eitaa logo
هندوستان
921 دنبال‌کننده
72 عکس
18 ویدیو
6 فایل
کانال اشعار عاصی خراسانی @sheikh_ali_moghaddam
مشاهده در ایتا
دانلود
چو خاک اگرچه ندارد وجود من قدری برای کوری دشمن نگاه دار مرا... @SAEB_TABRIZ
این که عمرم همه در مرحله‌پیمایی رفت کاش یک بار هم از خویش سفر می‌کردم! @SAEB_TABRIZ
آتش به آب و یار به اغیار و گل به خار کردند صلح و بخت به ما آشتی نکرد
ذوق وصال می‌گزد از دور پشت دست گرم است بس که صحبت من با خیال تو @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از هندوستان
استقبال از محرم بود ده روز سالی موسم این دانه افشانی ز غفلت مگذران بی گریه ایام مُحرم را @SAEB_TABRIZ
ابیاتی از قصیده زیبای صائب تبریزی در مدح سیدالشهداء علیه السلام مظهر انوار ربانی، حسین بن علی آن که خاک آستانش دردمندان را شفاست ابر رحمت سایبان قبه پر نور او روضه اش را از پر و بال ملایک بوریاست دست خالی برنمی گردد دعا از روضه اش سائلان را آستانش کعبه حاجت رواست در ره او زائران را هر چه از نقد حیات صرف گردد، با وجود صرف گردیدن بجاست نیست اهل بیت را رنگین تر از وی مصرعی گر بود بر صدر نه معصوم جای او، بجاست کور اگر روشن شود در روضه اش نبود عجب کان حریم خاص مالامال از نور خداست با لب خشک از جهان تا رفت آن سلطان دین آب را خاک مذلت در دهان زین ماجراست زین مصیبت می کند خون گریه چرخ سنگدل این شفق نبود که صبح و شام ظاهر برسماست عقده ها از ماتمش روی زمین را در دل است دانه تسبیح، اشک خاک پاک کربلاست در ره دین هر که جان خویش را سازد فدا در گلوی تشنه او آب تیغ آب بقاست تا بدخشان شد جگرگاه زمین از خون او هر گیاهی کز زمین سر برزند لعلی قباست نیست یک دل کز وقوع این مصیبت داغ نیست گریه فرض عین هفتاد و دو ملت زین عزاست می دهد غسل زیارت خلق را در آب چشم این چنین خاک جگرسوزی ز مظلومان کراست؟ بهر زوارش که می آیند با چندین امید هر کف خاک از زمین کربلا دست دعاست از سیاهی داغ این ماتم نمی آید برون این مصیبت هست بر جا تا بجا ارض و سماست از جگرها می کشد این نخل ماتم آب خویش تا قیامت زین سبب پیوسته در نشو و نماست گر چه از حجت بود حلم الهی بی نیاز این مصیبت حجت حلم گرانسنگ خداست قطره اشکی که آید در عزای او به چشم گوشوار عرش را از پاکی گوهر سزاست زائران را چون نسازد پاک از گرد گناه؟ شهپر روح الامین جاروب این جنت سراست سبحه ای کز خاک پاک کربلا سامان دهند بی تذکر بر زبان رشته اش ذکر خداست چند روزی بود اگر مهر سلیمان معتبر تا قیامت سجده گاه خلق مهر کربلاست خاک این در شو که پیش همت دریا دلش زائران را پاک کردن از گنه کمتر سخاست مغز ایمان تازه می گردد ز بوی خاک او این شمیم جانفزا با مشک و با عنبر کجاست؟ زیر سقف آسمان، خاکی که از روی نیاز می توان مرد از برایش، خاک پاک کربلاست تکیه گاهش بود از دوش رسول هاشمی آن سری کز تیغ بیداد یزید از تن جداست آن که می شد پیکرش از برگ گل نیلوفری چاک چاک امروز مانند گل از تیغ جفاست آن که بود آرامگاهش از کنار مصطفی پیکر سیمین او افتاده زیر دست و پاست چرخ از انجم در عزایش دامن پر اشک شد تا به دامان جزا گر ابر خون گرید رواست مدحش از ما عاجزان صائب بود ترک ادب آن که ممدوح خدا و مصطفی و مرتضاست @SAEB_TABRIZ
مَه، پیرهن دریده می‌گرداند کوکب، اشکی به دیده می‌گرداند تا خون گرید زمانه بر قتل حسین خورشید، سر بُریده می‌گرداند @SAEB_TABRIZ
ذوق وصال می‌گزد از دور پشتِ دست گرم است بس‌که صحبتِ من با خیالِ تو @SAEB_TABRIZ
  ز حال تشنه لبان خنجر ترا چه خبر؟ فرات را ز شهیدان کربلا چه خبر؟ تمام عمر به بیگانگان برآمده ای دل ترا ز سخنهای آشنا چه خبر؟ مرا چگونه شناسد سپهر خود نشناس؟ خبر نیافته از خویش را، ز ما چه خبر؟ ز پشت آینه روی مراد نتوان دید ترا که روی به خلق است از خدا چه خبر؟ یکی است نسبت خار و حریر در ره من مرا که از سر خود فارغم ز پا چه خبر؟ ترا که نیست خبر از هوای عالم آب ز لطف آب و ز کیفیت هوا چه خبر؟ توان به درد رسیدن ز راه آگاهی مرا که محو بلا گشتم از بلا چه خبر؟ ز حال صائب مسکین که خاک ره شده است ترا که نیست نگاهی به زیر پا، چه خبر؟ @SAEB_TABRIZ
دل به زبان نمی‌رسد لب به فغان نمی‌رسد کس به نشان نمی‌رسد تیر خطاست زندگی @SAEB_TABRIZ
در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟ اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا برای روزی آن نشأه نیز فکری کن بس است، چند کنی فکر نان و آب اینجا؟ @SAEB_TABRIZ