اینهفته انشاءالله مرور میکنیم خاطرات زندگی فرمانده شهید #سید_مجتبی_هاشمی🌷
#فرماندهجنگهاینامنظم⚡️
دفاع مقدس
🍃نثار روح پاکش صلوات🌷
تاریخ تولد: 13 آبان 1319
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: 28 اردیبهشت 1364(45 سالگی)
محل شهادت: تهران ،محل کار شهید
#شهید_ترور
مزار شهید: بهشت زهرا
سمت: فرمانده گروه فدائیان اسلام، نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی ایران
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹سیدمجتبی؛ زیباترین جوان ایرانی در سال ۱۳۳۸
سید مجتبی سومین فرزند خانوادهاش بود و در جوانی به سبب ظاهر، نظر هر بینندهای را به خود جلب میکرد، به طوری که در سال ١٣٣٨ به عنوان زیباترین جوان ایران شناخته شد.
سید مجتبی برای استخدام به ارتش شاهنشاهی رفت، اما جو حاکم بر ارتش با احوال او تناسبی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به شغل آزاد روی آورد.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
او که در کنار کار، به ورزشهای باستانی و کُشتی نیز مشغول بود، در سال ١٣٤٢ به هیئتهای مذهبی پیوست و بارها به دلیل مبارزاتش، توسط نیروهای ساواک تحت تعقیب قرار گرفت.
«سید مجتبی هاشمی» نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران و عراق و به همراه مصطفی چمران تنها فرمانده جنگهای نامنظم در ایران بود. کسی که در ۱۳ ابان ۱۳۱۹ در محله شاپور به دنیا آمد و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی (شاپور سابق)، تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
سيد خيلي شجاع بود. يادم هست قبل از انقلاب آقا سيد ،يك گروه از بچه هاي گردن كلفت و به اصطلاح مشتي را جمع كرده بود و شبها علناً در مقابل چشم عوامل رژيم شروع ميکردند به نوشتن شعار روي ديوارها، شعري هم درست كرده بود كه همه با هم مي خواندند به اين مضمون كه "وقت، وقت خواب نيست، وقت انقلاب است ،مردم بيدار شيد، بيدارشيد و امام رو ياري كنيد "
🎙نقل از همسر شهید
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
محافظ امام خمینی(ره) در زمان ورود به ایران
او قبل از انقلاب اسلامی، ازدواج کرد و با آغاز مبارزات مردم علیه شاه، کم کم زندگیاش رنگ و بوی سیاسی گرفت تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. در زمان ورود امام خمینی جزو نخستین افراد حلقه محافظان او در کمیته استقبال قرار میگیرد؛ وی بعد از پیروزی انقلاب، جزو یکی از مؤسسین کمیته انقلاب اسلامی منطقه ٩ بود.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
برای دستگیری ضدانقلاب به «پاوه» رفت
او از سوی خلخالی مأمور به شناسایی و دستگیری ضدانقلاب شد و با آغاز غائله ضد انقلاب در غرب کشور، به پاوه رفت و اینجا بود که پایش به جنگ باز شد و با آغاز رسمی جنگ، جزء نخستین افرادی بود که خود را به جبهههای جنوب رساند. یک بار خواست با نیروهایش به جبهه برود که اتوبوس پیدا نمیکند. موضوع را به خلخالی اطلاع دادند، وی میگوید خود را با دو اتوبوسی که با آنها مواد مخدر حمل میشده و الان توقیف است، به جبهه برسانید و بعد که به مقصد رسیدید، راننده را آزاد کنید.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹مسئول راهاندازی گروه «فدائیان اسلام»
سیدمجتبی هاشمی در سال ١٣٥٩ گروه ضربتی بنام گروه «فداییان اسلام» را تشکیل داد. پس از شروع جنگ ایران و عراق، ستاد این گروه در هتل کاروانسرای آبادان شکل گرفت و او و همرزمانش، در مقاومت ۳۲ روزه این شهر، با امیر سرتیپ منوچهر کهتری ایستادگی کردند.
