🔷 #زهد 🔷
زهد یعنی انسان به یک زندگی ساده قناعت کند..⬇️
زهد یعنی انسان به یک زندگی ساده قناعت کند در خوراک، در لباس، در مسکن و در تمام شئون زندگی ساده باشد و به کم قناعت کند، اما بر اساس یک حکمت و فلسفه خاص، نه بر اساس اینکه کار دنیا از کار آخرت جداست و نه بر اساس اینکه میان لذت دنیا و لذت آخرت تضاد و تعارض است، بلکه برای ضرورتهایی که یا عموماً و یا در مواقع و ظروف خاصی پیش میآید که عرض کردم یکی از آنها ایثار است؛ یعنی انسان در شرایطی که افراد دیگر هم احتیاج دارند و فقیرند، به خاطر اینکه بتواند به آنها خیر و کمک برساند، خودش برای خودش محرومیت ایجاد میکند. این یک کار فلسفهدار و یکی از شکوهمندترین خصائل انسانی است که انسان خودش
را فدای دیگران بکند، لذت و آسایش خودش را فدای لذت و آسایش دیگران بکند. این آن چیزی است که قرآن کریم در سوره مبارکه هَلْ اتی با زبان بسیار رسایی آن را ستایش کرده است. در ارتباط با آن داستان معروف است که علی علیه السلام و خاندان پاکش غذای
خودشان را یک شب به یک فقیر، یک شب به یک یتیم و شب دیگر به یک اسیر ایثار کردند. آنچنان عظمت و اهمیت داشت که سورهای در این باره نازل شد: وَ یطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً [1]. یعنی غذای خودشان را در حالی که به آن احتیاج داشتند، وقتی نیازمند دیگری را دیدند، فقیر، یتیم و اسیری را دیدند، از خودشان گرفتند و به دیگری دادند، برای چه؟ فقط برای رضای خدا.
این یک زهد فلسفهدار و علامت زندگی روح بشر است. اما آن دو تصور دیگری که برای زهد عرض کردم دو تصور مرده است یعنی دو تصوری است که نشاندهنده هیچ نمونهای از حیات در بشر نیست، منشأش دو فکر غلط است. آدم خیال میکند که حساب دنیا از حساب آخرت و حساب آخرت از حساب دنیا جداست و نمیداند که عبادتش همانطور که برای آخرت او مؤثر است برای دنیای او هم مؤثر است، و به طور کلی زندگی دنیایش همینطور که برای دنیایش مؤثر است برای آخرتش مؤثر است. یک فکر غلط میکند، به دنبال آن قدم غلط برمیدارد، به صورت یک موجود بیحس و مرده در میآید و نتیجه این میشود که دنیا و کار دنیا و زندگی دنیا را رها میکند، میرود در یک غار یا صومعه مینشیند و گوشه عزلت اختیار میکند به خیال اینکه از این راه به آخرت برسد. در نتیجه، هم از دنیا محروم میشود و هم از آخرت، و خودش هم یک موجود بیخاصیت و بیاثر میگردد. این، تصور مردهای از زهد است.
یا آن تصور دیگر که خیال کنیم خداوند بخیل است از اینکه لذت دنیا را به همان کسی بدهد که لذت آخرت را میدهد و لذت آخرت را به همان کسی بدهد که لذت دنیا را میدهد، یعنی خیال کنیم که امکان ندارد انسان، هم در دنیا یک زندگی مرفه داشته باشد و هم در آخرت سعادتمند باشد و در نتیجه لذتهای دنیا را بر خودمان تحریم کنیم تا در آخرت به ما لذت بدهند. این یک تصور مرده است و کسی که چنین تصوری دارد به صورت یک موجود مرده در میآید.
اما آن کسی که رضای خدا را در چیز دیگری تشخیص میدهد، رضای خدا را در تراحم و تعاطف و خدمت به خلق تشخیص میدهد، رضای خدا را در این
تشخیص میدهد که: وَ یؤْثِرونَ عَلی انْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ [1]، از خود میکند و به دیگری میدهد، او به صورت یک موجود زنده در میآید وحیات عالیتری دارد.
