🌹امر به معروف استادانه
🍀یک روز در یکی از قرارگاه ها صیاد از من پرسید: «فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت به چه صورت است؟»
🌷گفتم: «اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می کنند، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.»
🌹ایشان گفت: «به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند.» و من این کار را کردم.
🌷صبح همه در حسینیه حاضر شدند و صیاد بلند شد و گفت: «برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید!»
🔺این کار خیلی حاضران را تحت تاثیر قرار داد.
#شهید_صیاد_شیرازی
@mabareshohada
فضیلت دعاى سحر
مرحوم آیت الله سعادت پرور
يكى از دعاهاى ماه رمضان، دعاى معروف به «دعاى سحر» است، ... اين دعا، همان دعاى «مباهله» است كه جبرئيل عليه السّلام براى رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله در جريان مباهله با نصاراى «نجران» آورد... و عرض كرد: «تَخْرُجُ أَنْتَ وَ وَصِيُّكَ وَ سِبْطاكَ وَ ابْنَتُكَ وَ بِأَهِلِ الْقَوْمَ وَادْعُوا بِهِ.»؛
(تو و جانشين و فرزند زادگان و دخترت بيرون آييد، و با اين قوم مباهله و نفرين نموده، و اين دعا را بخوانيد).
حضرت امام صادق عليه السّلام به نقل از پدر بزرگوارش عليه السّلام روايت مى كند كه فرمود: «اگر بگويم در اين دعا اسم اكبر نهفته است، راست گفته ام و اگر مردم از استجابتى كه در اين دعا نهفته است آگاه بودند، با تمام توان مى كوشيدند تا آن را بياموزند. من در مواقع حوايجم، آن را مى خوانم و خواسته ام بر آورده مى شود.
براى فضيلت اين دعا، كلام حضرت امام باقر عليه السّلام بس كه مى فرمايد:
«لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ مِنْ عِظَمِ هذِهِ الْمَسآئِلِ عِنْدَ اللَّهِ وَ سُرْعَةِ إِجابَتِهِ لِصاحِبِهِ، لَاقْتَتَلُوا عَلَيْهِ وَ لَوْ بِالسُّيُوفِ، وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ.»
اگر مردم از بزرگى اين خواسته ها نزد خدا و زود مستجاب شدن آن براى خواننده آن آگاه بودند، مسلماً براى به دست آوردن آن اگر چه با شمشير مى بود با يكديگر مى جنگيدند و خداوند هر كس را كه بخواهد، به رحمت خويش مخصوص [و رحمتش را تنها شامل حال وى] مى گرداند.
تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ:
بسم رب الشهدا
از دیار استان سیستان و بلوچستان
خوابی که عده ای از وهابیون و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان و گروهک های معاند نظام و منافقین و.... برای ایران عزیزمان دیده اند
به حول قوه الهی تعبیر نخواهد شد
برای این کشور و پرچم خون هزاران شهید به زمین پاک ایران ریخته شده تا همچنان پا برجا بماند و پرچم مقدس بدست صاحب اصلی اش آقا امام زمان عج سپرده شود انشاالله
اینجا استان سیستان و بلوچستان قطعه ای از ایران عزیزمان است و هرگز جدا شدنی نیست و تجزیه نخواهد شد
ایران عزیز تنها کشور و حکومت شیعه در جهان است
به همین علت همه معاندین و منافقین و تجزیه طلبان و وهابیون و سلطنت طلبان و گروهک های معاند نظام و....
با پشتیبانی آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونسیتی کودک کش و کشورهای اجنبی اروپایی و کشورک های عربی منطقه به خط شده اند تا تنها کشور شیعی را به زمین بزنند
اما شتر در خواب بیند پنبه دانه
جان ما فدای خاک پاک ایران
جان ما فدای پرچم مقدس ایران
جان ما فدای ناموس ایران
مهسا امینی بهانه است
هموطنان و همشهریان هوشیار و مراقب باشید
👤نخبه #شهید_زین_الدین بود که با رتبه چهار تجربی و پذیرش دانشگاه در فرانسه، درس و آینده و پول و شهرت و... رو رها کرد برای وطنش جنگید تا شهید شد...
تویِ فحاش، ریگ چسبیده به کف پوتین این شهید هم نیستی!
🌍 شادی روحش و علو درجاتش صلوات
امیررضا جمالی: شهید محسن جمالی،متولد۱۳۵۴،اهل شهرستان کازرون، کوهمره نودان، روستای موردک، زندگینامه برادرم بسیار شنیدنی و عرفانی است چرا که برادرم هیچ زمانی برای دنیا طلبی و دنیا دوستی نگذاشته است و زندگی خود را همواره در جهت کمک به نیارمندان و مستمندان جامعه صرف نموده است. همچنین فرمودند یک شهید برای فدا شدن در راه میهن نیاز دارد که از تعلقات مادی دنیا به دور باشد چیزی که شهید محسن جمالی آن را درک کرده بود.