سید مجتبی، در این مدت در دو محور عملیاتی، زیر پل خرمشهر و جبهه ذوالفقاریه آبادان با تشکیل دو خاکریز به عنوان خط اول (الله) و خط دوم (علی) نیروها را سازماندهی کرد و به مدت یک سال در سرما و گرمای بالای ۵۵درجه با کمترین امکانات و تحمل رنج و مشقت زیاد، توانست سدی مقابل ماشین مجهز جنگی ارتش صدام ایجاد کند.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸هدف گلولههای مجاهدین خلق شد
سید مجتبی و خانوادهاش بارها از طرف مجاهدین خلق، تهدید به مرگ شده بودند اما لحظهای از عزم خود برای یاری رساندن به جبههها فروگذار نکرد. او بعد از مدتی از جبههها برگشت و مغازه لباسفروشیاش را دوباره دایر کرد. او در زمانی که در عملیات ثامنالائمه(ع) یا شکست حصر آبادان حضور داشت مورد هدف چندین عملیات تروریستی ناکام از سوی مجاهدین خلق قرار گرفت. بالاخره، بعد از پخش اعلامیههایی که در آن نام سیدمجتبی و چند تن دیگر از بچههای فداییان اسلام به نام افرادی که توسط مجاهدین خلق اعدام خواهند شد، ذکر شده بود، عاقبت در آستانه ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۴ شهید سید مجتبی هاشمی، از پشت سر هدف گلوله تیمهای ترور مجاهدین خلق قرار گرفت و به شهادت رسید.
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿جلوه ای از دست به خیری شهید سید مجتبی هاشمی
کمیته انقلاب که بودیم، اکثر نیروها افتخاری بودند و حقوق نمی گرفتند. بعدا هم که قرار بر پرداخت حقوق شد، سید زیر بار نرفت.
حتی یک بار هم لیست دریافت حقوق را امضا نکرد. مسئول مالی می گفت: حقوقش را نمی گیرد و می گوید بدهید به کسی که نیاز دارد.
گشت های شبانه ما در سطح شهر در خصوص مسائل امنیتی و یا منکراتی بود. سید تقریبا همه شب ها همراهمان بود. بچه ها را سوار ماشین بیوک قهوه ای رنگش می کرد و گشت می زدیم.
وقتی هم می دید بچه ها خسته شده اند، کناری توقف می کرد و همه را می برد آب میوه فروشی یا ساندویچی به حساب خودش.
راوی: احمد هاشمی مطلق و محمد رضا رستمی
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 به یاد شهدای مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها🌷
☑️ قسمتهایی از عملیات و شوخی شهیدان مدافع حرم در سوریه
🍃یادشان بخیر رفقای شهید مدافع حرم نه اهل ریا بودند نه اهل منیت بودند و نه اهل جانماز آب کشیدن ،در چند متری داعش هم دست از شوخی بر نمیداشتند این جوانان شیرمردان حیدری با خدا معامله کردند و تاریخ ساز شدند...روحشان شاد و یادشان گرامی🍃
🔸ناگفته ها زیاد است تمام کسانی که در کلیپ هستند همه در سوریه آسمانی شدند🕊🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
مــیــلاد بـاســعــــادت
عـــقـــیـــلـــةالــــعـــــرب
حضــرت زیـنــب ڪبــرۍ(سلام الله علیها)
بــرتــمــام دوستداران اهل بیت مبارڪ💐
#میلاد_حضرت_زینب 🍃🌺
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
📷 یک قاب خاص از امام خامنهای در نمایشگاه دستاوردهای هوافضای سپاه
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸شرکت تعاونی منحصر به فرد سید مجتبی هاشمی
سید در کنار فعالیت علیه رژیم منحوس پهلوی، به وضعیت معیشت نابسامان محرومان هم توجه ویژه ای داشت.
یک تعاونی تشکیل داده بودیم و اجناس را زیر قیمت به مردم عرضه می کردیم. اگر تخم مرغ را دو تومان می گرفتیم، یک تومان می فروختیمش. اگر بقیه کاسب ها آخر شب مقدار پول به جیب آمده را شمارش می کردند، ما پول های از جیب رفته را حساب می کردیم.😊
خیّرهایی هم پیدا می شدند و کار زمین نمی ماند.
