بابا اصن لف بدید چیکا کنم 🤝؟

ما هیچ تر از هیچ پی هیچ دویدیم. جز هیچ دگر هیچ در این هیچ ندیدیم. برهیچ نشستیم و بر این هیچ براندیم . در هیچ بماندیم و از این هیچ بریدیم .

‏من اگه میتونستم میرفتم روحمو میذاشتم تو اسکنر، به یه‌عده نشون میدادم میگفتم نگاه کن شاهکارتو، ببین دیگه اون آدم سابق نمیشم من. این ساخته‌ی دست توعه، همون روزایی که له شدم و ندیدی.. -هیاهو!

می‌خوام از گالری پینترستم با توجه به وایب چنلتون بهتون تقدیمی بدم موافقید؟ مایل هستید به فور کردن؟ #فور

مث این

یه متن هم براتون مینویسیم🙂🤝🗿

_

جان دلم ! تو که اومدی دردسر های قلب ارامم شروع شد ! منظور از دردسر این نیست باعث اتفاق بدی شدی. نه ! تو که اومدی همه چیز زیبا شد ، از درون تا بیرون ؛ از قلب تا شهر ؛شدی مثل این تلویزیون های رنگیِ دهه شصت! شدی همان رنگین کمان بعد باران ! شدی همان عطرناب زمان باز شدن شکوفه ها ! نمی‌دانی ! امدنت قلبم را به چه حال و روزی انداخت دلبر:) چشمانت؟؟ چشمان قهوه ای ات را میگویم ! که رنگ مورد علاقه ام را قهوه گردانید،میدانی ؟ برایم سوال شد خداوند برای ساختن چشم هایت فقط از خاک بهشت استفاده کرده است ؟؟ اخر این همه زیبایی فقط با خاک بهشت ؟ مگر میشود؟ از لبان سرخِ قرمزِ زیبایت بگویم ؟ لب هایی با چاشنی عسل و سرخی سیب! از دستانت بگویم ؟ از دستان کشیده و زیبایت که رگ هایت زیباتر و با شکوه ترش کرده است میگویم از فاصله بین انگشتانت که جای دستان من است :) از قد بلند بالایت بگویم ؟ همان که مثل اش فقط درخت نخل اهواز است ؟ یا از عطر تنت بگویم که بوی بادام تلخ میدهد و برای من از هر چیزی خوش عطر تر است . به راستی به زیبایی تو کجا میتوانم پیدا کنم:)!💙 #خود‌نوشت

فقط اینجا که خدا در نهایته دلبری میگه: «لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا» یعنی:«اصلا نترس! چون من باهاتم»:)

کاش میشد وارد قلب خودمون بشیم . یکم مرتبش کنیم . یکم تر تمیزش کنیم اشغالا شو بندازیم بیرون . با دستمال روشو تمیز کنیم تا لکه هاش پاک شه و در اخر با چسب تیکه های جدا شده اش رو بچسبونیم

محتوایِ مفید ؟ لا موجود .

😔🤝