از همان سنین نوجوانی،تنها چیزی که اصلا برایش مهم نبود مال دنیا و زرق وبرق دنیا بود،او در سن ۱۷سالگی در دبی داخل یک مغازه لوازم یدکی قایق می فروخت، بعداز دوسال هم که به ایران آمد،همه کارهای فنی و رانندگی بولدوزر و…آشنایی کامل داشت وبه من که برادرش بودم بسیار بسیار نزدیک بود،و همه اسرار و رازهای دل خود را به من میگفت،او زمینه شهادت را از بیست سال پیش داشت،چرا که بیست سال پیش که در یک شرکت راهسازی کار میکرد،و یک روز که شرکت به خاطر بارش برف زیاد در ده بید فارس تعطیل میشود.
او تنها در یک کانکس،به مدت چهل شبانه روز مشغول عبادت میشود،و شب چهلم،خواب حضرت خدیجه را درحالی که حضرت فاطمه(س)را بردامنش بوده میبیند، وبه شهید جمالی میگوید شفاعت تو را دخترم فاطمه میکند، و این خواب واقعا در طول بقیه عمر پر برکت ای شهید والا مقام واقعا تاثیر بسزایی گذاشت،همیشه یار مظلوم و دشمن ظالمان بود.
شجاعت و دلیری شهید جمالی واقعا مثال زدنی بود،و ارادت خاصی به بی بی زینب(س) داشت، همیشه کارهاش برای رضای خدا بود،و اصلا هیچ چیز مانع از اهداف او نمی شد ودر این زمینه کاری به حرف مردم نداشت،و همیشه به این تعبیر قشنگ حضرت امیرالمومنین علی (ع) که نسبت این دنیا به جهان آخرت همانند رحم مادر به این دنیاست،و اون جنینی که در رحم مادر است از آمدنش به این دنیا ناراحت وفکر میکند تمام هستی همان رحم مادر است،و بعضی انسانها هم فکر میکنند، همه چیز همین دنیاست و ….
و همیشه میگفت،مال دنیا و زرق وبرق دنیا انسان را از بعد عرفانی و معنویات جدا میکند و هرچقدر حریصتر باشیم این فاصله بیشتر وبیشتر میشود.
شهید محسن جمالی دو سال پیش یعنی اواسط سال ۹۴، تصمیم به اعزام شدن به سوریه را میگیرد،و از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) بعد از گذراندن آموزشهای رزمی تاکتیکی لازم،به سوریه اعزام میشود،ودلاوریها ورشادتهای ایشان در آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا واقعا مثال زدنی بوده است ودر عملیاتهای جنگ شهری شجاعت خاصی داشته تقریبا ۸۰ روز بعد از حضور در جبهه جنگ علیه تکفیریهای داعش وجبهه النصره،به ایران برگشت،و زمانی که مرخصی بود مدام بی تابی رفتن میکرد،وچون تیپ تکاور امام سجاد(ع) اعزام نداشت واو نیز بی تاب برای رفتن،با پیگیری و تلاش زیاد اعزامهای بعدی از طریق قرار گاه امام حسین،لشکر ۱۹فجر شیراز رفت،ودر زمان رفتن به سوریه با وجود اینکه خیلی از رزمندگان بعد از ۴۵روز برگشتند،ولی او سه ماه و حتی در اعزام آخر خود چهار ماه ماند،و جالب اینکه در اعزام آخر خود میدانست که شهید میشود،چراکه در اعزامهای قبلی،خود میگفت من هنوز پاک نشده ام برمیگردم،اما در اعزام آخر روز خداحافظی حال عجیبی داشت و مادر رادر بغل گرفته و گریه میکرد که مادر حلالم کن،واگر انشاالله شهید شدم بگو فرزندم فدایی بی بی زینب(س) شد،او راه خود را شناخته بود وبه عزیزانش نیز این راه را پیشنهاد میکرد
امیررضا جمالی: ح ج:
ایشان برای راضی کردن و تسکین دل مادر همیشه از مصائب حضرت زینب (س)می گفتن و اینجور می گفتن که اگر قرار باشه همه نگذارند و مانع رفتن فرزند،همسر ،پدر خود شوند پس چه کسی باید از حریم اهل بیت(ع)دفاع کند
شهید محسن در اعزام اول خود در عملیات بزرگ آزادسازی دوشهر شیعه نشین نبل والزهرا رشادتها آفریدند وبعد از آن نیز سه اعزام دیگر با قرارگاه امام حسین(ع)از طریق لشکر فجر داشتند که این مدت دوسال طول کشید ودر هر اعزام بیشتر از دیگر رزمندگان میماند،طوری که در اعزام آخر که به درجه رفیع شهادت نائل شدند چهر ماه اونجا ماندند...
در اعزام آخر که در عملیات آزادسازی شهر بوکمال شرکت کردند وبه عنوان فرمانده دسته مهندسی به اصرار خودشان در خط مقدم انجام وظیفه میکردند ودر چهارم آبان در المیادین ساعت ده صبح در حالی که یکی از ادوات در تیررس مستقیم دشمن قرار گرفته بودو برگرداندن آن بسیار حیاتی و لازم بوده ایشان با دوتن از بچه های فاطمیون داوطلبانه آنجا میروند وبعد از راه اندازی و.....در حال برگرداندن آنجا را با موشک میزنند و حاج محسن شهید وان دو نفر مجروح میشوند