#خطبه4_193🌸🌸🌸
و يکی از نشانه های پرهيزکاران اين است که او را اينگونه می بينی؛
در دين داری نيرومند، نرمخو و دورانديش است،
دارای ايمانی پر از يقين،
حريص در کسب دانش،
با داشتن علم بردبار،
در توانگری ميانه رو،
در عبادت فروتن،
در تهيدستی آراسته،
در سختی ها بردبار،
در جستجوی کسب حلال،
در راه هدايت شادمان و پرهيزکننده از طمع ورزی می باشد.
اعمال نيکو انجام می دهد و ترسان است،
روز را به شب می رساند با سپاس گزاری،
و شب را به روز می آورد
با ياد خدا شب می خوابد،
امّا ترسان،
و بر می خيزد شادمان
ترس برای اينکه دچار غفلت نشود،
و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسيده است.
اگر نَفْس او در آنچه دشوار است، فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش می کند.
روشنی چشم پرهيزکار در چيزی قرار دارد که جاودانه است،
و آن را ترک می کند که پايدار نيست،
بردباری را با علم، و سخن را با عمل، در می آميزد.
پرهيزگار را می بينی که آرزويش نزديک،
لغزش هايش اندک،
قلبش فروتن،
نَفْسش قانع،
خوراکش کم،
کارش آسان،
دينش حفظ شده،
شهوتش در حرام مرده
و خشمش فرو خورده است.
مردم به خيرش اميدوار،
و از آزارش در أمانند.
اگر در جمعِ بی خبران باشد،
نامش در گروه يادآوران خدا ثبت می گردد،
و اگر در يادآوران باشد،
نامش در گروهِ بی خبران نوشته نمی شود.
ستمکار خود را عفو می کند،
به آن که محرومش ساخته می بخشد،
به آن کس که با او بريده می پيوندد،
از سخن زشت دور،
و گفتارش نرم، بدی های او پنهان، و کار نيکش آشکار است.
نيکی های او به همه رسيده،
آزار او به کسی نمی رسد.
در سختی ها آرام،
و در ناگواری ها بردبار
و در خوشی ها سپاس گزار است.
به دشمن ستم نکند
و به خاطر کسی که دوست دارد، به گناه آلوده نشود.
پيش از آن که بر ضد او گواهی دهند،
به حق اعتراف می کند
و آنچه را به او سپرده اند، ضايع نمی سازد
و آنچه را به او تذکّر دادند، فراموش نمی کند.
مردم را با لقب های زشت نمی خواند،
همسايگان را آزار نمی رساند،
در مصيبت های ديگران شاد نمی شود
و در کار ناروا دخالت نمی کند،
و از محدوده حق خارج نمی شود.
اگر خاموش است،
سکوت او اندوه گينش نمی کند،
و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمی شود،
و اگر به او ستمی روا دارند، صبر می کند،
تا خدا انتقام او را بگيرد.
نَفس او از دستش در زحمت،
ولی مردم در آسايشند.
برای قيامت خود را به زحمت می افکند،
ولی مردم را به رفاه و آسايش می رساند.
دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسايی،
و نزديک شدنش با بعضی ديگر، از روی مهربانی و نرمی است.
دوری او ازتکبّر و خودپسندی،
و نزديکی او از روی حيله و نيرنگ نيست.
(سخن امام که به اينجا رسيد، ناگهان همّام ناله ای زد و جان داد.
امام ع فرمودند:
سوگند به خدا من از اين پيش آمد بر همّام می ترسيدم.
سپس گفت: آيا پندهای رسا با آنان که پذيرنده آنند چنين می کند؟
شخصی رسيد و گفت: چرا با تو چنين نکرد؟.
امام ع پاسخ داد: وای بر تو!
هر أجلی وقت معيّنی دارد که از آن پيش نيفتد
و سبب مشخّصی دارد که از آن تجاوز نکند.
آرام باش و ديگر چنين سخنانی مگو، که شيطان آن را بر زبانت رانده است.
دقایقی با #نهج_البلاغه 😍😍😍
@rouzane