eitaa logo
-ࢪوحاء !:)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
135 ویدیو
1 فایل
دنیا پر از رنج است، با این حال درختان گیلاس شکوفه می‌دهند. ^^ -کوبایاشی ایسا با من بگو حرف های نهفته درونت را : https://daigo.ir/secret/41740921058
مشاهده در ایتا
دانلود
تو زمانی که نبودم دفترم یکم برگه های نوشته شده اش بیشتر شده ! _هعی.
-ࢪوحاء !:)
جزو متنایی که خیلی دوسش دارم :))).
ارزوی مرگ کردن خلاص شدن از مشکلات نیست . انقدر باید جنگید . که بعد مرگت حسرت اینکه چرا برا حلش نجنگیدیم. رو دلمون نمونه
بسم الله الرحمن الرحیم.
هدایت شده از 𝑀𝑒 :)
۱. مراقب خودت باش ۲. رسیدی خبر بده ۳. لطفا لباس گرم بپوش ۴. غذای خوب بخور ۵. خوب بخوابی ۶. زنگ بزنم صداتو بشنوم ۷. حواسم بهت هست ۸. به موقع بخواب ۹. بیا بغلم
_
-ࢪوحاء !:)
_
دستی بر گیسوان سفیدش کشید و فرق وسط باز کرد . چارقد ابی نفتی اش برداشت و بر سر انداخت و ان را گره زد ، کت دامن ابی آسمانی اش را پوشید نگاهی به خودش در اینه انداخت :). دستی بر گونه چین و چرک دارش کشید و نخودی خندید ، اخ که چقدر اقاجان این خنده های نخودی را دوست داشت . ماتیک قرمز رنگش را برداشت و به لب هایش کشید !لب هایش را روی هم حرکت داد تا سرخی لبانش یکسان باشد ، نگاهش به دستان رگ دار و چروک شده اش افتاد ؛دستانی که در دست معشوقش به این خطوط و به این چروک ها افتاده بود ، به قول خود مادرجون به پای معشوقش پیر شده بود ! لاک ابی اش را که آقا جون برا تولد شصت سالگی برایش خریده بود و برداشت به ناخن های کوتاه و مرتبش زد ؛ صدای در که امد چهره دلبرش را در چارچوب دَر ، در قاب اینه دید ؛ برگشت و نگاهی محبت امیز به او انداخت! سمت اقا جان رفت و محکم در اغوشش گرفت . اقاجان عصای چوبی اش را به کنار در تکیه داد اورا در اغوش گرفت هنوز هم اقا جان هفت هشت سانتی از مادر جان بلند تر بود هنوز هم به اندازه همان جوانی اش زیبا و خوشچهره بود ، آری!راست می‌گفت ! به پای هم پیر شده بودند ، سختی رسیدنشان زیاد بود ، سنگ های جلوی پایشان یکی پشت دیگری می افتادند اما بلاخره به هم رسیده بودند و پیر شده بودند دست در دست یکدیگر :)♥️ .
من نمی‌فهمم چرا لف میدید . ولی باشه. باشه .
هدایت شده از _Reverie
4_5998966476579546783.ogg
زمان: حجم: 598.5K
دیوونه‌منم‌که‌شبیهت‌میبینم‌؛میره‌قلبم♥️!
امیر‌المونین‌(علیه‌السلام) - چه بسیار است ! آنچه را که تو نمیدانی و خدا میداند ..
هدایت شده از رز سفید من؛
همه ی ما فقط یک بار از یکی با تموم قلب و غرورمون میخوایم بمونه، همه ی ما یکبار با تموم قلبمون برای یه چیزی و یا خواسته مون میجنگیم ولی وقتی ارزششو برامون از دست میده حتی وقتی هم دو دستی بهمون بدنش دیگه نمیخوایمش:)