چنین موجودی را باید گفت انسان زنده و بلکه زندهترین انسانها.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص85،86،87 ✨
💠 @RoozieHalal 💠
🔷 #درک_لذتهای_معنوی 🔷💯
فلسفه دیگر #زهد این است که اگر انسان غرق در لذات مادی حتی لذات حلال
شود، در همین دنیا از لذات معنوی محروم میشود .
ما یک سلسله لذتهای معنوی داریم که معنویت ما را بالا میبرد. برای کسی که اهل تهجّد و نماز شب باشد، جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد، نماز شب لذت و بهجت دارد. آن لذتی که یک نفر نمازشبخوان حقیقی و واقعی از نماز شب خودش میبرد، از آن اسْتَغْفِرُ اللهَ وَ اتوبُ الَیه ها میبرد، از آن الْعَفْو گفتنها و یاد کردن و دعا کردنهای حداقل چهل مؤمن میبرد، و آن لذتی را که از آن یا رَب یا رَب گفتنها میبرد هیچ وقت یک آدم عیاش که در کابارهها میگردد احساس نمیکند. لذت آن نماز شبخوان خیلی عمیقتر، نیرومندتر و #نشاط بخشتر است.
اگر ما خودمان را غرق در لذات مادی دنیا کنیم، مثلاً سرشب بنشینیم دور هم و شروع کنیم به گفتن و خندیدن و فرضاً #غیبت هم نکنیم که حرام است، صرفاً شوخیهای مباح بکنیم، و بعد سفره را پهن کنیم و آنقدر بخوریم که به قول طلبهها حتّی اذا بَلَغَ الْعِمامَةَ به عمامه برسد، نفس کشیدن برایمان دشوار شود، فکر و مزاج خودمان را خسته کنیم و بعد مثل یک مرده بیفتیم در رختخواب، آیا در این صورت #توفیق پیدا میکنیم که سحر از دو ساعت مانده به طلوع صبح بلند شویم و بعد، از عمق روح خودمان یارب یارب بگوییم؟ اساساً بیدار نمیشویم و اگر هم بیدار شویم درست مثل مستی که چند جام شراب خورده است تلوتلو میخوریم.
پس اگر انسان بخواهد لذتهای معنوی و الهی را در این دنیا درک کند، چارهای ندارد جز اینکه از لذتهای مادی و جسمانی کسر کند. علی علیه السلام سحر که بلند میشد حال عجیبی داشت؛ وقتی نگاهش به آسمان پرستاره خدا میافتاد چنین میخواند:
انَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْارْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ لَایاتٍ لِاولِی الْالْبابِ. الَّذینَ یذْکرونَ اللهَ قِیاماً وَ قُعوداً وَ عَلی جُنوبِهِمْ وَ یتَفَکرونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْارْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَک فَقِنا عَذابَ النّارِ [1]
به خدا قسم لذاتی که یک مرد با ایمان در آن وقت شب- که بلند میشود و چشمش به آسمان پر ستاره میافتد و این چند آیه قرآن را که صدای هستی است و از قلب وجود برخاسته است میخواند و با هستی همصدا میشود- احساس میکند، برابر است با یک عمر لذت مادی در این دنیا. یک چنین آدمی نمیتواند مثل ما زندگی کند، نمیتواند سر سفره شام بنشیند و در حالی که ظهر غذاهای سنگین، انواع گوشتها، روغنهای حیوانی و نباتی، انواع شیرینیها و انواع محرّک اشتهاها خورده است، تازه مقداری سوپ بخورد تا اشتهایش تحریک بشود. این روح خودبه خود میمیرد. این آدم نمیتواند در نیمههای شب بلند شود و اگر هم بلند شود نمیتواند از عبادت لذت ببرد.
