eitaa logo
شبکه روشنا
816 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1هزار ویدیو
497 فایل
☫ ﷽ ☫ ☆ بزرگترین شبکه عدالت خواهِ تحوّل مَدار ☆ فراتشکل آموزشی پژوهشی تبیینی ✓تنها اطلس جهادگران #جهاد_تبیین درکشور ✓با حماسه حضور اساتید حوزه ودانشگاه {لینگ گروه اختصاصی اساتید}: https://eitaa.com/joinchat/686882879C854b8cca04
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭دو خط روضه حضرت رقیه (س) بشنویم... 🏴شهادت غریبانه دختر سه‌ساله امام حسین(ع) حضرت رقیه خاتون (س) بر تمامی شیعیان تسلیت باد🏴 🚩 🚩 🚩 🌐شبکه روشنا @RoshanayeBehesht🇮🇷
🚩 پنجم ماه صفر 🚩 🖤بنا بر مشهور شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد ⚫️مادر حضرت رقیه(س) : ◽نام مادر حضرت رقیه (علیها سلام)، ام اسحاق است که پیش از همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‌آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است. ◽نام مادرابشان در بعضی کتاب‌ها، ام جعفر قضاعیه نیز آمده است. ⚫شهادت غم انگیز حضرت رقیه : ◾شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(ع) چنین است: ◽ عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. ◾پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. ◾پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد. ◽بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ ◾فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. ◽سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. ◾خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. ◼️ سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید. ◾بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: ◾ پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ ◾ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ ◾پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ◾ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ ◾پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم. ◾دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. ◼️ شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. 📚 شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه141 ⚫️بخشی از صحبت‌های حضرت رقیه‌(س) با سر مبارک پدر: ◽یا ابتاه من‌الذی خضبک بدمائک (پدر چه کسی محاسنت را با خونت خضاب کرد) ◽یا ابتاه من‌الذی قطع وریدک (چه کسی رگ گردنت را برید) ◽یا ابتاه لیتنی لک الفدا (ای پدر کاش من قربانت می‌شدم) ◽یا ابتاه لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بدما (ای پدر کاش خاک مرا در آغوش می‌کشید تا محاسنت را به خون رنگی نمی‌دیدم 📚 (معالی‌السبطین). ⚫غسل و دفن حضرت رقیه: ▪️هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟ ▪️ زینب‌(س) فرمود چه می‌خواهی زن غساله گفت: چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ ▪️حضرت در پاسخ فرمودند: ای زن او بیمار نبود، این کبود‌ها آثار تازیانه و ضربه‌های دشمن است 📚(الوقایع والحوادث ج 5 ص81) 🌹 🖤 🚩 ┈┄┅═✾🏴••🏴✾═┅┄┈ 🌐شبکه روشنا @RoshanayeBehesht🇮🇷