اگه قرار باشه من اونی بشم که تو میگی، دیگه من، من نیستم! من همینی ام که میبینی! مغازه که نیست دکور بچینم برات! من نه" آرزوی" کسی هستم و نه" آویزون" [بهروز وثوقی] Ruby

«ما عادت کرده‌ایم که به روی خودمان نیاوریم ؛ برای کسی اهمیتی نداشته و نخواهد داشت که ما چه احساساتی را تجربه میکنیم. دیگران راحت ما را انکار میکنند و انکار ،نیازی به اثبات ندارد ...»🚶‍♀ [کیهان نوبهاری] Ruby

من به شخصه خودم خیلی اشک ریختم باهاش... Ruby

خیلی سخته وقتی کسی که در نهایت علاقه بهش احترام میذاری و بهش خوبی میکنی جوابتو با رفتن بده... Ruby

هیچکس جز خواننده مورد علاقم تو روزای سختی که داشتم خفه میشدم از بغض ولی خم به ابروم نیاورم بیشتر کنارم نبود!🚶‍♀ Ruby

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد مشترکم …. مرا فریاد کن ! [احمد شاملو] Ruby

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته ام دوست می دارم🖇️♥️ Ruby

در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب [مولانا] Ruby

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را … [کاظم بهمنی] Ruby

در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است [نظامی] Ruby

عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند🫀 [فاضل نظری] Ruby

مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت پس از چندین شکیبایی شبی یازب توان دیدن که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم که جان را نسخه ای باشد ز لوح حال هندویت تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت من و باد و صبا مسکین،دو سرگردان بی حاصل من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت زهی همت که حافظ راست از دنیا و از عقبی نیاید هیچ چشمش به جز خاک سرکویت [حافظ] Ruby