🎙راوی: داود نارنجی نژاد
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸رویه سید مجتبی
مغازه میوه فروشی داشت. گاهی بهش سر می زدم. یک بار رفتم پیشش. داشت بار خالی می کرد. بعد از پائین آوردن میوه ها از پشت ماشین، نشستیم به صحبت از اوضاع جبهه.
در خلال صحبت ها گاهی پیر مردی یا پیر زنی می آمد و می گفت: «آقا سید! میوه لکه دار و خراب اگر داری بریز داخل کیسه بده من ببرم».
سید بلند می شد. از سر سبدها گل میوه ها را سوا می کرد و به همراه مقداری پول داخل کیسه می گذاشت و به او می داد.
این رویه او بود. شاید در روز صد کیلو میوه را این طوری دست مردم می داد.
🎙راوی: سید مرتضی امامی و محمد تهرانی
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹تکلیف مداری در سیره شهید سید مجتبی هاشمی
سید همیشه پا به رکاب بود. اکثر مواقع لباس سبز نظامی با کلاهی کج تنش بود و به سبک داش مشتی ها یقه اش را باز می گذاشت و یک تسیبیحی هم گردنش آویزان می کرد.
شب ها من که می خواستم ساعت ۱۰ به خانه بروم، می گفت خیالت راحت من هستم. تا صبح به کمیته های دیگر هم سرکشی می کرد و گزارش جامعی ارائه می کرد.
یک بار گفتم: آقا مجتبی! رضایت بده و این پوتین و لباس را از تن در بیاور.
گفت: به جدم قسم! تا زمانی که صدام هست و تکلیف جبهه مشخص نشده، حتی دم مغازه هم با همین لباس می روم و فروشندگی می کنم.
آخر هم به خاطر روحیه اش نتوانست در شهر بماند. رفت سر وقت جنگ و گروه فدائیان اسلام را راه اندازی کرد.
🎙راوی: احمد هاشمی مطلق و محمد رضا رستمی
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
سخت ترین دوران زندگی ما تازه بعد از انقلاب و شروع جنگ آغاز شد.
سید دیگر در خانه نمی ماند.
من بودم و 5 تا بچه قد و نیم قد، هر روز خودم می رفتم و کرکره مغازه را بالا می کشیدم و کار می کردم.
سید هم خیالش از بابت من راحت بود.
وقتی هم که می آمد تهران کارش این طرف و آن طرف دویدن بود تا اسلحه تهیه کند و یا غذا برای نیروهایش بفرستد و یا به خانواده شهدا سرکشی و به آنها کمک مالی کند.
وقتی شهید شد، تازه متوجه شدیم چقدر بدهکاری از بابت خرید جنس برای جبهه دارد.
چند میلیون تومان بود که مجبور شدیم خانه را بفروشیم.
حالا شما توجه کنید که ما سه دستگاه خانه شخصی داشتیم و از نظر تمکن مالی وضع مان خوب بود،
اما سید همه اینها را خرج جنگ کرد.
زندگیش شده بود جنگ...
🎙راوی: همسر شهید
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿اهتمام شهید سید مجتبی هاشمی به نماز اول وقت
سید از قبل از انقلاب هم اهتمام ویژهای به اذان و نماز اول وقت داشت. وقتی اذان می شد، در هر جا که بود فرقی نمی کرد؛ خانه، مغازه ، اداره. شروع می کرد به اذان گفتن.
در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: به آنهایی که می گویند روحانیون در جنگ حضور ندارند می گویم که دو گروهان از نیروهای ما را طلاب قم تشکیل می دهند. در طول شش ماه که از جنگ می گذرد، حتی یک بار هم نماز جماعت را ترک نکرده ایم. چون اعتقاد داریم که نماز ما را حفظ می کند.