لهذا کسانی که چنین توفیقاتی داشتهاند- و ما چنین اشخاصی را دیدهایم- به لذتهای مادیای که ما دل بستهایم هیچ اعتنا ندارند. چه مانعی دارد که من ذکر خیری از پدر بزرگوار خودم بکنم. از وقتی که یادم میآید (حداقل از چهل سال پیش) من میدیدم این مرد بزرگ و شریف هیچ وقت نمیگذاشت و نمیگذارد که وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأخیر بیفتد. شام را سر شب میخورَد و سه ساعت از شب گذشته میخوابد و حداقل دو ساعت- و در شبهای جمعه سه ساعت- به طلوع صبح مانده بیدار میشود و حداقل قرآنی که تلاوت میکند یک جزء است؛ و با چه فراغت و آرامشی نماز شب میخواند! حالا تقریباً صد سال از عمرش میگذرد و هیچ وقت من نمیبینم که یک خواب ناآرام داشته باشد. و همان لذت معنوی است که اینچنین نگهش داشته. یک شب نیست که پدر و مادرش را دعا نکند. یک نامادری داشته که به او خیلی ارادتمند است و میگوید که او خیلی به من محبت کرده است؛ شبی نیست که او را دعا نکند. یک شب نیست که تمام خویشاوندان و ذیحقّان و بستگان دور و نزدیکش را یاد نکند. اینها دل را زنده میکند. آدمی که بخواهد از چنین لذتی بهرهمند شود، ناچار از لذتهای مادی تخفیف میدهد تا به آن لذت عمیقتر الهی معنوی برسد.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص98،99،100 ✨
💠 @RoozieHalal 💠
✨﷽✨
🔴#زهد یعنی انسان به یک زندگی ساده #قناعت کند..
✍زهد یعنی انسان به یک زندگی ساده قناعت کند در خوراک، در لباس، در مسکن و در تمام شئون زندگی ساده باشد و به کم قناعت کند، اما بر اساس یک حکمت و فلسفه خاص، نه بر اساس اینکه کار دنیا از کار آخرت جداست و نه بر اساس اینکه میان لذت دنیا و لذت آخرت تضاد و تعارض است، بلکه برای ضرورتهایی که یا عموماً و یا در مواقع و ظروف خاصی پیش میآید که عرض کردم یکی از آنها ایثار است؛ یعنی انسان در شرایطی که افراد دیگر هم احتیاج دارند و #فقیرند، به خاطر اینکه بتواند به آنها خیر و کمک برساند، خودش برای خودش #محرومیت ایجاد میکند. این یک کار فلسفهدار و یکی از شکوهمندترین خصائل انسانی است که انسان خودش
را فدای دیگران بکند، لذت و #آسایش خودش را فدای لذت و آسایش دیگران بکند. این آن چیزی است که قرآن کریم در سوره مبارکه هَلْ اتی با زبان بسیار رسایی آن را ستایش کرده است. در ارتباط با آن داستان معروف است که علی علیه السلام و خاندان پاکش #غذای
خودشان را یک شب به یک فقیر، یک شب به یک یتیم و شب دیگر به یک اسیر ایثار کردند. آنچنان عظمت و اهمیت داشت که سورهای در این باره نازل شد: وَ یطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُریدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً [1]. یعنی غذای خودشان را در حالی که به آن احتیاج داشتند، وقتی نیازمند دیگری را دیدند، فقیر، یتیم و اسیری را دیدند، از خودشان گرفتند و به دیگری دادند، برای چه؟
✨✨فقط برای رضای خدا.
👈این یک زهد فلسفهدار و علامت زندگی روح بشر است. اما آن دو تصور دیگری که برای زهد عرض کردم دو تصور مرده است یعنی دو تصوری است که نشاندهنده هیچ نمونهای از حیات در بشر نیست، منشأش دو فکر غلط است.
