسه خودش درست کنه و بهش انس بگیره... خلاصه که جوینده یابنده‌س‌ :) هر از گاهی هم این محیطا واسمون جور شه خیلی خوبه...

سلام بنده‌ی قشنگ خدا! :) این پیامو که دیدم، یاد اونایی افتادم که تو دل وهابیت و عربستان، شیعه‌ن و پای اعتقادشون موندن... یا اون دختری که از ترس خونواده‌ی سنی مذهبش، مهر نمی‌تونست بذاره و دستمال کاغذی با هزار استرس و اضطراب می‌ذاشت یا اون طلبه‌ای که کل ایل و تبارش غیر مذهبی بودن و این افتاده بود بینشون با تحولی که داشت و رفت حوزه و عجیب داره خوب کار می‌کنه یا اونی که از ترس خانواده، تو سرویس بهداشتی کارتن می‌ذاشت و نماز می‌خوند یا.... اینارو که می‌بینم حقیقتا من یکی شرمنده می‌شم نمی‌دونم چی بگم دوست دارم به این آدما بگم آقا خداوکیلی التماس دعا! دین‌داری شماها کجا و من کجا یه رکعت شماها به صد رکعت من می‌ارزه :) شمایین که باید به من راهکار بدین، نه من :) راستش تا الان تو رنشا مطلب درباره نماز نزدم چون در حد این حرفا نیستم... ولی خب مشکل خودمو گفتم و راهی که برای حلش رفتم همین...

و فقط اینو یاد گرفتم که اگه آدم با نماز ارتباط بگیره و بشناسش و فلسفشو درک کنه و از طرفی مدام با این معارف در ارتباط باشه (همین سخنرانیا و کتابا و..) و وقفه نیوفته بینش، کم‌تر یادش می‌ره که بعد حس و حالشم بره... (این بلا سر خودمم اومد) چون انسان فراموش کاره باید همش‌ تو روغن معارف به اندازه کافی باشه تا بپزه و از خامی دربیاد نه روغنش زیاد باشه نه کم که بسوزه.... متعادل... یعنی جوری باشه که زده نشه.... خیلی چیزا درباره نماز هست ولی حقیقتا تا چیزی رو خودم جواب نده اینجا نمی‌گمش چون متنفرم از اینکه یه چیزیو بگم و بعد فقط گفته باشم و قبلش تست نکرده باشم اما چیزایی که بقیه گفتن هم اینجا قبلاً گذاشتم:

البته بعد یه مدت برای بعضیا عادی می‌شه بعضیا هم نه بستگی به خودتون داره