صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم [حافظ] Ruby

«اين روزها هستی و نيستی؛ و ميان بی حواسی های معلقم قدم می زنی....(:🚶‍♀» [فروغ‌فرخزاد] Ruby

"سرگشته‌ی محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل‌تر از آنیم که دیوانه نباشیم ...:) " [مهدی اخوان ثالث] Ruby

حرف زدن از آینده ای که معلوم نیست چی بشه معلوم نیست با کسایی که دوسشون داری هستی یا نه؟! اینا ادمو‌ می ترسونه... چون مطمئن نیستی دوباره حالت خوب باشه یا نه... Ruby

«به تو سلام می‌كنم كنارِ خیالِ تو می‌نشينم و در خلوتِ تو دلتنگی آغاز میشود.... 🤍» [احمدشاملو] Ruby

ما فکر میکنیم که روی کره‌ی‌زمین زندگی میکنیم‌ .. '' سرزمینِ واقعیِ ما ، قلبِ کسانی كِ دوستشان داریم؛ است ..!🫀 '' [اَفکارِ مَن] Ruby

«چشم خود بستم که دیگر چشم، مستش ننگرد ناگهان دل داد زد، دیوانه من می‌بینم‌اش :)» [شهریار] Ruby

"خانه ام ابریست.... یِکسره روی زَمین ابریست با آن؛ از فَراز گردنه خُرد و خَراب و مَست باد میپیچید؛ یکسره دنیا خَراب از اوست، و حَواس مَن؛ آی نِی زَن که تو را آوایِ نِی بُرده است دور از رَه؛ کجایی...؟ ☁️" [نیما یوشیج] Ruby

⟨چه جالب است ؛ نـٰاز را می‌ڪشیم ، آھ را می‌ڪشیم ، انتظـٰار را می‌ڪشیم ، فریـٰاد را می‌ڪشیم، درد را می‌ڪشیم ولی بعد از این همه سال ، آنقدر نقاش ِ خوبی نشده‌ایم که بتوانیم دست بڪشیم ! از هر آنچه آزارمـٰان می‌دهد : )🌱"⟩ [احمد شاملو] Ruby

«راه حلی داری؟ راه نجاتی... برای کشتی شکسته‌ای که نه غرق می‌شود؛ نه نجات پيدا می‌کند....👩‍🦯» [نزار قبانی] Ruby

"مَن ماندِه ام با این هَمه دلتنگیِ تو؛ بی فَرجام... که میانِ شعر های مَن پابرهنِه؛ قَدم میزَنی.... 🫀" Ruby

《♥️ _ ما زِ هر صاحب‌دلی، یک رشته فن آموختیم؛ «عشق از لیلی و صبر از کوه‌کن آموختیم گریه از مرغ‌سحر، خودسوزی از پروانه‌ها صد سرا ویرانه شد، تا ساختن آموختیم🌱» [شهریار] Ruby