#خاطره_شهید 🎤 🍃
یه روز داشتیم با هم حرف میزدیم اوایل آشناییمون بود،
تازه از خدمت اومده بودم،
ایشون میدونست،
ولی نمیدونست چند وقته
ازم پرسید: کربلا رفتی؟!
من یه نیشخند زدم گفتم:
کربلا برا ماها نیست، برا از ما بهترونه، ما اینقدر گناه کردیم که آقا ماها رو نمیخره..😏😕
یه دفعه بعد اینکه حرفم تموم شد با خنده بهم گفت:
محسن جون!!
#کربلا طلبیدنی نیست،
#کربلا رفتن زوریه... :) ♥️ 🦋
با این حرف من هم پارسال رفتم
و هم امسال که هیچ جوره نمیشد برم ... 💔
به روایت
شاگرد شهید علی خلیلی
#شهید_علی_خلیلی 📿
#داداش_علے 💌
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید🎤♥️
تو اون محلی که فعالیت فرهنگی داشتیم، من تو قسمت نشریه مشغول بودم و قسمتی از فعالیت نشریه مصاحبه با بزرگترهای هیئت بود✨
اون روز رفتم برای مصاحبه با علے آقا ...
البته فکرشم نمیکردم یه روزی این مصاحبهی کوتاه رو پخش کنم که علی آقا شهید شده و...
ما جاموندیم ... 💔
قسمتی از مصاحبه:
ــ سلام
+سلام☺️
ــ اول خودتونو معرفی میکنید🙂
+علی خلیلی هستم، کمربندمم نبستم.😉😁
ــ از کاری که کردید پشیمون نیستید!؟🙃
+نه، خیلی هم افتخار میکنم!♥️✌️🏻
ــ اگر دوباره چنین صحنهای پیش بیاد چه کاری میکنید!؟
+شاید برم جلو، شاید هم نرم ...😇
ــ اگه ضاربتون رو تو خیابون ببینید چه کار میکنید!؟
+اول میخندم...😁 بعد باهاش سلام علیک میکنم!!🙂
📌به نقل از : حسین رزمی
#شهید_علی_خلیلی ♥️
#داداش_علے 💞
#شهید_محمد_خاکستری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید :) 🥀
صدا زد : مامان!
مادرش اومد...
گفت : این سرم رو از دستم در بیار میخوام برم دستشویی ،
مادرش کمکش کرد ، رفت وضو گرفت ✨
اومد بیرون...
گفت : مامان بغلم میکنی؟
مادرش بغلش کرد ...
تموم شد! پرواز کرد :) 💔
#شهید_علی_خلیلی ♥️
#داداش_علے 💞
#شهید_محمد_خاکستری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید :) 🥀
صدا زد : مامان!
مادرش اومد...
گفت : این سرم رو از دستم در بیار میخوام برم دستشویی ،
مادرش کمکش کرد ، رفت وضو گرفت ✨
اومد بیرون...
گفت : مامان بغلم میکنی؟
مادرش بغلش کرد ...
تموم شد! پرواز کرد :) 💔
#شهید_علی_خلیلی ♥️
#داداش_علے 💞
@#شهید_محمد_خاکستری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید 📝 💖
وقتی ضارب علی را با چاقو زد🔪
ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم.... 💔
پیرمردی آمد و گفت:
خوب شد؟😏 همینو میخواستی؟
به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟😒😠
علی باصدای ضعیفی گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست ،
من از ناموس شما دفاع کردم.... 🥀 :)
#شهید_علی_خلیلی ❤️
#داداش_علے 💕
#خاطره_شهید 📝 👇👇👇
#شهید_محمد_خاکستری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید 💌
یه روز به علی آقا گفتم:
برای کاری نذر کرده بودم، دعام مستجاب شده؛
قصد کردم یه هیئت برپا کنم و روضه اباعبدالله (علیه السلام) رو بخونیم😌 و آخرش هم به بچهها پیتزا🍕 بدم😋
گفت: واقعا قصد انجامش رو داری؟
گفتم: آره ☺️
همون موقع تلفن همراهش رو برداشت و شروع کرد زنگ زدن به چندتا از بچهها...📲 جمعشون کرد دور هم.
بعد به یکی گفت بشین روضه بخون...🏴 اون هم مونده بود...
شروع کرد به خوندن... چند دقیقهای دلهامون کربلایی شد و تمام :) ♥️
با لبخند و خیلی جدی گفت: خب حالا وقت مرحله دوم نذر شماست. اونم پیتزا دادن به اهل هیئت...🍕✨
به همین راحتی...😌
اصلا معتقد نبود که باید با تعداد خاصی با شرایط خاصی در مکان خاصی روضه و هیئت برپا کرد...
هرجا دلش میرفت ، بچهها رو دورهم جمع میکرد و به یکی هم میگفت بخون. ✨
همیشه اولین نفری هم که اشکش جاری میشد خودش بود ...💦 🥀
✨به روایت از:حسین رزمی✨
#شهید_علی_خلیلی :) 🥀
#داداش_علے 💞
#شهید_محمد_خاکستری
#شهید_مدافع_حرم
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI