💥💥💥💥💥
🔴محدودیت در راههای درآمد
✨✨امام رضا (علیه السلام):
… و اجتناب الکبائر و هی قتل النفس التی حرم الله تعالی و أکل الربا بعد البینه … و البخس فی المکیال و المیزان … و الاسراف و التبذیر … و الخیانه …:
⚡️(از شرایط ایمان است) دوری از گناهان کبیره یعنی کشتن انسان - که خداوند منع کرده است - و رباخواری پس از دلیل (که این مورد ربا است) و کم دادن و کاستن پیمانه و ترازو … و اسراف و ریخت و پاش … و خیانت …
👈در این کلام، امام از #گناهان_کبیره سخن می گوید (یعنی گناهانی که کیفر آنها سوختن در جهنم است) شیوه های درآمد نامشروع و گردآوری ثروتهای حرام نیز از کبائر شمرده شده است، و برخی از این شیوه ها را همسان بدترین گناهان چون آدم کشی یاد کرده است. آری کم فروشی، اسراف و ریخت و پاش، خیانت، درآمد از راه ربا، سود پول و … در کنار قتل نفس قرار گرفته است. چه فرق می کند که انسان یکباره به حیات انسانی پایان دهد، یا با مکیدن خون او و بریدن رگ حیات اقتصادی، وی را به کم خونی و مرگ تدریجی دچار سازد.
♨️#انفاق نیز که برترین کارها شمرده شده و یکی از صور تصرف در اموال است، باید در محدوده ی ضوابط و محدودیتهای شرعی صورت گیرد، و انسان متعهد نخست باید بنگرد مالی را که می خواهد انفاق کند از راه مشروع به دست آورده است یا نه؟ اگر از راه مشروع به دست آمده است انفاق کند، و گرنه انفاق در اموالی که از #راههای_نامشروع و دور از مقررات دین به دست آمده باشد، ارزشی ندارد، بلکه باید آنها را به صاحبانش برگرداند. در قرآن به صراحت اعلام شده است:
… انفقوا من طیبات ما کسبتم …:
♨️انفاق کنید از #مالهای_پاکی که به دست آورده اید …
و امام صادق (علیه السلام) این آیه را چنین تفسیر کرده است:
امام صادق (علیه السلام):
… کان القوم قد کسبوا مکاسب سوء فی الجاهلیه، فلما أسلموا أرادوا أن یخرجوها من أموالهم لیتصدقوا بها، فأبی الله تعالی الا أن یخرجوا من طیبات ما کسبوا:
🌾مردم (در جاهلیت) از راههای ناهنجار (و غیر مشروع) اموالی به دست آورده بودند. چون به اسلام گراییدند، خواستند تا آن اموال را از دارائی خود افراز کنند و آنها را صدقه دهند. خداوند این را نپذیرفت، و انفاق را از درآمدهای حلال و پاک روا دانست.
📒امام رضا (ع ): زندگی و اقتصاد/ حکیمی ، محمد، ۱۳۱۸ .ص۳۶،۳۵،۳۴
💠 @RoozieHalal 💠
🔴#مالکیت_حقیقی
✨✨امام رضا (علیه السلام):
… اذ کان (الله تعالی) المالک للنفوس و الأموال و سائر الأشیاء الملک الحقیقی و کان ما فی أیدی الناس عواری … .
💥… خداوند مالک حقیقی مردمان و اموال و دیگر چیزهاست، و آنچه در دست مردم است،
عاریت است …
🔸مالکیت، در طول تاریخ، از سرچشمه های اصلی فساد، بیدادگری، درگیری و تضادهای اجتماعی بوده است؛ زیرا انسان، کانون نیاز و احتیاج است و نیازها با کالاها و اموال برآورده می شود و در اختیار داشتن و مالکیت مال و کالا، آسایش و آرامش انسان را تأمین می کند. طبقاتی که به «داشتن» های فراوانی دست بیابند، می توانند نیازهای خود را به صورت کامل برطرف سازند، و در برابر احتیاجات احتمالی آینده تأمینی بسنده داشته باشند. بدینسان نقش اساسی مال و مالکیت در زندگی انسان آشکار می گردد.
🔷به دنبال پیوند ناگسستنی وضع نیازمندیها با مالکیت، حس فزون طلبی انسان رخ می نماید. از این رو، به ذخیره سازی و انباشتن ثروت و گردآوری کالاها و مواد و اموال می پردازد، و برای داشتن های زیاد و گسترش قلمرو مالکیت، به کوشش برمی خیزد، و هر راهی را برای رسیدن به این مقصود می پیماید، و از هر گونه مانع و محدودیتی سرباز می زند، و عوامل و زمینه هایی را می جوید که دستیابی به داشتن بیشتر و افزون تر را ممکن سازد.
👈بدین جهت، ریشه ی فتنه ها و مشکلات و بی عدالتی و نابسامانی و نیازمندی در زندگی انسان، از مالکیت برمی خیزد، مالکیتی که مرز و حد و قانون و شرع نشناسد، و با احساس فزونخواهی و قدرت طلبی انسان آمیخته گردد، و بخشهای عظیمی از مواد و ثروت جامعه را از #راههای_نامشروع، ویژه ی خویش سازد. درست اندیشیدند کسانی که گفتند: انسان باید از پرستش بت «درهم و دینار
(سیم و زر) نیز بپرهیزد، و از قید اسارت مالی آزاد گردد، و احساس فزونخواهی و آزمندی و حرص او مهار شود، و از بند داشتن های افراطی و نداشتن های تفریطی نجات
، تا انسانیت او بشکفد و استعدادهایش به فعلیت درآید.
♨️♨️اصل مالکیت - به عنوان یک قانون پایدار برای حفظ جامعه و انسان - ضرورت دارد و اصلی انکار ناپذیر است، بگونه ای که تعلق و بستگی برخی از اشیا به انسان، طبیعی و بر پایه ی اصلی فطری است، لیکن همین اصل، اگر در چهارچوب شرع و قانون محدود نگردد، و با میزان عدالت مشخص نشود، سرچشمه ی بدبختیها، نابسامانیها، و ویرانگریهای فراوان می گردد، و بسیاری از انسانها را از حق فطری خویش نیز محروم می سازد.
⚡️⚡️در اندیشه ی الهی امام رضا (علیه السلام)، مالکیت حقیقی ویژه ی خداوند است و مردمان در داشتنها اصالت ندارند و مالک حقیقی نیستند؛ بلکه آنچه را در دست دارند و به ظاهر مالک آن هستند، به عنوان عاریت به آنان داده شده است تا برای گذران زندگی، از آنها - بصورت مشروع - بهره ببرند، چنانکه در کلام بلند پایه ی آن امام بزرگ در آغاز فصل دیدیم.
🥀نفی مالکیت حقیقی از انسان، و معرفی مالک حقیقی، نقشی اصولی در کار بهره برداری از اموال و کالاها دارد، و از هدف شدن مال و مال پرستی مانع می گردد، و نادیده گرفتن حقوق مالی را از میان می برد، و بطور کلی بینش انسانها و شیوه ی عمل آنان را در مسائل مالی، به راه درستی هدایت می کند، و از هر گونه بی تعهدی و خودمحوریهای سودپرستانه در مسائل مالی مانع می گردد. همچنین، این بینش توحیدی، در سیاستگذاری اقتصادی در نظام مالی جامعه نیز تأثیری ژرف دارد، و محور اصلی سیر مال و گردش ثروت را مشخص می سازد، و راه را به روی استفاده های افراطی فردی و محرومیت های دسته جمعی سد می کند.
📒امام رضا (ع ): زندگی و اقتصاد/ حکیمی ، محمد، ۱۳۱۸ .ص۱۹،۱۸،۱۷،۱۶
💠 @RoozieHalal 💠