🎙راوی: فریده قاضی؛ همسر شهید
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
آقا سید مجتبی بیشتر در مورد ولایت، آقا امام زمان(عجل الله) و اهل بیت برای رزمندهها صحبت میکردند و از آنجا که بچهها بسیار به اهل بیت عشق میورزیدند، تحت تاثیر صحبتهای شهید هاشمی به خطوط مقدم باز میگشتند.
پدر و مادرهای ایرانی فرزندانشان را بر مبنای عشق به اهل بیت تربیت میکنند. این علاقه در وجود اکثر ایرانیان دیده میشود و به همین دلیل صحبت کردن در مورد ائمه برای هرکسی، حتی بدترین افراد بسیار تاثیرگذار خواهد بود
🎙راوی: همرزم شهید
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹برخورد با اسیر در سیره سید مجتبی هاشمی
سید نسبت به منافقانی که ستون پنجم دشمن بودند، در زمان قبل از دستگیری نهایت احتیاط و تیز بینی را داشت؛ اما وقتی دستگیر می شدند، هیچ کس حق توهین و بی احترامی به آنها را نداشت. حمام میبردشان و موهایشان را اصلاح می کرد و نو نوار تحویل سپاه شان می داد.
یک بار یکی از منافقین را اعدام می کردند و او آرام اشک می ریخت.
پرسیدم چرا گریه می کنی؟
گفت: این ها جوانان این مملکت اند. چرا باید گول بخورند و داغ شان به دل پدر و مادرشان بماند.
🎙راوی: داوود نارنجی نژاد
📚کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸گروه فدائیان اسلام
در روزهای آغازین جنگ ،فدائیان اسلام، مهمترین قطبی بودند که نیروهای مردمی از هر قشری جذب و سازماندهی میکردند.
آغوش فدائیان اسلام به روی نیروها و رزمندگان باز بود و در پذیرش افراد، گزینشی عمل نمیکرد. داوطلبان حضور در جبهه از هر قشری، ریش و سبیلدار یا یقه چاک به این گروه میپیوستند.
ممکن بود یک نفر با یقه باز و تفکرات خاص خودش، وارد گروه شود، اما بعد از مدتی با تاثیرپذیری از سایرین، تفکرات و حتی ظاهرش تغییر میکرد. آقا سید مجتبی، مثل یک آهنربا نیروهای مردمی را به سمت فدائیان اسلام جذب میکرد. همانطور که میدانید برادههای آهن بعد از جداشدن از آهنربا تا مدتی خاصیتشان را حفظ میکنند. گروه فدائیان اسلام هم این گونه بودند.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸شجاعت ودلیری سید مجتبی
شجاعت، دلیری و نترسی آقای هاشمی وصفناپذیر بود طوری که زبان از بیان آن عاجز بود. من بارها و بارها به چشم خود دیدم که فرماندهان کلاه کج نیروی دریایی نزد آقا سید مجتبی میآمدند و میگفتند: “آقای هاشمی ما فرماندهی شما را قبول داریم. ”
چندین بار فرماندهان تکاور نیروی دریایی، تحت فرماندهی آقا سید مجتبی، در میدان مین روبروی پل ۱۲ و ایستگاه ۷ عملیات انجام دادند؛ این درحالی بود که فرماندهان نیروی دریایی در دوره نظامی سخت و پیشرفتهای آموزش دیده بودند.
آن زمان حملات به صورت کلاسیک اجرا نمیشد و جنگها نامنظم بودند. منظورم از جنگهای نامنظم جنگهایی نیست که هر کسی هر کاری بخواهد طی عملیات انجام دهد.
جنگهای نامنظم نوعی جنگ کلاسیک بسته بودند که بسیار منظمتر از جنگهای کلاسیک ارتش انجام میشدند. در دوران محاصره آبادان فاصله ما با نیروهای عراقی حدود ششصد هفتصد متر بود، تا جائی که وقتی بلند حرف میزدیم صدای یکدیگر را میشنیدیم و به راحتی میتوانستیم عراقیها را از آن فاصله ببینیم.
🎙راوی: همرزم شهید
#شهیدسیدمجتبیهاشمی🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR