- من از سرمایه یِ عالم هَمین یک "قلب" را دارم ،
اگر چیزی دِگَر مانده است ، آن را هم هدر گردان ..
- ضِد -
برایِ کتابخانه کوچک من (:
- بی تو هَر لحظه مرا بیمِ فرو ریختن است ؛
مثلِ شهری که به روی گسل زلزله هاست . .
- گریههایِامپراتور -
برای ِپرایوتِ من (:
- اِی عُمر ! چیستی که به هر حال عاقبت ،
جز حسرتِ گذشته در آینده یِ تو نیست .
- اقلیّت -
برایِ راحیل³¹⁵ (:
- خواب دیدم که رویاست ، ولی رویآ نیست ،
عُمر جز "حسرتِ دیروز" و "غمِ فردا" نیست .
- اقلیت -
برایِ ترشحات ذهنم (:
- بِین تو و من رِغبَت دیدار نمانده است
هم فاصله ها کَم شده ، هم حوصِله ها کم ؛
- اکنون -
برایِ دُرفام|DORFAM (:
- عِشق ها دام اند و دِل ها صید و گیسو ها کمَند ؛
بُگذر و بگذآر ، دِل در هرچه میبینی مَبَند . .
- اکنون -
برایِ I am alone (:
- با چِراغی همه جا گَشتم و گَشتم در شهر ،
هیچ کَس، هیچ کَس اینجا به تو مانَند نشد. .
-ضِد-
برایِ دفترچه یادداشت (: