eitaa logo
𝙍𝙪𝙗𝙮
528 دنبال‌کننده
189 عکس
30 ویدیو
0 فایل
¹⁴⁰²'⁷'¹⁴ - خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است؛ کارم از گریه گذشته است به آن میخندم - - کپی از محتوا ؟! نمی‌پسندم. هروقتی احساس کردی نیاز داری با کسی صحبت کنی: https://6w9.ir/Harf_9417475
مشاهده در ایتا
دانلود
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همونجا که یاسینی میگه: توام مثل همه اهل کلکی یا اهل نارو؟ Ruby
«خیابان ها انتظارمان را می کشند! انتظار باهم دیدن؛ انتظار ِزیر پا گذاشتن شهر... و حال، من معنای انتظار را بیش از پیش میفهمم.🍂» Ruby
"دوست داشتن یه آدم از دور، حتی به غلط چه حالِ خوبی داره (:" [علی سلطانی] Ruby
کاش‌یکی‌بودچشمـٰامونومی‌فهمید ؛ وقتی‌‌نـٰاراحت‌می‌شدیم‌به‌سینـه‌اش‌‌اشـٰاره‌میکرد ومی‌گفت : - اینجــٰاوطـَن‌تـــوست . . !🫀 [نزار قبانی] Ruby
"تـــوتنهـاسببےهستےکه‌به‌خـاطرَآن روزهای بیشتر ، شب‌های بیشترو سهمِ‌بیشتری اززندگـےمیخواهم . . !⛓" [جبران خلیل جبران] Ruby
اصلی ترین نشونه‌ی تنهایی، اینه که آدمای نزدیکت نمیدونن داره به تو چی میگذره :) [سجاد ابطحی] Ruby
{مرا تو راحت جانی و من تورا نگران؛ گناه کیست که من با توام،تو با دگران...💔} [فاضل نظری] Ruby
«‌پرسید: -چه خبر؟ خوبی؟؟ خواستم بگویم: دلم گرفته، خوب نیستم. بگویم دیشب که بیرون رفته‌بودم، تمام شهر غمگین بود، آدم‌ها مثل قبل نبودند، پیاده‌روهای شهر بی روح بود، شهر بی‌روح بود، همه چیز بی‌روح بود... چشم‌ها از نگاه‌ خالی بودند و لبخندها رفع تکلیف بود. آدم‌ها بودند، اما انگار حضور نداشتند، به پشت سرشان نگاه کردم، هیچ‌کس رد پا نداشت، هیچ‌کس، هیچ‌کس را نمی‌فهمید، هیچ‌کس شبیه قبل نمی‌خندید. خواستم بگویم: دلم گرفته از اینهمه خفقان و بغض، از اینهمه تغییر، از اینکه همان پیاده‌رویی که دوسال قبل در آن شادترین آدم جهان بودم، غمگین‌ترین نقطه‌ی شهر بود و خاطرات روشنی که از آن داشتم، به هزار و چندصدسال قبل از این باز می‌گشت. دیدم سرسری پرسیده، به قیافه‌اش می‌خورد حوصله‌ی شنیدن اینهمه سیاهی و اندوه را نداشته‌باشد، خودم را جمع و جور کردم و گفتم: "خبری نیست. خوبم." درحالی‌که خبرها زیاد بود، خیلی زیاد... اما کسی از کسی خبر نمی‌خواست که! آدم‌ها حوصله‌ی خودشان را هم نداشتند...» [نرگس‌صرافیان‌طوفان] Ruby
من یاد گرفتم غصه هر اتفاق بد رو فقط یک بار بخورم:) Ruby
- عشــق‌رابایدباتمامِ‌گستردگی‌اش‌پذیرفت .! تنهادرجسم‌نمی‌توان‌پیدایش‌کرد ؛ بلکه‌درجسم‌وروح‌و‌هوا ، درآینه ، درخواب ، درنفس‌کشیدن‌ها .. انگاربه‌ریه‌می‌رودوآدم‌مدام‌احساس‌می‌کند بزرگ‌وبزرگ‌ترمی‌شود ..🫀 [عباس‌معروفی] Ruby
و این است قانون زندگی: Ruby
《یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل؛ این بار اگر اصرار کنی،وای به حالت!》 [فاضل نظری] Ruby