🔆آدم خیال میکند که حساب دنیا از حساب آخرت و حساب آخرت از حساب دنیا جداست و نمیداند که عبادتش همانطور که برای آخرت او مؤثر است برای دنیای او هم مؤثر است، و به طور کلی زندگی دنیایش همینطور که برای دنیایش مؤثر است برای آخرتش مؤثر است.
💫یک فکر غلط میکند، به دنبال آن قدم غلط برمیدارد، به صورت یک موجود بیحس و مرده در میآید و نتیجه این میشود که دنیا و کار دنیا و زندگی دنیا را رها میکند، میرود در یک غار یا صومعه مینشیند و گوشه عزلت اختیار میکند به خیال اینکه از این راه به آخرت برسد.
👈در نتیجه، هم از دنیا #محروم میشود و هم از آخرت، و خودش هم یک موجود بیخاصیت و بیاثر میگردد. این، تصور مردهای از زهد است. یا آن تصور دیگر که خیال کنیم خداوند بخیل است از اینکه لذت دنیا را به همان کسی بدهد که لذت آخرت را میدهد و لذت آخرت را به همان کسی بدهد که #لذت_دنیا را میدهد، یعنی خیال کنیم که امکان ندارد انسان، هم در دنیا یک زندگی مرفه داشته باشد و هم در آخرت سعادتمند باشد و در نتیجه لذتهای دنیا را بر خودمان تحریم کنیم تا در آخرت به ما لذت بدهند. این یک تصور مرده است و کسی که چنین تصوری دارد به صورت یک موجود مرده در میآید.
🌟اما آن کسی که رضای خدا را در چیز دیگری تشخیص میدهد، رضای خدا را در تراحم و تعاطف و خدمت به خلق تشخیص میدهد، رضای خدا را در این تشخیص میدهد که: وَ یؤْثِرونَ عَلی انْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ [1]، از خود میکند و به دیگری میدهد، او به صورت یک موجود زنده در میآید وحیات عالیتری دارد.چنین موجودی را باید گفت انسان زنده و بلکه زندهترین انسانها.
📚استاد مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص85،86،87
💠 @RoozieHalal 💠
🔆راه نجات از مضرات ثروت
✨كسى كه مىخواهد از آشوب ثروت در امان باشد بايد امورى چند را مراعات كند:
🔅1 - مقصود و هدف از مال را بداند و بداند مال براى چه خلق شده و چرا انسان به مال محتاج است. تا بيش از قدر حاجت كسب نكند و به حفظ آن همت نگمارد.
🔅2 - در #كسب_مال مواظب باشد تا از حرام و اموال مشتبهى كه معمولاً به حرام نزديكترند و از مكروهاتى كه با جوانمردى و مروت منافات دارند اجتناب كند.
🔅3 - در #خرج_كردن_مال دقت كند كه حد وسط را مراعات كند تا دچار اسراف و تبذير يا بخل نشود.
خداى تعالى مىفرمايد: والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قوام
🔅4 - آنچه را از حلال كسب مىكند در موضع حقش قرار دهد و در غير حق مصرف نكند چه اينكه گناه كسب نادرست با گناه مصرف ناحق مساوى است.
🔅5 - اينكه در تمام مراحل از كسب و ترك و انفاق و امساك نيت خود را اصلاح كند آنچه را كسب مىكند براى استعانت در راه خدا و آنچه را ترك مىكند به خاطر زهد و بىرغبتى به دنيا باشد.
در اين صورت وجود مال به او ضررى نمىزند.
🌾اميرالمؤمنين على (عليه السلام) مىفرمايد: اگر كسى تمام #ثروت زمين را جمع كند ولى از اين كار خدا را در نظر داشته باشد زاهد است و اگر از تمام دنيا صرفنظر كند ولى به خاطر خدا نباشد زاهد نيست
✨و مىفرمايد: #زهد در دو كلمه قرآن خلاصه مىشود.
لكيلا تأسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم
🌱اگر كسى بر آنچه از دستش مىرود افسوس نخورد و با آنچه به دستش مىآيد مسرور نشود دو طرف زهد را مراعات كرده است.
