«راه حلی داری؟ راه نجاتی... برای کشتی شکسته‌ای که نه غرق می‌شود؛ نه نجات پيدا می‌کند....👩‍🦯» [نزار قبانی] Ruby

"مَن ماندِه ام با این هَمه دلتنگیِ تو؛ بی فَرجام... که میانِ شعر های مَن پابرهنِه؛ قَدم میزَنی.... 🫀" Ruby

《♥️ _ ما زِ هر صاحب‌دلی، یک رشته فن آموختیم؛ «عشق از لیلی و صبر از کوه‌کن آموختیم گریه از مرغ‌سحر، خودسوزی از پروانه‌ها صد سرا ویرانه شد، تا ساختن آموختیم🌱» [شهریار] Ruby

{۲۰۰}

"عشق کم است؛ من تو را برای هرچه که از عشق بهتر است دوست خواهم داشت🫀" [احمدشاملو] Ruby

-هر شکستی قصه ای دارد؛ صدایی نیز هم🚶‍♀ [اخوان‌‌ثالث] Ruby

"« تو با قَلبِ ویرانهء مَن چه کَردی... ببِین عِشق دیوانهء مَن چه کَردی... دَر ابریشَم عادَت آسودِه بودم تو با حال پَروانهِ مَن چه کَردی... نَنوشیده از جام چَشم تو مَستم خُمار است مِیخانهء مَن چه کَردی... مَگَر لایق تَکیه دادَن نبودم تو با حَسرَت شانهء مَن چه کَردی... مرا خَستِه کَردی و خود خَستِه رَفتی سَفَر کَرده با خانهء مَن چه کَردی... جَهان مَن از گِریه است خیس باران تو با سَقف کاشانهء مَن چه کَردی...» " 🫀🖇️ [دیالوگ] Ruby

" ‏دشوارترین شڪنجه این بود ڪه ما یڪ یڪ به درون خویش تبعید شدیم !🥀(:" [شفیعی کدکنی] Ruby

کمی اگر فرصت داشتم؛ مینشستم و خاطرات در حال محو شدنمان را می‌نوشتم! نه اینکه بخواهم خود را به غم گره بزنم... نه تمایلی به فراموشی آن روز های روشن ندارم:))) [اَفکارِ مَن] Ruby

«گفته بودم... ؟ همه رنگی به تو می‌آید؛ و وقتی میروی، دنیای من سراسر بی رنگ میشود...؟ 🫀» [عباس معروفی] Ruby

- پاداشِ هر بار در آغوش ڪشیدنِ تو ، انگار عذرخواهیِ دنیاست از من . . منی ڪه تمام دردها را تحمل ڪرده‌ام . . !(: [جمال ثریا] Ruby

"و قَلبی کِ دَر کودِتا عَقل؛ تسلیم مَنطِق شُد. . . . 🥀" [اَفکارِ مَن] Ruby