فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
پیامبر مهربانی(ص):
دعای #مادر
از موانع اجابت دعا میگذرد.🙏☘
مشکات الانوار:271
#روزی_حلال
💠 @RoozieHalal 💠
♨️صلوات سبب رفع عذاب قبر♨️
✍صلوات سبب رفع #عذاب_قبر است:
🔹چنانچه زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در #خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن #دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟
🔸جواب داد: ای #مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار #قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و #ثواب آنها را به اهل #گورستان بخشید و حق تعالی به #برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت.
🔹پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودند:
بسیار بر من #صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در #قبور، و نور است در #صراط، و نور است در #بهشت.
🌸 الهم صل علی محمد وال محمد 🌸
📚 بحارالانوار، ج۹۴
💠 @RoozieHalal 💠
✨﷽✨
🌼عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده)
✍علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن کریم مي فرمايد:يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم....فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من #مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم. او بسيار تند و #بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... بهمین خاطر به نداشتن زوجه #تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد. در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد...
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از #عالم_غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد...
📚نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
💠 @RoozieHalal 💠
◼️امام سجاد علیه السلام:
◾️ قَيلَ «للسَّجاد» عليه السلام اِنَّـكَ اَبَـرُّ الناسِ وَلاتَاكُلُ مَعَ اُمِّـكَ فى قَصْـعَةٍ وَهِىَ تُـريدُ ذالِكَ. قالَ: اَكْرَهُ اَنْ تَسْبِقَ يَدِىَ اِلى ما سَبَقَتْ اِلَيْهِ عَيْنُها فَـاَكُونَ عاقَّـا لَهـا.
▪️به امام سجـاد عليه السلام گفتند: شما كه نيكوكارترين مردمى، چرا همراه با مادرت از يك كاسه غذا نمى خورى و حال آنكه مادرت بدين كار مايل است. فرمود: مى ترسم دستم بسوى لقمه اى پيشى گيردكه قبلاً اوبدان چشم دوخته است و بدين گونه حق او را رعايت نكنم.
📚الانوار البهية، ص 100
#مادر
#والدین
#احترام
💠 @RoozieHalal 💠