📚اخلاق، مرحوم سید عبدالله شبر
مترجم : محمدرضا جباران
💠 @RoozieHalal 💠
-
🔆معنای درست #زهد در فرهنگ دینی
🍃🌱زهد چیست؟ بعضی وقتها میگویند: فلانی آدم زاهدی است. میگوییم: چیه؟ میگوید: روی حصیر نشسته است. زهد این نیست که فقط روی حصیر بنشینی و نان خالی بخوریم. زهد این است که اگر روی قالی هم نشستی، دل به قالی نبندد. ممکن است کسی یک ماشین قیمتی داشته باشد ولی وقتی رفیقش نیاز به ماشین دارد، میگوید: این سوییچ! برو کارت را راه بیانداز. ولی ممکن است یک کسی یک دوچرخه قراضه داشته باشد، دوچرخهاش را به برادرش هم ندهد. زاهد این نیست که دوچرخه دارد. زاهد این است که دل به دوچرخه بسته یا نه؟ ممکن است به یک دوچرخه قراضه دل ببندی و به برادرت ندهی. ممکن است ماشین قیمتی را به دوستش بدهد. این آشنایی…
🔅آقا زیارت رفتم دلم چسبید. چه زیارت خوبی! به به! هیچکس نبود. ما معنا میکنیم زیارت خوب آن وقتی است که دور امام رضا خلوت باشد. ما بتوانیم حرم را ببوسیم. زیارت خوب این نیست که شما ضریح را ببوسی یا نبوسی. زیارت خوب این است که امام رضا به شما توجه کرد یا نکرد؟
🌱شما حالی پیدا کردید یا نکردید؟ حالا به ضریح بچسبیم، به ضریح نچسبیم، آقا تشییع جنازه یک سرش کجاست و یک سرش کجاست؟ هیأت عزاداری ما پنجاه دیگ بار گذاشتند، شله و غذا پختند. دیگها یک سر هیأت کجاست و یک سر هیأت کجاست، بعضی عزادارها فکر میکنند هیأت خوب این است که این علماتها و تیغههایش بیشتر باشد. علامت هیأت شما چند تیغ دارد؟ ما پهلوان به کسی میگوییم که زیر علامات میرود. این آهنهای سنگین را حمل میکند. به عشق امام حسین، همین پهلوان نمیتواند چهار نفر از بچههای محله را داماد کند؟ یک خرده ذهنمان را از اینکه هست بالا ببریم. پذیرایی خوب چیست؟
🤔پدر خوب کیست؟ پدر خوب کسی است که به بچهاش #لقمه_حلال بدهد. پدر خوب کسی نیست که برای بچهاش خانه و زندگی درست کند، چه #حلال، چه حرام. این لغتها را باید دقت کنیم. نجاست ظاهری داریم، همانهایی که در رساله نوشتند، خون و بول و این حرفها، نجاست باطنی این است که «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَس» (توبه/28)
👈 این به جای خدا بت میپرستد. قرآن به این نجس گفته است. میکروب ندارد و ممکن است بدنش را با بهترین صابونها ضد عفونی کند اما به جای خدا سراغ بت رفته است. این عروسی خوب چیست؟ داماد خوب کیست؟ داماد خوب خانه و ماشین دارد و استخدام دارد و چه و چه… داماد خوب این است؟ این خوب داماد خوب مادی است. داماد معنوی این است که داماد اهل نماز و اهل تقواست، حلال خور است، انقلابی و باسواد است، این داماد خوب است. خلاصه همیشه ما در اینکه چه خوب است و چه بد است گرفتار میشویم.
🍃شهر خوب کجاست؟ فلانی رفته تهران، فلانی رفته اصفهان، شیراز، مشهد، شهر خوب را به شهرهای بزرگ میگوییم.
📚سخنرانی استاد قرائتی
💠 @RoozieHalal 💠